- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني

16 - 08 - 1431 هـ
28 - 07 - 2010 مـ
۶-مرداد- ۱۳۸۹ ه.ش.
01:29 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ


دانش بیشتر از محکمات قرآن درباره-تعداد- همسران مؤمنان
بیان حق فرموده خداوند تعالى: {فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ}صدق الله العظيم ..

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
آن چه که در ادامه می‌آید نقل قولی از بیان أحمد عيسى إبراهيم است که با رنگ قرمزمشخص شده :

اقتباس المشاركة :
فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ) مقصود از "واحدة"‌در اینجا چیست؟ و ملک یمین در اینجا یعنی چه؟ و آیا برای ما حلال است که در یک زمان هم یک همسر داشته و هم ملک یمین داشته باشیم؟ با سلام
انتهى الاقتباس
.
امام ناصر محمد اليماني درجواب شما به حق فتوا می‌دهد مقصود از "واحد" در این فرموده خداوند تعالی چیست:
{وَآتُوا الْيَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَىٰ أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا ‎﴿٢﴾‏ وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا ‎﴿٣﴾‏} صدق الله العظيم [النساء].
و اما بیان مقصود خداوند تعالی : {وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى}در اینجا فرزندان یتیم زن بیوه مدنظر هستند چون در برابر فرزندان یتیم زن بیوه مسؤلیت بسیار بزرگی برعهده خواهد بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{
وَآتُوا الْيَتَامَىٰ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَىٰ أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا ‎﴿٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
و اما فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى}،

در اینجا خداوند امر می‌کند برای این که ( مرد ) به عدم رعایت قسط در مورد فرزندان زن بیوه گناه و ظلمی بر گردنش نیفتد؛ از ازدواج با او صرف نظر کند و خداوند او را در مضیقه نگذاشته که حتما با زن بیوه‌ای که مادر یتیمان است ازدواج کند؛ بلکه خداوند ازدواج با زنان مسلمان و مؤمن باکره و غیر باکره را حلال کرده و می‌تواند با دو؛ سه یا چهار زن ازدواج کند، مگر بترسد نتواند بین زنان آزادش عادلانه رفتار کند که در این صورت به یک همسر آزاد قناعت نماید. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:‌
{وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَىٰ فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَلَّا تَعُولُوا ‎﴿٣﴾} صدق الله العظيم [النساء]
یعنی به جای ازدواج با زن بیوه‌ای که مادر یتمیان است؛ با زنان دیگر-باکره یا غیرباکره- ازدواج کند حال با دو؛ سه یا چهار زن مگر بترسد نتواند عادلانه با آنها رفتار کند و تمام توجه خود را چه از نظرمخارج و چه از نظر روابط زناشویی به یکی معطوف نماید. در اینجا خداوند فرمان می‌دهد برای این که با امر خدا در مورد رعایت عدالت میان زنانش مخالفت نکرده باشد؛ به یک همسر اکتفا نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:‌
{وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ‎﴿١٢٩﴾} صدق الله العظيم [النساء]
مقصود این است که در قلب‌تان از نظر میزان محبت نمی‌توانید بین آنها عدالت رعایت کنید چون قلبتان دست خودتان نیست. ولی خداوند شما را ازاین که تمام خرجی و نوبت شب را به زنی که دوست دارید اختصاص داده و دیگری را رها کنید به طوری که در وضعیت معلقی بماند و نه متأهل باشد و نه مطلقه چون این زن حقوق زناشویی‌اش را به خاطر ظلم همسرش از دست داده و شوهرش به کسی که بیشتر دوست دارد میل کرده و علاوه بر محبت بیشتر؛خرجی و نوبت شب را هم به او اختصاص می‌دهد واین مقصود خداوند تعالی از این فرموده است:
{فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ}، و همسر دیگر بلاتکلیف و مظلوم می‌شود و از حقوق زناشویی‌اش محروم. در اینجاست که خداوند فرما می‌دهد یا او را به خوبی نگه دارید و یا با احسان رهایش کنید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{...فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يحلّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً...} صدق الله العظيم [البقرة:۲۲۹].

