سلسله گفتگوهای امام در پایگاه أشراف أونلاين..
- 9 -
الإمام ناصر محمد اليماني

21 - محرم - 1432 هـ
27 - 12 - 2010 مـ
۶-دی-۱۳۸۹ه.ش.
02:18 صباحاً
ــــــــــــــــــ


مهدی منتظر از آیات محکم ذکر فتوا می‌دهد: «کافران بعد از مرگ در آتش عذاب می‌شوند» و عذاب قبر را نفی می‌کند؛ عذاب در قبر افترای شیاطین بشر است.....

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النبيّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تسليماً} صدق الله العظيم.
سؤالی فرضی از یکی از پرسشگران: ناصر محمد یمانی شأن تو چیست؟
و جواب:
من خلیفه خداوند بر مسلمانان و عالمیان هستم. خداوند مرا بر شما برگزیده و در علم بیان حق قرآن بر علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهود برتری و فزونی بخشیده است و با قرآن با من مجادله نمی‌کنند؛ مگر با برهان قوی علمی و روشن از آیات محکم قرآن عظیم بر ایشان غلبه نمایم با این شرط راستین که برهان از آیات محکم کتاب برای عالم و جاهلتان باشد تا در میان علمای مسلمین و اختلافاتی که با هم دارند؛ با حکم حق خداوند، حکمیت کنم تا بعد از اینکه در دین خدا دچار تفرقه و دسته‌بندی شده و هر یك به داشته خود دل خوشند؛ آنان را متحد سازم. اغلب علوم دینی که نزد آنهاست بر اساس ظن و گمان است و پیروی از علوم ظنی که احتمال صحت یا خطا درآن است؛ کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. آنگاه هر يك از آنان می‌گوید: «اگر درست گفته باشم از جانب خداست و اگر اشتباه کرده باشم از جانب من و شیطان است»! اما در دین خداوند علوم ظنی و به خداوند نسبت دادن بدون اینکه یقین داشته باشید مطلبی حقاً از جانب پروردگارتان است؛ حرام می‌باشد و خداوند علمای امت را از بیان مطلب برای امت بدون یقین از اینکه از نزد پروردگار است؛ نهی می‌کند. در حالی‌ که این شیطان است که فرمان می‌دهد مطلبی را که به حق یقین ندارند از نزد پروردگارشان است، به او نسبت دهند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩} صدق الله العظيم [البقرة]

فرمان شیطان همیشه برخلاف فرمان «الرحمن» است که در آیات محکم کتابش آمده است و به طور کامل با آن در تناقض است و خداوند تعالی می فرماید:
{قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأعراف].
سؤال دوم: ناصر محمد یمانی ولی این اجتهاد علمای امت است و عالمی را پیدا نمی‌کنی که به خداوند بزرگ قسم بخورد که جز حق نمی‌گوید؛ بلکه شاهدیم که اکثر آنها بعد از دادن فتوا برای مردم می‌گویند: «الله اعلم» چون یقین نداشته و اطمینان ندارند که فتوایشان حق است. ایشان با جستجو در برهان‌های علمی روایات و احادیث سنت نبوی که در طی نسل‌ها به ارث رسیده و در پرتو آنها و با استناد به آن اجتهاد کرده و فتواهای دینیشان را می‌دهند و سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا معنای اجتهاد این است؟
و جواب: ای پرسشگران حق جو! بدانید که اجتهاد این نیست که مطالبی که به یقین نمی‌دانید حق آمده از نزد پروردگار است، به اونسبت دهید؛ چون خداوند به طلاب علوم امر نموده است که از علوم ظنی پیروی ننمایند چرا که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌سازد زيرا علوم ظنی فاقد برهان علمی حقی هستند كه ثابت كند بدون شك و ترديد این علوم از جانب خداست و در موارد اختلاف برهان علمی قوی و حق خداوند رحمان را؛ در آیات محکم کتابش قرآن عظیم خواهند یافت البته اگر حقاً از کتاب خداوند و سنت حق رسولش پیروی می‌کنند. اما کسانی که به علوم حدیث و روایتی که نزد خود دارند مسرور بوده و از آیات محکم کتاب که برای عالم و جاهلتان روشن است رومی‌گردانند، کسی نمی‌تواند ازعذاب خداوند آنان را درامان نگاه دارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳]
و کسی که از آیات محکم خداوند حق برایش روشن شد و بعد، از مطالب مخالف آن که در احادیث و روایات آمده است، پیروی نمود؛ مانند کسی است که به قرآن عظیم کافر است. هان که گمراهی یک عالِم می‌تواند باعث گمراهی تمام عالَم شود و کسانی که بدون یقین قطعی نسبت به اینکه مطلبی به حق از نزد پروردگار است؛ آن را به خداوند نسبت می‌دهند، هم خود و هم امت خود را گمراه می‌کنند چون خطرناک‌ترین کار در امور دین این است که بدون یقین داشتن از آن که امری به حق و بی هیچ شک و تردید از نزد پروردگار است؛ آن را به خداوند نسبت دهند چراکه ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند و عالِمی که ازعلوم ظنی پیروی می‌کند [که احتمال دارد غلط باشد یا درست] باعث گمراه شدن کامل یک امت خواهد شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۴۴]
چون برهان قوی از جانب خداوند رحمان باید برای همگان روشن و بینه باشد و خداوند تعالی می‌فرماید:
{لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً}
صدق الله العظيم [الكهف:۱۵]

شاید یکی از علمای امت بخواهد بگوید: «ناصر تو را چه می‌شود که از آیه خداوند برای مصلحت دعوت خود استفاده می‌کنید؟ این آیه در باره کسانی نازل شده که بت‌پرست بوده و رسولان پروردگارشان به آنها می‌گفتند:
{لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً}
صدق الله العظيم،[الکهف:۱۵]

یعنی چرا برای پرستیدن بت‌ها برهانی قوی و روشن از جانب پروردگاررحمان نمی‌آورند که نشان دهد خداوند به آنان اجازه داده است که بت‌ها را مادون او عبادت کنند». امام ناصر محمد یمانی در جواب می‌گوید: این را می‌دانم؛ من می‌خواهم از این آیه استنباط کنیم که برهان قوی وحق علمی می‌باید برای همگان روشن و بینه باشد و برای همین گفتند:

{لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً}
صدق الله العظيم [الكهف:۱۵]

ولی قوم انبیا حاضر به پیروی از انبیا و رسولانی نشدند که با آیات بینه و حق کتاب که از نزد پروردگارشان آمده بود؛ برایشان حجت می‌آوردند. آن مردمان از پیروی از آنچه که خداوند نازل کرده بود، سرباز زده و اصرار داشتند که کورکورانه از همان چیزی پیروی کنند که پدران و گذشتگان خود را بر آن یافته بودند بدون این که از فکر خود استفاده کنند و ببینند که عقل و منطق آن را می‌پذیرد یا خیر؟ وخداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٧٠} [البقرة].
و خداوند تعالی می‌فرماید :
{وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّـهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
حجت آنان جز این نبود که می‌گفتند:
{قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿٧٤} صدق الله العظيم [الشعراء]،
و تصور می‌کردند پدرانشان آگاهانه‌تر و درست‌تر از آنان حکم کرده‌اند و آنچه که پدرانشان بر آن بودند حکمت بالغه‌ای داشته است و لذا بدون استفاده از عقل کورکورانه از آنان پیروی کرده ومی‌گفتند:
{إِنْ هَـٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣٧} صدق الله العظيم [الشعراء]
و به رسول پروردگارشان می‌گفتند ما از شما پیروی نمی‌کنیم بلکه از پدرانمان تبعیت می‌کنیم؛ پس خودتان را خسته نکنید و می‌گفتند:
{سَوَاء عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ} [الشعراء:۱۳۶]،
وبرای همین هم خداوند به حق به آنان پاسخ داده و می‌فرماید:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦} صدق الله العظيم [البقرة]،
چون اصرار داشتند بدون این که در عقاید گذشتگانشان تفکر کنند، کورکورانه از روشی که آنها را بر آن یافته بودند پیروی نمایند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿٢١} صدق الله العظيم [لقمان]
چون از پیروی از آیات روشن کتاب پروردگارشان سرباز زدند؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ}
صدق الله العظيم [سبأ:۴۳]

و علت گمراهیشان این بود که پدران خود را گمراه یافتند و بدون استفاده از عقل‌هایشان ازهمان ضلالت پیروی نمودند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ ﴿٦٩} [الصافات].
و
خداوند تعالی می‌فرماید:
{بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿٢٢} صدق الله العظيم [الزخرف]،
و برایتان روشن شد علت گمراهی تمام ملت‌ها پیروی کورکورانه از پیشینیان بوده است. انبیا خداوند ایشان را به استفاده از عقل و منطق فکری دعوت نمودند تا ببینند که فتوای عقل درباره عقاید پدرانشان چیست. ولی ملت‌های گمراه؛ از دسته کسانی بودند که با حجت داناتر بودن و حكمت بهتر پدرانشان؛ تفکر درباره عقاید آنان را رد کردند و برای همین هم پیروی کورکورانه و عدم استفاده از عقل علت گمراهی ملت‌ها بوده است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [الزخرف]

و به همین ترتیب مسلمانانی که در دین خود فرقه‌فرقه شده‌اند؛ کورکورانه از علمایی پیروی می‌کنند که قبل از ایشان بوده‌اند؛ بدون اینکه به خود فرصت استفاده از عقلشان را بدهند و اگر درباره مطلبی که مخالف عقل و منطق است ازآیات محکم قرآن عظیم برایشان حجت بیاوری؛ می‌گویند تو بهتر می‌دانی یا محمد رسول الله و صحابه‌اشکه صلوات خداوند به همگی آنان باد. همانا که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم قرآن را برای صحابه خود بیان نموده و بیان حق قرآن این‌ گونه به ما رسیده است چون تأویل قرآن را جز خداوند نمی‌داند. خداوند آن را به رسول خود صلی الله علیه و آله آموخته و ایشان نیز آن را به صحابه خود آموخته است. پس ما از آنچه که پدران خود را بر آن یافتیم؛ تبعیت می‌کنیم و از روایات و احادیث نقل شده از رسول پیروی می‌کنیم، حال یا مانند شیعیان از راه ائمه آل‌بیت و یا مانند اهل سنت و جماعت، به صورت عام از صحابه. پس ما به حق در برابر علمای شیعی و اهل سنت حجت آورده و می‌گوییم: ای جماعت شیعیان و اهل سنت! شما همگی سُنی هستید چون تنها از احادیث و روایاتی که در سنت آمده‌اند؛ پیروی می‌کنید و مهم‌ترین چیز نزد شما این است که این روایات از جانب افراد مورد اعتماد [ثقات] روایت شده و هر چقدر که مخالف آیات محکم کتاب باشند؛ تا زمانی که بر حسب گمانتان برایتان ثابت شده باشد از افراد موثق نقل شده‌اند؛ از آیات کتاب پیروی نخواهید کرد. پس اگر شما شیعیان و اهل سنت از احادیث و ورایاتی که مخالف آیات محکم کتاب باشند پیروی کنید؛ دیگر در مسیر کتاب خداوند و سنت حق رسولش نیستید؛ چون هر حدیثی از احادیث سنت نبوی؛ مخالف آیات محکم کتاب باشد، از جانب خداوند و رسولش نیست؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ آیا می‌دانید که امام ناصر محمد یمانی به سنت محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ایمان دارد؛ چون آنها نیز مانند قرآن عظیم از نزد خدا آمده‌اند و به همین خاطر اگر به حدیث حقی ایراد بگیرم یعنی حتماً یکی از آیات کتاب را تکذیب کرده‌ام؛ چون آیات کتاب نیز همان فتوایی را می‌دهند که در حدیث حق آمده است. در این مورد برایتان مثالی می‌آورم. مثلاً خداوند برای علمای مسلمین که در امور دینی دچار اختلاف هستند، فتوا می‌دهد که حکم خداوند سبحان را درموارد اختلاف بکار گیرند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠} صدق الله العظيم [الشورى]
و حکم خداوند در آیات محکم کتاب در انتظار آنان است چون خداوند با علم به اختلافات فی مابین، آن را نازل نموده است چرا که تفصیل کتاب در آیات همین کتاب گذاشته شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَغَيْرَ اللّهِ أَبْتَغِي حَكَماً وَهُوَ الَّذِي أَنَزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلاً} صدق الله العظيم [الأنعام:۱۱۴]
و شاید یکی از علمای امت بخواهد سخنان مرا قطع کرده و بگوید:«ناصر محمد یمانی با ما مجادله کرده‌ای و این مجادله طولانی شده است. آیا حجت خود را برای ما نمی‌آوری که ما از کدام اعتقاد پدرانمان بدون استفاده از عقل؛ پیروی کرده‌ایم؟» پس امام ناصرمحمد یمانی برهان حق خود را از آنچه که تصور می‌کنید به آن پایبند هستید، یعنی سنت حق نبوی و آیات محکم ذکر [قرآن] آورده و به حق در برابرتان حجت می‌آورد:
خداوند واحد قهار را به شهادت می‌گیرم که من مهدی منتظر فتوا می‌دهم که بعد از مرگ عذاب در آتش خواهد بود و عذاب برزخی در قبر را رد می‌نمایم. به راستی که عذاب قبر از افتراهای شیاطین بشر است که در ظاهر خود را مؤمن نشان می‌دهند و کفر خود را برای انحراف بشر از اعتقاد به عذاب بعد از مرگ؛ پنهان می‌نمایند. چون شیاطین بشر می‌دانند انسان‌های کافر چیزی از عقیده مسلمانان درباره عذاب قبر؛ پیدا نخواهند کرد و اثری از این که قبر برای کافر آن‌ قدر تنگ شود که پهلویش را بشکند و یا اثری از آتشی که در قبر او را سوزانده باشد و یا او را از جای خود کوچک‌ترین حرکتی داده باشد؛ نمی‌یابند. بلکه او را در همان وضعیتی پیدا می‌کنند که اطرافیانش او را در قبر گذاشته بودند و تکانی نخورده است؛ چون اگر روح برای حساب و عذاب به جسم بازگشته باشد، باید از حالتی که به پهلوی راست یا چپ گذاشته شده بود؛ تکان خورده وبه شکم ویا پشت برگشته باشد. عقل و منطق می‌گوید که اگر روح ولو برای یک دقيقه بازگشته باشد؛ باید چنین تغییری رخ دهد لذا وقتی چنین اتفاقاتی نیفتاده باشند، در برابر مسلمانان حجتی عقلانی و منطقی می‌آورند که از اعتقادات آنان درباره عذاب قبر بعد از مرگ نشانه‌ای نیافته‌اند .آن‌گاه تعداد کثیری از مردم به خاطر عقاید مسلمین در مورد عذاب قبر که در عالم واقعیات؛ حقیقت آنها ثابت نمی‌شود؛ از دخول به دین اسلام رومی‌گردانند و نقشه شیاطین بشر که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را نهان ساخته وافترای عذاب قبر را -که از نزد خداوند برهانی برای آن در آیات محکم قرآن نازل نشده -مطرح کرده‌اند کارساز شده است. آیا جز این است که خداوند قرآن را برای هشدار دادن به بشر درباره عذاب خداوند واحد قهار نازل نموده است؟ اما خداوند سبحان تأکید نموده است که روح بشر-بدون جسد- بعد از مرگ مستقیم عذاب خواهد شد و خداوند درست در همان روزی که مجرمان را هلاک می‌نماید؛ آنها را به آتش می‌اندازد . تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلآئِكَةُ بَاسِطُواْ أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
و این دلیل آشکاری از محکمات قرآن عظیم است که عذاب بعد از مرگ بر نفس بدون جسد واقع خواهد شد و نفس بعد از جدا شدن از جسد به آتش جهنم افکنده می‌شود و جسد بدون روح، مرده است چون راز حیات و زندگی در نفس است و نفس شقی بعد از خروج از جسم در آتش جهنم افکنده می‌شود. چون فرشتگان خداوند رحمان با شدت به جسم مجرمین ضربات دردناکی می‌زنند اما طوری که از شدت ضربات خون از جسد خارج نشود و به کافران می‌گویند نفس خود را خارج کنید یعنی ازاجسادتان خارج شوید و عذاب خوارکننده را امروز بچشید؛ چون عذاب روز مرگ بر روح بدون جسد واقع می‌گردد. فرشتگان «الرحمن» به اصحاب آتش می‌گویند:
{أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون}
صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
و سؤالی که مطرح می‌شود این است: فرشتگان «الرحمن» از کجا می‌دانند کسانی که زدن آنان را به عهده گرفته‌اند [مضروب شدگان] آنانی هستند که نسبت ناحق به خداوند داده و از کجا می‌دانند که آنها ازپذیرش آیات خداوند استکبار ورزیده‌اند؟ جواب را در آیات محکم کتاب می‌یابید:
{وَهُوَ الْقَاهِرُ‌ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْ‌سِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُ‌سُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّ‌طُونَ ﴿٦١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
پس بیان حق سخن فرشتگان برایتان روشن شد که می‌گویند:
{أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون} صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
چون فرشتگان مرگ «حَفَظَة» همان نگهبانانی هستند که از اعمال شما باخبرند و می‌دانند در طول زندگی‌تان چه کرده‌اید و لحظه‌ای از آن غافل نبوده‌اند. فرشتگان مرگ همان ملک «عتید» و «رقیب» و فرستادگان پروردگار عالمیان هستند که مکلف شده‌اند از همان ابتدا همراه انسان باشند تا زمانی که تقدیر مقدر شده در کتاب مسطور فرا برسد و سپس به اذن خداوند او را بمیرانند و در این امر کوچک‌ترین کوتاهی نمی‌کنند و بعد از مرگ نیز مأمور او هستند. اگر از اصحاب جهنم باشد، بعد از مرگ و خارج کردن روح از جسد، او را می‌برند و شما فریاد نفس را بعد از خارج شدن از جسد نمی‌شنوید. چون فرشتگان مرگ ضربات دردناکی به او وارد می‌کنند، نفس بعد از خروج از جسد فریاد می‌کشد که وای بر من، مرا کجا می‌برید، چرا که می‌داند که او را به آتش جهنم خواهند انداخت؛ چون سخن فرشتگان «الرحمن» را در مورد اینکه بعد از خارج شدن نفس، به آتش جهنم افکنده خواهند شد، شنیده‌اند و مقصود فرشتگان «الرحمن» در خطاب به اموات در حین مرگ همین است:
{أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون}
صدق الله العظيم [الأنعام:۹۳].
و می‌گویم ای علمای امت اسلام، آیا به من فتوا می‌دهید که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم در شب اسرا و معراج از کنار اهل آتش گذشته و شاهد عذاب آنها در آتش جهنم بوده است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَإنّا عَلـى أنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرونَ}
صدق الله العظيم [المؤمنون:۹۵].