چون طلاق از جانب مرد بوده است نه زن و اگر طلاقش بدهد گرفتن آن چه که به او عطا کرده- مهریه و...- حرام است چون از او کام گرفته وبرای همین هم خداوند گرفتن اجر زن را بر مرد حرام کرده تا این فرمان الهی به شوهر در آیات محکم کتاب اجرایی شود:
{فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ} صدق الله العظيم [النساء:۲۴].

یعنی اگر چیزی از اجر زن بر گردن مرد مانده باید به او پرداخت شود چون ممکن است قسمتی از اجر زن به او پرداخت نشده باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{...فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيماً} صدق الله العظيم [النساء:۲۴].

مگر این که زن بخشی از مهریه خود را با رضایت خاطر به شوهرش ببخشد که در این صورت استفاده از آن برای مرد روا ست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا ‎﴿٤﴾} صدق الله العظيم [النساء]
مهم این است که اگر با زن نزدیکی کرده باشد بعد او را طلاق دهد؛ حق ندارد اجر زن -مهریه- را به او ندهد مگر در یک حالت که زن مرتکب گناه زشت زنا شده باشد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ} صدق الله العظيم [النساء:۱۹]
و این بیان مختص زنان آزاد است چون خداوند به شوهر فرمان داده تا با عدالت میان آنان رفتار کند و اگر می‌ترسد نتواند و چیزی بر گردنش بماند به یک زن آزاد بسنده کند به اضافه زنانی که ملک یمین او هستند و این زنان (الإماء) جز خدا و شوهرشان کسی را ندارند چون خانواده اصلی خود را ندارد و این "امة" خانواده نداشته و بین زنان یکی از مسلمانان زندگی می‌کند و اگر بخواهد با او ازدواج کند و یا خانواده‌ اش باشد؛ یعنی ولی امر اوست و می‌تواند او را به عقد مرد دیگری درآورد؛ خداوند به شما سفارش کرده که به نیکی با آنهار فتار کرده و اجرت مورد توافق آنها رابدهد؛ تا زمانی که از نظر معیشت و لباس تکفل او را داشته باشد؛ بر آن مرد حلال است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ‎﴿٥﴾‏ إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ‎﴿٦﴾‏} صدق الله العظيم [المؤمنون]
و این جواب سؤال جناب شیخ احمد عیسی ابراهیم محترم از آیات محکم کتاب است که پرسیده بود:
اقتباس المشاركة :
بیان فرموده خداوند تعالى چیست :{فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ}
انتهى الاقتباس
و به سراغ بیان فرموده خداوند تعالی می‌آییم: {ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم [النساء:۳]،

"العائل" کیست؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَوَجَدَكَ عَائِلاً فَأَغْنَى} صدق الله العظيم [الضحى:۸]
لذا بیان حق فرموده خداوند تعالی:{ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم،
این بهتر از آن است تا فقیر نشود، چون تنها کسی که قدرت مالی برای دادن نفقه داشته باشد با دو یا سه یا چهار زن ازدواج می‌کند ولی اگر عدالت را بین زنانش رعایت نکند؛ یکی از آنها برعلیه او دعا کرده و از خدا می‌خواهد او را حقیر و فقیر کند ؛ پس مرد باید بداند وقتی مظلومی دعا کند؛ بین او و خداوند حجابی نیست و دعایش مستجاب است و بعد از مدتی به خاطر دعای زن مظلومش؛مالش از دستش می‌رود.
می‌دانم جناب شیخ احمد از این سخنش چه مقصودی دارد:
اقتباس المشاركة :
مقصود از "واحدة"‌در اینجا چیست؟ و ملک یمین در اینجا یعنی چه؟ و آیا برای ما حلال است که در یک زمان هم یک همسر داشته و هم ملک یمین داشته باشیم؟ با سلام.
انتهى الاقتباس
او گمان می‌کند مصود از "واحدة" یک زن است فرقی ندارد آزاد باشد یا ملک یمین و سپس می‌خواهد فتوا دهد که مردان مسلمان حق ندارند بیش از یک همسر اختیار کنند مگر در یک صورت. می‌خواهد بگوید داشتن زن آزاد و ملک یمین حلال نیست مگر در یک صورت و آن هم این که مرد با زنی بیوه ازدواج کند مگر بترسد عدالت را رعایت نکند که در این صورت به یک زن اکتفا نماید. سپس می‌گوید این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم [النساء:۳]
مقدمتا در پاسخ او می‌گوییم: جناب شیخ احمد عیسی ابراهیم اگر چنین است؛
مقصود خداوند تعالی از این فرموده چیست:
{وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ‎﴿٥﴾‏ إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ ‎﴿٦﴾‏} صدق الله العظيم [المؤمنون]
ای مرد چطورمی‌خواهی این فرموده خداوند تعالی:
{وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى} صدق الله العظيم [النساء:۳]،
و
این فرموده را : {فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم [النساء:۳]
با هم درآمیزی ؟ اما پیش از این به حق فتوا دادیم:
{وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى} صدق الله العظيم؛
مقصود یتیمانی است که پدرشان را از دست داده‌اند و فرزندان زن بیوه هستند. اما فرموده خداوند تعالی:
{فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم
زنانی دیگری غیر از بیوگان هستند که شما از ترس عدم رعایت قسط در حق اولادشان؛ از ازدواج با آنها صرف نظر کرده‌اید. اگر مقصودت این است برادر من چنین مکن و ندانسته به خدا نسبت مده.
امام مهدی به جناب شیخ احمد ابراهیم نصیحت می‌کند هرچقدر یک آیه قرآن درنظرت محکم بیاید؛ به ظاهر آن تکیه نکن؛ باید به صورت عام درعلم کتاب خدا قرآن عظیم رسوخ داشته باشی تا بیانت از قرآن متناقض نباشد و چیزی را که نمی‌دانی به یقین حقی است که از نزد پروردگارعالمیان آمده؛ بر زبان نرانی. درباره تفسیراز روی ظن- که کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند- برایت مثالی خواهم آورد بیان حق قرآن از خود قرآن است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{أُوْلَـئِكَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷۷].
اول تفسیر بیان حق این فرموده خداوند تعالی را می‌آوریم:
{أُوْلَـئِكَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ} صدق الله العظيم
مقصود خداوند این است که در آخرت نصیبی ندارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ} صدق الله العظيم [الشورى:۲۰].
و حال سراغ این فرموده خداوند تعالی می‌آییم:
{وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ} صدق الله العظيم،
اگر بخواهی بر اساس ظاهر آیه آن را تفسیر کنی؛ آن گاه باعث شدی کلام خداوند سبحان و تعالی متناقض به نظر بیاید چون در آیه‌ای دیگر فتوا داده شده که خداوند با اهالی آتش سخن می‌گوید؛ که با بیان تو برای آیه اول متضاد است؛ چون خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ ‎﴿١٠٥﴾‏ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ ‎﴿١٠٦﴾‏ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ‎﴿١٠٧﴾‏ قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ ‎﴿١٠٨﴾‏ إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ ‎﴿١٠٩﴾‏ فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّىٰ أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ ‎﴿١١٠﴾‏ إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ ‎﴿١١١﴾‏ } صدق الله العظيم [المؤمنون].
پس فرموده خداوند تعالی برایت روشن می‌شود:
{وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم [آل عمران:۷۷]،
برایت روشن می‌شود در این آیه کلمات متشابه وجود دارد که عبارتند از:
{وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} صدق الله العظيم؛
مقصود این نیست که خداوند با وحی تکلیمی با آنان سخن نمی‌گوید؛ بلکه منظور این است خداوند با وحی با قلب آنان سخن نگفته و به آنها تفهیم نمی‌کند که مانند آدم -که الصلاة و السلام بر او همسرش باد- با کلماتی که خدا با وحی تفهیم به قلب آنان القا کرد از او درخواست رحمت کنند:
{فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ‎﴿٣٧﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة].
این کلمات چه بودند؟ جواب را در آیات محکم کتاب پیدا می‌کنی:
{قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ‎﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
این کلماتی بود که آدم و همسرش از خداوند دریافت کردند. اما اگر به گفته‌های برخی از مفسرین رجوع کنید می‌بینید حدیثی را از پیامبر نقل می‌کنند که به دورغ به ایشان نسبت داده شده و از آن به عنوان سندی برای تفسیر قرآن استفاده می‌کنند:
اقتباس المشاركة :
(وأخرج ابن النجار عن ابن عباس قال ‏"‏سألت رسول الله صلى الله عليه وسلم عن الكلمات التي تلقاها آدم من ربه فتاب عليه قال‏:‏ سأل بحق محمد، وعلي، وفاطمة، والحسن، والحسين، ألا تبت علي فتاب عليه‏")
‏النجار از ابن عباس نقل می‌کند از رسول الله صلى الله عليه وسلم سؤآل کردم این کلماتی که آدم از پروردگارش دریافت کرد و توبه‌اش پذیرفته شد چه بود. فرمودند: به حق محمد و علی و فاطمة و حسن و حسین از تو می‌خواهم توبه مرا بپذیری و خداوند پذیرفت.
انتهى الاقتباس
خداوند برای این افترا زنندگان کافی است. به هر حال بدان در کتاب به حق درمورد وحی تفهیمی از سوی پروردگار به قلب فتوا وجود دارد؛ که آن را در این فرموده خداوند تعالی پیدا می‌کنی:
{ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ‎﴿٥١﴾‏} صدق الله العظيم [الشورى].
و اما فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً}؛
یعنی انسان را نسزد که خداوند با او آشکارا سخن گوید؛ سخن گفتن خداوند با بشر یا از راه وحی به قلب است و اما این فرموده خداوند تعالی:
{أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ}،
مقصود وحی تکلیمی با صوت از پس حجاب است
و اما این فرموده خداوند تعالی:
{أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم،
مقصود رسول گرامی خدا جبريل عليه الصلاة والسلام است که به سوی هر بنده‌ای که خدا بخواهد فرستاده می‌شود و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ‎﴿١٩﴾‏ ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ‎﴿٢٠﴾‏ مُّطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ ‎﴿٢١﴾‏ وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ ‎﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [التكوير].
جناب شیخ احمد عیسی ابراهیم؛ همانا که امام مهدی از تو عذر خواهی می‌کند؛ عزیز من مقصود من این نیست که تو از شیاطین بشر هستی؛ ما از تو سؤال کردیم آیا تو آن مردی هستی که درمورد علم میراث لینکی گذاشته‌ای؟ اما باور کردیم که شما نبودید پس در موردت قضاوت نمی‌کنیم و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. و برای همین هم از شما سؤآل کردیم . من حکم نکردم که تو از شیاطین بشر هستی؛ بلکه از علمای والامقام امتی. اما به من اجازه بده تا نتیجه گفتگو بین من و شما را پیشاپیش اعلان کنم؛ امام ناصر محمد یمانی با برهان علمی به اذن خدا بر تو غلبه خواهد کرد و اگر نکردم؛ مهدی منتظر نیستم. اگر با برهان علمی ملجم بر تو غلبه نکنم مهدی منتظر نیستم چون نشانه خلیفه‌ای که خداوند به عنوان امام برای مردم برمی‌گزیند قاعدتا باید این باشد که او را از نظرعلمی بر آنان برتری دهد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ} صدق الله العظيم [البقرة:۲۴۷].
و از آنجا که من امام مهدی برگزیده پروردگار عالمیان هستم؛ باید مرا از نظر علمی به شما برتری داده باشد چون این شیعیان و اهل سنت نیستند که خلیفه خداوند امام مهدی را انتخاب می‌کنند؛ هیچ بنده‌ای از بندگان خدا حق ندارد به جای خدای سبحان خلیفه انتخاب کند که این جاه طلبی بزرگی است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ‎﴿٦٨﴾‏}صدق الله العظيم [القصص].
به ما اجازه بده اول گفتگوی خود درمورد فرائض ( میراث ) را به انجام برسانیم و به نتیجه برسیم و سپس گفتگو را در سایر موارد ادامه دهیم. پس آنجا درمورد گفتگو پیرامون فرایض سؤالی از شما می‌کنیم . پس یا شما بیان حق واین آیه را که شک و تردیدی در ان نباشد به من خبر بده و یا من بیان حق آن را به تو یاد خواهم داد و از سوی پروردگار عالمیان آن را به تفصیل و بدون این که شکی در آن راه داشته باشد؛ توضیح خواهم داد.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

ــــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة 49664 من موضوع بيــانٌ هــامٌ وبُشرى للمؤمنين: الزواج والطلاق وما يتعلق بهما من أحكام..

- 7 -
الإمام ناصر محمد اليماني

16 - 08 - 1431 هـ
28 - 07 - 2010 مـ
01:29 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=6037
ـــــــــــــــــــــ



مزيدٌ من العلم من القرآن المُحكم عن زوجات المؤمنين ..

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
وما يلي اقتباس من بيان فضيلة الشيخ أحمد عيسى إبراهيم باللون الأحمر كما يلي:
اقتباس المشاركة :
فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ)
فمن هي الواحدة هنا ؟ ومن هي ملك اليمين هنا ؟ وهل يحلّ الجمع في وقت واحد بين تلك الواحدة وبين ملك اليمين ؟ تحياتي لكم.
انتهى الاقتباس
ومن ثمّ يردّ عليك الإمام ناصر محمد اليماني وأفتيك بالحقّ عن المقصود بالواحدة في قول الله تعالى: {وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوباً كَبِيراً (2) وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ(3)} صدق الله العظيم [النساء].

فأما البيان الحقّ لقول الله تعالى:
{وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى} ويقصد أولاد المرأة الأرملة كونه سوف يتحمل مسؤولية عظيمة تجاه اليتامى أولاد الأرملة. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَآتُواْ الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلاَ تَأْكُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوباً كَبِيراً} صدق الله العظيم [النساء:2].

وأما قول الله تعالى:
{وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى} وهُنا أمره الله أن يرجع عن الزواج بالأرملة أم اليتامى حتى لا يحبط ذمته في ظلم أولادها بعدم القسط فيهم، ولم يضيّق الله عليه أن لا يتزوج إلا أرملة أم اليتامى بل أحل الله للمُسلم الزواج من النساء البكور والثيب المؤمنات فليتزوج مثنى وثلاث ورباع إلا أن يخاف أن لا يعدل بين زوجاته الحُرّات فواحدة، ولذلك قال الله تعالى: {وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم [النساء:3].

أي من غير الأرامل أمّهات اليتامى فليتزوج إن يشاء مثنى وثلاث ورباع من النساء الأُخريات غير أمّهات الأرامل أمّ اليتامى فليتزوج من النساء الأخريات ثيّباً أو بكراً مثنى وثلاث ورباع إلا في حالة الخشية من عدم العدل فيميل كل الميل في الكيلة والليلة، فهُنا أمره الله أن يكتفي بواحدةٍ حتى لا يُخالف أمر ربّه بالعدل بين نسائه. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَلَن تَسْتَطِيعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَيْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ غَفُوراً رَّحِيماً} صدق الله العظيم [النساء:129].