چون خداوند در شب اسرا و معراج آیات بزرگ پروردگارش را به محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نشان داد و از جمله آن آتش بزرگ و جنت المأوی در نزد سدرة المنتهی و عرش عظیم بود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَ‌أَىٰ ﴿١١﴾ أَفَتُمَارُ‌ونَهُ عَلَىٰ مَا يَرَ‌ىٰ ﴿١٢﴾ وَلَقَدْ رَ‌آهُ نَزْلَةً أُخْرَ‌ىٰ ﴿١٣﴾ عِندَ سِدْرَ‌ةِ الْمُنتَهَىٰ ﴿١٤﴾ عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ ﴿١٥﴾ إِذْ يَغْشَى السِّدْرَ‌ةَ مَا يَغْشَىٰ ﴿١٦﴾ مَا زَاغَ الْبَصَرُ‌ وَمَا طَغَىٰ ﴿١٧﴾ لَقَدْ رَ‌أَىٰ مِنْ آيَاتِ رَ‌بِّهِ الْكُبْرَ‌ىٰ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [النجم]
و از نشانه‌های بزرگی که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شاهد آن بود؛ آتشی است که خداوند وعده آن را به کفار داده و همچنین بهشتی که به نیکان وعده داده است. تصدیق وعده حق خداوند در آیات محکم کتابش:
{وَإنّا عَلـى أنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۹۵].
پس ای علمای مسلمین؛ چرا از افتراهای شیاطینی که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را پنهان می‌کنند؛ تبعیت می‌کنید. آنها هستند که به شما فتوا داده‌اند بعد از مرگ، عذاب برزخی در قبر و حفره‌ای است که جسد در آن قرار داده می‌شود و در این دروغ، حکمت خبیثانه و داهیانه‌ای نهفته است؛ در آن خبث و مکر به ناحقی نهفته است. البخاری و مسلم و امثال آن به این احادیث شک نکرده‌اند و چون ظاهر آن کافران را می‌ترساند و به وحشت می‌اندازد؛ تصور کردند که از رسول صلى الله عليه وآله وسلم است در حالی که از افتراهای شیاطین بشری است که تظاهر به ایمان کرده و کفر و مکر خود بر ضد خداوند و رسول و مؤمنان مخفی نگاه می‌دارند. چون شیاطین بشر می‌دانستند که ریسمان دروغ کوتاه است و کافران متوجه این دروغ شده و گاهی اقدام به نبش قبر مردگانشان بعد از مرگ می‌کنند و زمانی که اثری از اعتقاد مسلمانان پیدا نکردند؛ از پیروی از کتاب خداوند قرآن عظیم رومی‌گردانند، چون گمان می‌کنند عذاب قبر بعد از مرگ فتوایی است که در قرآن عظیم آمده است؛ ولی علمای مسلمین می‌دانند که خداوند حرفی از اینکه عذاب بعد از مرگ در حفره سوء قبر است در قرآن به میان نیاورده است حاشالله رب العالمین! بلکه خداوند در آیات محکم کتابش فتوا داده است که کافران تکذیب کننده پروردگار را بلافاصله بعد از مرگ مستقیم وارد آتش جهنم خواهد کرد؛ مانند قوم نوح و کسانی که بعد از آنان بود‌ه‌اند.خداوند تعالی می‌فرماید:
{مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [نوح].
واین عذاب در آتش؛ عذابی دیگر و قبل از عذاب در آتش در روز حساب است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{هَـٰذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [ص]

و حال بیایید تا سیر حوادث عذاب برزخی کفار که بعد از هلاک مستقیم آنان را به آتش می‌افکند چگونه است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا ﴿٢٥﴾}
صدق الله العظيم [نوح].
و این عذاب برزخی درآتش است که از روز هلاک شدن تا برانگیخته شدن در آن خواهند ماند.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ‌ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ‌ وَشَهِيقٌ ﴿١٠٦﴾ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْ‌ضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَ‌بُّكَ إِنَّ رَ‌بَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِ‌يدُ ﴿١٠٧﴾} صدق الله العظيم [هود]
ولی عزیزان من بیایید تا ببینیم سیر حوادث در آتش و عذاب در آن قبل از عذاب روز حساب چگونه است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{هَـٰذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ‌ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ‌ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌﴿٦٠﴾}
صدق الله العظيم [ص].
ببینید که فرشتگان «الرحمن» که نگهبان جهنم هستند درباره تازه‌ واردان که رسولان پروردگارشان را تکذیب کرده و موجب هلاکت خود توسط خداوند شده‌اند؛ به پدران آنها چه می‌گویند. نگاهبانان جهنم به آنان بشارت می‌دهند که فرزندانی که کورکورانه از شما تبعیت کرده و رسولان پروردگارشان را تکذیب کردند؛ فرشتگان مرگ بر ایشان وارد شده و آنان را از زمین به سوی شما آورده‌اند؛ به ایشان خوش‌آمد بگویید. پاسخ اصحاب آتش چنین است:
{لَا مَرْ‌حَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ‌ ﴿٥٩﴾}
[ص]

و میهمانان جدید در پاسخ آنان می‌گویند:
{قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْ‌حَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَ‌ارُ‌ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [ص].

و این بدان جهت است که ایشان از مردمان پیشین کورکورانه پیروی کرده و از بصیرت فکری که خداوند به انسان عطا نموده و او را از حیوان جدا کرده‌ است، استفاده نکرده‌اند. برای همین هم میهمانان جدید در آتش به چپ و راست نگاه می‌کنند تا شاید کسانی را که از عبادت خدایانشان روگردانده و از رسولان پروردگار پیروی نموده و کشته شده بودند را ببینند. کسانی که به تصورشان از اشرار بوده و آنان را کشته بودند؛ ولی ایشان را همراه کافران پیش از خود در آتش نیافته بودند و سپس گفتند:
{وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَ‌ىٰ رِ‌جَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَ‌ارِ‌ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِ‌يًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ‌ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ‌ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ‌ ﴿٦٥﴾ ربّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ‌ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص]
ای خردمندان به کلام خداوند تعالی بنگرید که می‌فرماید:
{إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ‌ ﴿٦٤﴾} [ص]
و شما از تخاصم آنان با خبر شدید. حال به فرموده خداوند تعالی نظر کنید:
{مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم

چون آتش در فضای کیهانی؛ پایین‌تر از آسمان و بعد از زمین قرار دارد و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِ‌ضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالملأ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].
لذا عذاب برزخی قبل از روز قیامت در آتش است نه در قبر حفره جسد؛ پس چرا با عدم تدبر در آیات کتاب و مهجور گذاشتن آن؛ خود و امتتان را گمراه می‌سازید و حجتتان هم این افترا به خداوند است که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند؟ خداوند در آیات محکم کتاب خود نفرموده‌ است که تأویل قرآن را کسی جز خداوند نمی‌ٔداند؛ بلکه شما می‌دانید مقصود خداوند آیات متشابه آن است که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند؛ نه آیات محکمی که برای عالم و جاهلتان بینه و روشن است.
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩} صدق الله العظيم [البقرة].