ويقصد إنّكم لن تستطيعوا أن تعدلوا في الحُبّ بالقلب بينهُن لأنّ قلوبكم ليست بأيدكم ولكن الله نهاكم أن تميلوا في الكيلة والليلة إلى من تحبون فتذرون الأخرى كالمُعلقة لا هي متزوجة ولا هي مُطلّقة كونها افتقدت حقوقها الزوجيّة بسبب ظُلم زوجها كونه يميل إلى التي يحبّها قلبه فزاد ميل الكيلة والليلة إضافة إلى ميل الحب. فذلك هو المقصود بقول الله تعالى:
{فَلاَ تَمِيلُواْ كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ}، فأصبحت مُعلّقة مظلومة من حقوقها الزوجيّة وهُنا أمره الله إما إمساكٌ بمعروفٍ أو تسريحٌ بإحسانٍ. تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يحلّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئاً} صدق الله العظيم [البقرة:229].

كون الطلاق جاء من الرجل من غير طلبٍ من المرأة، فإذا طلقها من ذات نفسه فحرَّم الله عليه أن يأخذ مما آتاها شيئاً كونه قد استمتع بها ولذلك حرَّم الله عليه أن يأخذ من أجرها شيئاً تنفيذاً لأمر الله في مُحكم كتابه إلى الزوج:
{فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ} صدق الله العظيم [النساء:24].

بمعنى أنه يأتيها أجرها كاملاً إذا لا يزال في ذمته منه شيئاً، وذلك لأنّ من الأجور ما يكون مُؤخَّراً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيماً} صدق الله العظيم [النساء:24].

إلا أن تتنازل الزوجة عن شيء من أجرها لزوجها عن طيب نفسٍ فلا جُناح على الزوج أن يأكله هنيئاً مريئاً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَّرِيئاً} صدق الله العظيم [النساء:4].

المهم إنه إذا استمتع بها وطلقها من ذات نفسه فلا يحقّ له أن يأخذ من أجرها شيئاً إلا في حالةٍ واحدةٍ وهي أن تأتي بفاحشة مُبيّنة. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَلاَ تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ} صدق الله العظيم [النساء:19].

وهذا البيان يخص الزوجات الحُرّات لأن الله أمر الزوج بالعدل فيهنّ وإذا خشي أن يحبط ذمته (فواحدة) من الزوجات الحرّات إضافة إلى ما ملكت يمينكم وهُنّ الإماء التي ليس لها غير الله وزوجها فهو زوجها وأهلها، كونها لا وجود لأهلها الأصليّين كون الأَمَة لا أهل لها فهي تعيش بين نساء أحد المُسلمين إن أراد أن يستنكحها أو يكون أهلاً لها فيكون ولي أمرها فينكحها لآخر، فاستوصاهم الله فيهنّ خيراً وأن يعطوهنّ أجورهنّ المُتفق عليها فأصبح يملكها ما دام تكفل بمعيشتها وكسوتها وأصبحت حليلةً له. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (5) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ(6)} صدق الله العظيم [المؤمنون].

وذلك هو الجواب من محكم الكتاب لسؤال فضيلة الشيخ أحمد عيسى إبراهيم المُحترم الذي سأل وقال:
اقتباس المشاركة :
ما هو البيان لقول الله تعالى ( فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ)
انتهى الاقتباس
ونأتي لبيان قول الله تعالى: {ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم [النساء:3]، فمن هو العائل؟ وقال الله تعالى: {وَوَجَدَكَ عَائِلاً فَأَغْنَى} صدق الله العظيم [الضحى:8]. إذاً البيان الحقّ لقول الله تعالى: {ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم، أي ذلك أفضل أن لا تفقروا لأنه لا يتزوج مثنى وثلاث ورباع إلا ميسور الحال لديه القدرة الماديّة على النفقة، ولكن إذا لم يعدل بين نسائه فدعت عليه أحداهنّ أن يحقره ويفقره فليعلم أنّ دعاء المظلوم ليس بينه وبين الله حجاب، وأنه دُعاء مُستجاب ولو بعد حين فيُذهب الله ماله فيصبح فقيراً بسبب دُعاء زوجته المظلومة.