واگر برحسب گمان شما؛ تأویل قرآن را جز خداوند کسی نمی‌داند؛ پس چرا فرمان تدبر در آیات محکم کتاب داده شده است؟ و خداوند تعالی می‌فرماید:
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ}
صدق الله العظيم [ص:۲۹].
پس ای مردم هرگز نمی‌توانید از قران بر ناصر محمد یمانی پیروز شوید حتی اگر به یاری هم‌دیگر بشتابید می‌دانید چرا ؟ چون امام مهدی از اولوالالباب است که خداوند در باره آنها فرموده است :
{كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم [ص:۲۹].
من مانند شما کتاب خداوند را مهجور رها نمی‌کنم شما به دنبال روایات و احادیث خیر و شرّ بوده و حق و باطل در نزدتان یکی است.
ای عجب از شما؛ چگونه نور و ظلمات در قلبتان با هم جمع می‌شوند؛ چون شما به داستان اسرا و معراج باور داشته و ایمان دارید که محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم شاهد بود که کفار در آتش عذاب می‌شوند و می‌پرسد برادر جبرئیل اینان چه کسانی‌اند؟ او می‌گوید: اینها کسانی‌اند که چنین و چنان کرده‌اند. و این تصدیق فرموده خداوند تعالی است:
{وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [المؤمنون]
ولی امر عجیب این است که شما هم زمان به حق و باطل ایمان دارید؛ چون با ایمان به داستان اسرا و معراج معتقدید که کفار گرفتارعذاب برزخی در آتش جهنم می‌شوند و هم‌ زمان به این عقیده باطل و دروغ باور دارید که کفار در قبرهایشان دچار عذاب آتش می‌شوند! ای خردمندان این موضوع بسیار عجیب است! چگونه هم‌ زمان به حق و باطل دروغ باور دارید؟ چگونه نور و تاریکی با یک‌دیگر جمع می‌شوند؛ آیا تعقل نمی‌کنید؟ شما می‌دانید که آتش چیزی مرئی و محسوس است و اگر قبر با آتش مشتعل شود؛ سنگ‌هایی که قبل از ریختن خاک بر جسد، به عنوان سقف روی مردگانتان می‌گذارید؛ ذوب می‌شدند؛ چرا که آتشی که خداوند وعده آن را داده است؛ از شدت حرارت، سوختش از سنگ است و به راستی که شیاطین بشر؛ کسانی که تظاهر می‌کنند ایمان دارند ولی کفر خود را پنهان می‌نمایند، می‌خواهند با دروغ عذاب قبر دلیلی عقلانی و منطقی در برابر شما به کفار بدهند تا یکی از آنان بگوید: ای مسلمانان بیایید تا قبر یکی از کسانی را که به شدت کافر بوده و با اسلام و مسلمین می‌جنگیدند را باز کنیم تا ببینیم واقعاً با آتش سوزانده شده است یا خیر؟ سپس مسلمانان و ملحدین و منکران عذاب بعد از مرگ را برای مشاهده این امر حاضر می‌کنند و از آنجا که اثری از باور مسلمانان پیدا نمی‌کنند؛ دربرابرشان حجت عقلانی و منطقی می‌آورند؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ وپیش از این به شما خبر داده بودیم که بعضی از احادیث هستند که ابلهان کوچک‌ترین شکی در آن نمی‌کنند برای مثال این حدیث که به دروغ به نبی و صحابه نیکوکار او نسبت داده شده است:
اقتباس المشاركة :
[أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ]
[ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]
انتهى الاقتباس
واما ابلهانی که هیچ فکر نمی‌کنند؛ به این حدیث هیچ شک نمی‌نمایند و خود و امتشان را گمراه کرده و کافران را با حجت کفرشان به قتل می‌رسانند در حالی‌ که خداوند خون و اموال آنان را حلال نکرده است. پس امام مهدی منتظر به خطبای منابری که مانند گاوهایی هستند که فکر نمی‌کنند؛ می‌گوید: شما درباره امر خداوند به رسولش در آیات محکم ذکر چه موضعی دارید؛ چون شاهدید که امر خداوند با این امر ظالمانه اختلاف دارد و شیاطین بشر می‌خواهند کفار در هر مکانی که هستند به دین شما تعدی کنند؛ چون اگر چنین نکرده و شوکت شما را درهم نشکنند؛ شما به بهانه کفر؛ به آنان حمله کرده و خونشان را به زمین ریخته و مالشان را به غارت برده و زنانشان را بی‌حرمت خواهید کرد. خدا شما را بکشد؛ ای کسانی که از امر شیطان پیروی می‌کنید که همراه اولیایش می‌خواهد بشر را از دین اسلام و مسلمین بیزار کند و آنها را به جنگ با اسلام و مسلمین بکشاند. ای کسانی که فرمان خداوند به نبی خود را فرو گذاشته‌اید از خدا پروا نمایید. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩} [يونس].
{لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦} [البقرة].
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩} [الكهف].
{وَقُلِ الحقّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْيَكْفُرْ} [الكهف:۲۹].
{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾}
[التكوير].
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم [الرعد:۴۰].
چگونه ممکن است محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم با فرمان پروردگارش در آیات محکم کتاب مخالفت کرده و بگوید:
اقتباس المشاركة :
[أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ].
[ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]؟
انتهى الاقتباس
ای مردم؛ آیا نمی‌بینید که حقیقت قاعده کشف احادیث دروغ ؛ همان‌گونه که خداوند به شما آموخته این است که بین آنها و آیات محکم قرآن عظیم؛ اختلاف زیادی خواهید یافت؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْآن وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اختلافاً كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].*
چگونه ممکن است خداوند در آیات محکم کتابش به نبی خود بگوید:
{فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم،

و سپس نبی خداوند با امر پروردگارخود در آیات محکم کتابش مخالفت کند و بگوید:
اقتباس المشاركة :
[أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ].
[ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]؟
انتهى الاقتباس
ممکن است یکی از آن خطبای منابر که مانند گاو بوده و فکر نمی‌کنند و خود و امت خود را با تعالیمی که مخالف آیات محکم کتاب است -با تصور هدایت شده بودن- گمراه می‌کنند؛ حرف مرا قطع کرده و بگوید: "صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی مغرور، من از کتاب خداوند و سنت نبی او برایت حجت آورده و زبانت را به حق خاموش می‌سازم و می‌گویم: ناصر محمد یمانی توجه کن:
اقتباس المشاركة :
- ۱ صحيح البخاريِ كتاب (الإيمان) باب (فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ) برقم 24، عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُسْنَدِيُّ قگفت: أَبُو رَوْحٍ الْحَرَمِيُّ بْنُ عُمَارَةَ گفته است: شُعْبَةُ از وَاقِدِ بْنِ مُحَمَّدٍ نقل کرده که: شنیدم پدرم از ابْنِ عُمَرَ نقل کرد که رَسُولَ اللَّهِ فرموده است: [ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست و نماز خوانده و زکات بدهند؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]
انتهى الاقتباس
اقتباس المشاركة :
انتهى الاقتباس
اقتباس المشاركة :
۲- صحيح مسلمٍ كتاب (الإيمان) باب (الْأَمْرِ بِقِتَالِ النَّاسِ حَتَّى يَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ) برقم 30 وَ أَبُو الطَّاهِرِ وَحَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى وَأَحْمَدُ بْنُ عِيسَى نقل کردند:أَحْمَدُ به ما گفت و دیگران نیز از ابن وهب نقل کرده‌اند: يُونُسُ از ابْنِ شِهَابٍ نقل کرده که سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيَّبِ از أَبَا هُرَيْرَةَ نقل کرده که رَسُولَ اللَّهِ فرموده است: [ به من فرمان داده شده است با مردم بجنگم تا شهادت دهند خداوند یکی است و محمد رسول اوست؛ اگر چنین کنند خون و اموالشان از من در امان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]
انتهى الاقتباس
و سپس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: اما شما با مهدی منتظری مجادله می‌کنید که مانند شما نیست که به بخشی از کتاب مؤمن و از بعضی از آیات آن روبرگرداند و بیان حق این بیان خداوند تعالی را برایتان می‌آورم:
{فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ} صدق الله العظيم [التوبة:۵].
شما به یقین می‌دانید که مقصود خداوند اسلام آوردن اهالی مکه از اهل کتاب و مشرکین و بعد از اعلام برائت است و هرکدام که نماز خوانده و زکات بدهند؛ راهش در مکه باز و آزاد است و از مسلمانان خواهد بود و مانند آنها حق رفتن به مسجد الحرام را دارد؛ چون کسی که اسلام آورده و نماز خوانده و زکات بدهد از آنان شده است و خداوند مکه را برای مشرکان و کفار حرام کرده است تا جز مسلمانان کسی به بیت الله الحرام نزدیک نشود وآنجا تنها متعلق به آنان باشد نه کافران. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلاَ يَقْرَبُواْ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (۲۸)} صدق الله العظيم [التوبة].
چون خداوند از آنان برائت جسته و اجازه نمی‌دهد بعد از سالی که حجة الوداع در آن انجام شد؛ به خانه معظم او نزدیک شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ‌ أَنَّ اللَّـهَ بَرِ‌يءٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ وَرَ‌سُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ‌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ‌ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ‌ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُ‌وا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ولی پاک و منزه است پروردگارم که چقدر رحیم است! با اینکه اگر کسی بعد از گذشت ماه‌های حرام ؛حاضر به خروج از مکه نشود و چون این مهلت گذشته و او خارج نشده؛ مسلمانان می‌روند تا به امر خدا او را بکشند ولو اگر به پرده کعبه آویخته باشد؛ اما خداوند به مؤمنان فرمان می‌دهد که اگر یکی از مشرکانی که از مکه خارج نشده‌ است به ایشان پناه ببرد که او را نکشند و او نیز از مکه خارج خواهد شد؛ خداوند به شما فرمان می‌دهد که به او پناه داده و با آیاتی محکم کتاب خداوند به او تذکر دهید و اگر از پیروی از کلام خداوند که درآیات محکم کتابش آمده است، سرباز زد؛ خداوند فرمان قتل او را نداده است. بلکه امر می‌کند او را به مکان امنش برسانند و یکی برای حراست همراه او شود تا از مکه خارج شده و به مأمنش برسد. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ای خدای آسمان‌ها چقدر تو رحیمی و چقدر حکمت تو عظیم است! چون آن مردی که به مؤمنان پناه برده و می‌خواهد او را نکشند تا از مکه برود؛ شاهد روش نیکوی برخورد آنها و رساندن کلام خداوند به گوشش است و درصورت سرباز زدن از پند گرفتن؛ می‌بیند به نیکی با او رفتار کرده و همراهی‌اش می‌کنند تا از مکه رفته و به مأمنش که دور از مکه است؛ برسد. پس این مرد مشرک به این مردم نگاه می‌کند که چگونه بعد از اینکه پناه خواست؛ او را پناه داده و نکشتند و کلام خداوند را به گوشش رسانیدند و با وجود اینکه ازدین‌شان پیروی نکرد؛ عهد خود را به بهانه اینکه به کلام خداوند گوش نسپرده؛ نشکسته و او را نکشتند؛ بلکه با او همراهی کرده و به عنوان نگاهبان از او مراقبت کردند تا کسی او را نکشند زیرا او از کسانی است که حاضر به رفتن از مکه نبودند؛ تا به مأمن خود که دور از مکه است برسد و سپس با او وداع کردند؛ پس او به این مردم نگریسته و خواهد گفت: «أشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أن محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم من به دین شما ایمان آوردم. از حق پروردگارتان پیروی می‌کنم که به شما فرمان داده است عهد خود با دشمنانتان را نشکنید و هم‌ چنین امر نموده که اگر مشرکان به شما پناه آوردند؛ به ایشان پناه دهید و کلام خداوند را به گوش‌شان برسانند و اگر سرباز زدند؛ فرمان داده است که ایشان را به مأمن‌شان برسانید چون به شما پناه آورده‌اند و فرمان نداده که به بهانه این که مشرک کلام خدا را گوش نداده است؛ از کلام خود بازگردید. چه کسی از خداوند ارحم الراحمینی که این قرآن عظیم را نازل نموده است تا رحمتی برای عالمیان باشد رحیم تر است!»
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..

أخوكم؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــــــ

*بیان: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾ } صدق الله العظيم [النساء]

اقتباس المشاركة 36838 من موضوع سلسلة حوارات الإمام في منتديات أشراف أونلاين..

- 9 -
الإمام ناصر محمد اليماني

21 - 01 - 1432 هـ
27 - 12 - 2010 مـ
02:18 صباحاً
ــــــــــــــــــ



المهدي المنتظَر يفتي من محكم الذكر أنَّ العذابَ من بعد الموت للكفّار في النار، وينفي عذاب القبر فهو من افتراء شياطين البشر ..

بسم الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
{إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب].

- سؤال افتراضي لأحد السائلين: ما شأنك يا ناصر محمد اليماني؟ والجواب إنّي خليفة الله على المسلمين والعالمين اصطفاني الله عليكم وزادني بسطةً في علم البيان الحقّ للقرآن على علماء المسلمين والنصارى واليهود، فلا يجادلني أحدٌ من القرآن إلا أقمتُ عليهم الحجّة بسلطان العلم البيّن من محكم كتاب الله القرآن العظيم، شرطٌ علينا غير مكذوب أن يكون البرهان من آيات الكتاب المحكَمات لعالِمكم وجاهلكم حتى أحكم بين علماء المسلمين بحكم الله بينهم بالحقِّ فيما كانوا فيه يختلفون، فأجمع شملهم من بعد أن فرّقوا دينهم شيعاً وأحزاباً وكلُّ حزبٍ بما لديهم من العلم فرحون، وأغلب علومهم في الدين علوم ظنيّة لا تغني من الحقّ شيئاً بسبب اتِّباعهم للعلوم الظنيّة التي تحتمل الصح وتَحتمل الخطأ، ومن ثم يقول أحدهم "فإن أصبتُ فمن الله وإن أخطأت فمن نفسي والشيطان"! ولكنّ العلوم الظنيّة محرَّمةٌ في دين الله أن يقولوا على الله ما لا يعلمون علم اليقين أنّه الحقّ من ربِّهم لكون الله حرَّم على علماء الأمّة أن يقولوا لأمّتهم ما لا يعلمون علم اليقين أنّه الحقّ من ربِّهم بل الشيطان هو من يأمرهم أن يقولوا على الله ما لا يعلمون أنّه الحقّ من ربّهم، وقال الله تعالى:
{
إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩} صدق الله العظيم [البقرة].

وأمر الشيطان دائماً يأتي مُخالفاً لأمر الرحمن في محكم كتابه ومناقضاً له تماماً، وقال الله تعالى:
{
قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [الأعراف].

سـ 2- ولكن يا ناصر محمد اليماني إنّما ذلك اجتهادٌ من علماء الأمّة ولن تجد عالماً يقسمُ بالله العظيم أنّه لا ينطق إلا بالحقِّ؛ بل تجد كثيراً من العلماء حين يتمِّم فتواه للناس ومن ثم يقول "والله أعلم" لكونه لا يعلم علم اليقين أنّ فتواه هي الحقّ، وإنّما يجتهدون في البحث عن سلطان العلم في الروايات والأحاديث في السُّنة النبويّة المتوارثة، وعلى ضوء ذلك يسندون فتواهم في أمور دينهم، والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل ذلك هو التعريف للاجتهاد؟

جـ 2 - اعلموا أيّها السائلين الباحثين عن الحقّ أنّ الاجتهاد ليس أن تقولوا على الله ما لم تعلموا علم اليقين أنّه الحقّ من ربّ العالمين لكون الله أمر طالبَ العلم بعدم اتِّباع العلوم الظنيّة التي لا تغني من الحقّ شيئاً لأنّها تفتقدُ سلطان العلم الحقّ من الرحمن لا شك ولا ريب لكونهم سوف يجدون سلطان العلم الحقّ من الرحمن في محكم كتابه القرآن العظيم فيما كانوا فيه يختلفون، إذا كانوا حقاً يتّبعون كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، ولكنّ الذين فرحوا بما لديهم من علوم الأحاديث والروايات وأعرضوا عن آيات الكتاب المحكمات البيِّنات لعالِمكم وجاهلكم لن يجيرهم من عذاب الله أحدٌ، تصديقاً لقول الله تعالى:
{
وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:93].

ومن تبيّن له الحقّ في محكم آيات الله ومن ثم يتّبع ما يخالفها في الأحاديث والروايات، فقد استكبر عن الحقّ ومَثله كمثل الكافرين بالقرآن العظيم، ألا وإنّ زلّة عالِمٍ تكون سبباً في ضلال عالَم بأسره، فالذين يقولون على الله ما لا يعلمون أنّه الحقّ من ربِّهم أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم لكون أخطر شيء في الدِّين هو أن تقولوا على الله في الدِّين ما لا تعلمون أنّه الحقّ من ربِّ العالمين لا شكّ ولا ريب لكون الظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً، فالعالِم يتّبع العلوم الظنيّة التي تحتمل الخطأ والصح، فإن كانت خطأ فسوف يكون سبباً في ضلال أمّة بأسرها، وقال الله تعالى:
{
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا لِّيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:144]، كون السلطان من الرحمن لا بد أن يكون بيّناً للجميع، وقال الله تعالى: {لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ ۖ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم [الكهف:15].