وأعلمُ ما كان يريد قوله فضيلة الشيخ أحمد من قوله:
اقتباس المشاركة :
فمن هي الواحدة هنا ؟ ومن هي ملك اليمين هنا ؟ وهل يحلّ الجمع في وقت واحد بين تلك الواحدة وبين ملك اليمين ؟ تحياتي لكم
انتهى الاقتباس
فهو يظنّ أنّ الواحدة هي امرأةٌ واحدةٌ سواء حُرّة أو مُلك يمين، ومن ثم يُريد أن يفتي إنه لا يحلّ الزواج للمُسلمين إلا بواحدةٍ إلا في حالةٍ واحدةٍ، ويُريد أن يقول إنه لا يحلّ الجمع بينهنّ بين الحرّة ومُلك اليمين إلا في حالةٍ واحدةٍ وهي الزواج بأرملةٍ إلا أن يخاف أن لا يعدل فواحدة. ومن ثم يقول تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم [النساء:3].

ومن ثمّ نردّ عليه مقدماً فنقول: إذاً يا شيخ أحمد عيسى إبراهيم فما يقصد الله بقول الله تعالى:
{وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (5) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ(6)} صدق الله العظيم [المؤمنون]؟ ويا رجل كيف تُريد الخلط بين قول الله تعالى: {وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى} صدق الله العظيم [النساء:3]، وقول الله تعالى: {فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم [النساء:3]؟

ولكنها سبقت فتوانا بالحقّ
{وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى} صدق الله العظيم؛ فيقصد بذلك يتامى الأب وهم أولاد الأرملة، وأما قول الله تعالى: {فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ} صدق الله العظيم، فيقصد النساء من غير الأرملة التي صرفت الزواج عنها خشية أن لا تقسط في أولادها فتعاملهم كما أولادك، فلا تقل على الله ما لم تعلم إن كنت تقصد ذلك أخي الكريم.

ونصيحةً من الإمام المهديّ لفضيلة الشيخ أحمد إبراهيم أن لا تعتمد على بيان ظاهر الآية في القرآن مهما كانت مُحكمة في نظرك؛ بل لا بد أن يكون لديك رسوخ في علم كتاب الله القرآن العظيم بشكل عام، وذلك حتى لا يكون في بيانك للقرآن تناقضاً فتقول على الله ما لم تعلم علم اليقين إنهُ الحقّ من ربّ العالمين. ولسوف أضرب لك على ذلك مثلاً في تفسير الظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً والبيان الحقّ للقرآن من ذات القرآن، وقال الله تعالى:
{أُوْلَـئِكَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم [آل عمران:77].

فأولاً نريد أن نفسر البيان الحقّ لقول الله تعالى:
{أُوْلَـئِكَ لاَ خَلاَقَ لَهُمْ فِي الآخِرَةِ} صدق الله العظيم؛ ويقصد الله أنه لا نصيب لهم في الآخرة. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ} صدق الله العظيم [الشورى:20].

ونأتي لقول الله تعالى:
{وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ} صدق الله العظيم، فإذا أردت أن تبينها على ظاهرها فسوف تجعل في كلام الله تناقضاً سُبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً كونها سوف تأتي آية أُخرى تفتي بتكليم الله لأصحاب النار فتكون مضادة لبيانك هذه الآية في قول الله تعالى: {أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ (105) قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْماً ضَالِّينَ (106) رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ (107) قَالَ اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ (108) إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (109) فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيّاً حَتَّى أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ (110) إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ(111)} صدق الله العظيم [المؤمنون].

إذاً تبيّن لك أنّ قول الله تعالى:
{وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلاَ يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ} صدق الله العظيم [آل عمران:77]، وتبيّن لك إن فيها كلمات متشابهات وهي: {وَلاَ يُكَلِّمُهُمُ اللّهُ وَلاَ يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} صدق الله العظيم؛ فهو لا يقصد إنه لا يكلمهم بوحي التكليم؛ بل يقصد إنه لا يكلمهم بوحي التفهيم إلى قلوبهم ليسألوه رحمته كما تلقى آدم عليه الصلاة والسلام وزوجته كلمات من ربهم بوحي التفهيم إلى قلوبهم كما يلي: {فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ} صدق الله العظيم [البقرة:37].