ولربّما يوَدُّ أحد علماء الأمّة أن يقول: "ما خطبك يا ناصر تجعل الآية لصالح دعوتك؟ بل هذه الآية نزلت فيمن يعبدون الأصنام فقالت لهم رسل ربّهم:
{لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ ۖ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم [الكهف:15]. أي لولا يأتون على عبادة الأصنام بسلطان بيِّن من الرحمن أنّ ربّهم أذن لهم بعبادة الأصنام من دونه". ومن ثمّ يردُّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: أعلمُ ذلك وإنّما أردنا أن نستنبط من تلك الآية أنّ سلطان العلم الحقّ لا بدّ له أن يكون بيّناً للجميع، ولذلك قالوا: {لَّوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِم بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ ۖ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا} صدق الله العظيم، ولكنّ أقوام الأنبياء رفضوا أن يتّبعوا أنبياء الله ورسله الذين يقيمون عليهم الحجّة بالحقِّ بآيات الكتاب البيِّنات من ربِّهم فأعرض أقوامهم عن اتِّباع ما أنزل الله وأصرّوا على اتِّباع آبائهم من قبلهم اتِّباعاً أعمى بغير تفكّرٍ فيما وجدوا عليه آباءهم هل يقبله العقل والمنطق؟ وقال الله تعالى: {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۗ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٧٠} [البقرة].

وقال الله تعالى:
{
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُوا حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿١٠٤} [المائدة].

وقال الله تعالى:
{
وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّـهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

وما كانت حُجتهم إلا أن:
{
قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿٧٤} صدق الله العظيم [الشعراء]، ويزعمون أن آباءهم هم أحكم منهم وأعلم، فلا بدّ أنّ لهم حكمة بالغة فيما وجدوهم عليه فاتّبعوا آباءهم بالتقليد الأعمى دون أن يستخدموا عقولهم شيئاً! وقالوا: {إِنْ هَـٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣٧} صدق الله العظيم [الشعراء]، وقالوا لرسل ربهم فلن نتبعك بل سوف نتَّبع آباءنا فلا تتعب نفسك، وقالوا: {سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ} [الشعراء:136].

ولذلك ردّ الله عليهم بالحقّ، وقال الله تعالى:
{
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿٦} صدق الله العظيم [البقرة]، كونهم مُصرّين على اتِّباع ما وجدوا عليه الذين من قبلهم فيتّبعونهم الاتِّباع الأعمى من غير تفكّر فيما وجدوا عليه الذين من قبلهم، وقال الله تعالى: {وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّـهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا ۚ أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَىٰ عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿٢١} صدق الله العظيم [لقمان].

كونهم أبَوا أن يتَّبعوا آيات الكتاب البيِّنات من ربّهم، وقال الله تعالى:
{
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَـٰذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ} صدق الله العظيم [سبأ:43]، وسبب ضلالهم هو أنّهم ألفَوا آباءهم ضالين فاتَّبعوا ضلالهم دونما يستخدموا عقولهم، وقال الله تعالى: {إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ ﴿٦٩} [الصافات].

وقال الله تعالى:
{
بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿٢٢} صدق الله العظيم [الزخرف]، وتبيَّن لكم أنّ سبب ضلال الأمم جميعاً هو الاتِّباع الأعمى للذين من قبلهم، ودعاهم أنبياء الله إلى استخدام العقل والمنطق الفكريّ ماذا تفتيهم عقولهم عمّا وجدوا عليه آباءهم، ولكنّ الأمم الضالين أصحاب الاتِّباع الأعمى رفضوا أن يستخدموا عقولهم للتفكير فيما وجدوا عليه آباءهم بحجّة أنّهم أعلمُ منهم وأحكم، لذلك كان الاتِّباع الأعمى وعدم استخدام العقل هو سبب ضلال الأمم، وقال الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣} صدق الله العظيم [الزخرف].

وكذلك الذين فرَّقوا دينهم شيعاً من المسلمين يتّبعون علماءهم من قبلهم بالاتّباع الأعمى دونما يعطون الفرصة لأنفسهم أن يستخدموا عقولهم شيئاً، وإن أقيمت عليهم الحجّة في مسألة تخالف للعقل والمنطق في محكم القرآن العظيم فسوف يقولون: "فهل أنت أعلم أم محمد رسول الله وصحابته صلى الله عليهم جميعاً، وإنّما بيّن محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - القرآن لصحابته فورد إلينا البيان الحقّ للقرآن كون القرآن لا يعلم تأويله إلا الله؛ بل علّمه الله لرسوله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وهو علّمه لصحابته، فنحن نتّبع ما وجدنا عليه آباءنا الذين يتّبعون الأحاديث والروايات عن الرسول سواء عن طريق أئمّة آل البيت كما نهج الشيعة أو عن طريق الصحابة بشكل عام كما نهج أهل السنة والجماعة". ومن ثم نقيم الحجّة بالحقِّ على علماء الشيعة والسنة، وأقول: يا معشر الشيعة والسُّنة إنّكم جميعاً سُنيّين كونكم لا تتّبعون إلا الأحاديث والروايات في السُّنة، وأهم شيء لديكم أنها وردت عن أناسٍ ثقاتٍ مهما كانت مخالفة لآيات الكتاب المحكمات فلن تتّبعوا آيات الكتاب ما دام قد ثبت حسب زعمكم أنّ ذلك الحديث أو تلك الرواية وردت عن أناس ثقات! إذاً فأنتم لستم على كتاب الله ولا سُنة رسوله الحقّ شيعةً وسنةً إذا اتّبعتم ما يخالف لمحكم كتاب الله في أحاديث وروايات السُّنة كون ما خالف لمحكم كتاب الله من أحاديث السُّنة النّبويّة ليس من عند الله ولا رسوله إن كنتم تعقلون، أفلا تعلمون أنّ الإمام ناصر محمد اليماني ليؤمن بسُنة محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أنّها من عند الله كما القرآن العظيم من عنده، ولذلك كوني لئن طعنت في حديث حقٍّ فحتماً قد كذّبت بإحدى آيات الكتاب كونها سوف تفتي بذات الفتوى في الحديث الحقّ. ولسوف أضرب لكم على ذلك مثلاً في فتوى الله إلى علماء المسلمين المختلفين في الدين أنّ الله أمرهم أن يجعلوه سبحانه هو الحكم بينهم فيما كانوا فيه يختلفون، وقال الله تعالى:
{
وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّـهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿١٠} صدق الله العظيم [الشورى]، كون حكم الله سوف يجدونه في انتظارهم في محكم كتاب الله قد أنزله الله على علمٍ منه فيما كانوا فيه يختلفون لكون تفصيل الكتاب موزّع في آيات الكتاب، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَغَيْرَ اللَّـهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا} صدق الله العظيم [الأنعام:114].