فما هي هذه الكلمات؟ وتجد الجواب في مُحكم الكتاب بما يلي:
{قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ} صدق الله العظيم [الأعراف:23]. فتلك هي الكلمات التي تلقاها آدم من ربه وزوجته، ولكن إذا رجعت لما يقولونه بعض المُفسرين فسوف تجد في ذلك حديث موضوع مُفترى عن النّبيّ فيسندوه لتفسير القرآن وهو بما يلي:
اقتباس المشاركة :
(وأخرج ابن النجار عن ابن عباس قال ‏"‏سألت رسول الله صلى الله عليه وسلم عن الكلمات التي تلقاها آدم من ربه فتاب عليه قال‏:‏ سأل بحق محمد، وعلي، وفاطمة، والحسن، والحسين، ألا تبت علي فتاب عليه‏")‏‏
انتهى الاقتباس
وحسبي الله على المُفترين، وعلى كل حال فحتى تعلم أنه حقاً يوجد في الكتاب فتوى وحي التفهيم من الربّ إلى القلب فسوف تجد ذلك في قول الله تعالى: {وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم [الشورى:51].

فأما قول الله تعالى:
{وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً}؛ أي وما كان لبشر أن يكلمه الله جهرةً إلا وحياً إلى القلب من الربّ، وأما قول الله تعالى: {أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ}، ويقصد بوحي التكليم بالصوت من وراء الحجاب.

وأما قول الله تعالى:
{أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ} صدق الله العظيم، ويقصد الرسول الكريم جبريل عليه الصلاة والسلام إلى من يشاء من عباده. وقال الله تعالى: {إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ (19) ذِي قُوَّةٍ عِندَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ (20) مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ (21) وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ(22)} صدق الله العظيم [التكوير].

ويا فضيلة الشيخ أحمد عيسى إبراهيم، إنّ الإمام المهديّ ليعتذر منك حبيبي في الله فلا أقصد أنّك من شياطين البشر، وإنّما سألتك فهل أنت ذلك الرجل الذي جئتك برابط ما يقول في علم المواريث ولكني صدقتك أنّك لست هو فلم أحكم عليك، والظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً، ولذلك سألتك ولم أحكم إنك من شياطين البشر بل أنت من علماء الأمّة الأجلاء، ولكن اسمح لي أن أعلن بنتيجة الحوار بيني وبينك مُقدماً أنّ الإمام ناصر مُحمد اليماني سوف يُهيمن عليك بسُلطان العلم بإذن الله ما لم؛ فلستُ المهديّ المنتظَر إذا لم أُهيمن عليك بسُلطان العلم المُلجم وذلك لأن آية الخليفة المصطفى الذي جعله الله للناس إماماً -المُصطفى- لا بد أن يزيده الله عليكم بسطةً في العلم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ} صدق الله العظيم [البقرة:247].

وبما إني الإمام المهديّ المُصطفى من ربّ العالمين فلا بُد أن يزيدني ربي عليكم بسطةً في العلم كون الذي يختار خليفة الله الإمام المهديّ ليس الشيعة ولا السنة ولا يحق لأيٍّ من عبيد الله أن يختار خليفته من دونه سُبحانه وتعالى علوَّاً كبيراً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ}صدق الله العظيم [القصص:68].

فدعنا نكمل حوارنا في علم الفرائض أولاً حتى إذا استكملناه فخرجنا بنتيجةٍ ومن ثم نأتي هُنا ليستمر الحوار بيننا، ولسوف أُلقي إليك هُناك في حوار علم الفرائض سؤالاً عن بيان آية في القرآن لتعلمني ببيانها الحقّ الذي لا شك فيه شيئاً ولا ريب، أو أعلمك بالبيان الحقّ لها وأفصِّلها تفصيلاً بالبيان الحقّ لا ريب فيه من ربّ العالمين.

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