ولربّما يودُّ أحد علماء الأمّة أن يقاطعني ويقول: "يا ناصر محمد اليماني لقد جادلتنا فأكثرت جدالنا، أفلا تقيم حُجّتك علينا فتثبت علينا ما هي العقيدة التي اتّبعنا فيها آباءنا دون أن نستخدم عقولنا؟"، ومن ثمّ يردُّ عليهم الإمام ناصر محمد اليماني وأقيم عليكم الحجّة بالحقِّ بالبرهان الحقّ ممن يزعمون أنّهم به مستمسكون فأقيم عليهم الحجّة من السُّنة النبويّة الحقّ ومن محكم كتاب الذكر وأقول: أُشهدُ الله الواحدَ القهار أنّي المهدي المنتظر أفتي بالعذاب من بعد الموت في النار وأنكر أنَّ العذاب البرزخي في القبر، إنّما عذاب القبر هو من افتراء شياطين البشر الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر ليصدّوا البشر عن الإيمان بالعذاب من بعد الموت كون شياطين البشر ليعلمون أنّ البشر الكفار لن يجدوا ممّا يعتقده المسلمون شيئاً من عذاب القبر، فلن يجدوا أنّ الكافر ضاق عليه القبر حتى حطّم أضلاعه، ولن يجدوا أنّ النار اشتعلت في قبره فأحرقته، ولن يجدوا أنّ الكافر تزحزح من مكانه في قبره شيئاً؛ بل كما وضعه أصحابه في قبره وجدوه لم يتحرّك شيئاً لكون الروح لو عادت فيه لحسابه وعذابه لتحرّك من وضعه الذي تركوه عليه شمالاً أو يميناً أو يجدوه على بطنه أو يجدوه على ظهره حتى ولو عادت إلى جسده لمدة دقيقة فذلك ما يقوله العقل والمنطق، ومن ثم أقاموا على المسلمين حجّة العقل والمنطق أنّهم لن يجدوا مما يعتقدوه شيئاً من عذاب القبر من بعد الموت، ثم تولّى كثيرٌ من البشر عن الدخول في دين الله الإسلام بسبب عقائد المسلمين التي لم يُصدِّقها الواقع الحقيقي في عذاب القبر شيئاً، ومن ثم نجح شياطين البشر الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر بفرية عذاب القبر الذي ما أنزل الله به من سلطان في محكم القرآن، وهل تنزّل القرآن إلى البشر إلا ليحذّرهم عذاب الله الواحد القهار؟ ولكنّ الله سبحانه أكّد للبشر العذاب من بعد الموت مباشرةً على الروح من دون الجسد يلقي الله بأنفسهم في النار في نفس وذات اليوم الذي أهلك الله فيه المجرمين، تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَلَوْ تَرَىٰ إِذِ الظَّالِمُونَ فِي غَمَرَاتِ الْمَوْتِ وَالْمَلَائِكَةُ بَاسِطُو أَيْدِيهِمْ أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:93].

وهذا دليلٌ مُبينٌ في محكم القرآن العظيم أنّ العذاب من بعد الموت هو على النفس من دون الجسد يُلقى بها في نار جهنم من بعد أن فارقت الجسد وصار الجسد ميتاً بفراقها لكونه في النفس سر الحياة، فيلقى بالنفس الشقيّة في نار جهنم من بعد خروجها لكون ملائكة الرحمن يقومون بضرب أجساد المجرمين ضرباً مبرحاً من غير أن يدموه من كثرة الضرب فيقولون للكفار "أخرجوا أنفسكم" أي اخرجوا من أجسادكم اليوم تجزون عذاب الهون لكون العذاب يوم الممات هو على النفس من دون الجسد، فيقول ملائكة الرحمن لأصحاب النار:
{
أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:93].

والسؤال الذي يطرح نفسه: فما يدري ملائكة الرحمن الذين تولّوا ضربهم أنّهم كانوا يقولون على الله غير الحقّ وما يدريهم أنّهم كانوا عن آياته يستكبرون؟ والجواب تجدوه في مُحكم الكتاب:
{
وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۖوَيُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لَا يُفَرِّطُونَ ﴿٦١} صدق الله العظيم [الأنعام].

إذاً تبيَّن لكم البيان الحقّ لقول الملائكة:
{أَخْرِجُواْ أَنفُسَكُمُ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللّهِ غَيْرَ الحقّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُون} صدق الله العظيم، لكون ملائكة الموت هم الحفظة ذاتهم الذين يعلمون ما تفعلون طيلة حياتكم ولم يكونوا عنكم غائبين؛ أولئك هم ملائكة الموت رقيب وعتيد رُسل ربّ العالمين المُكلّفين مع الإنسان من البداية، حتى إذا جاء قدره المقدور في الكتاب المسطور توفّوه بإذن الله وهم لا يفرّطون فيتركوه حتى من بعد موته؛ موكلين به، فإن كان من أصحاب الجحيم حتى إذا أخرجوا نفسه من جسده فيحملوه وهو يصرخ ولا تسمعون صراخ النفس من بعد خروجها، ويقول: يا ويلتاه إلى أين تذهبون بي؟ لكونهم قد ضربوه ضرباً مُبرحاً وقد علم أنّ بعد ذلك الضرب سوف يلقون به في نار جهنم كونهم قد سمعوا قول ملائكة الرحمن ماذا سوف يحدث من بعد خروج أنفسهم من أجسادهم أنّهم سوف يلقون بهم في نار الجحيم، وذلك ما يقصده ملائكة الرحمن من قولهم للأموات حين موتهم:
{أَخْرِجُوا أَنفُسَكُمُ ۖ الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّـهِ غَيْرَ الْحَقِّ وَكُنتُمْ عَنْ آيَاتِهِ تَسْتَكْبِرُونَ} صدق الله العظيم.

وأقول يا علماء أمّة الإسلام أفلا تفتوني: هل محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - مرَّ ليلة الإسراء والمعراج بأهل النار فرآهم يتعذبون في نار جهنم تصديقاً لقول الله تعالى:
{
وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [المؤمنون]؟ كون محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - قد أراه الله في ليلة الإسراء والمعراج من آيات ربه الكبرى ومنها النار الكبرى وجنّة المأوى عند سدرة المنتهى والعرش العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى: {مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَ‌أَىٰ ﴿١١﴾ أَفَتُمَارُ‌ونَهُ عَلَىٰ مَا يَرَ‌ىٰ ﴿١٢﴾ وَلَقَدْ رَ‌آهُ نَزْلَةً أُخْرَ‌ىٰ ﴿١٣﴾ عِندَ سِدْرَ‌ةِ الْمُنتَهَىٰ ﴿١٤﴾ عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ ﴿١٥﴾ إِذْ يَغْشَى السِّدْرَ‌ةَ مَا يَغْشَىٰ ﴿١٦﴾ مَا زَاغَ الْبَصَرُ‌ وَمَا طَغَىٰ ﴿١٧﴾ لَقَدْ رَ‌أَىٰ مِنْ آيَاتِ رَ‌بِّهِ الْكُبْرَ‌ىٰ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [النجم].

ومن آيات الله الكُبرى التي شاهدها محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - النار التي وعد الله بها الكفار والجنّة التي وعد الله بها الأبرار، تصديقاً لوعد الله بالحقِّ في محكم كتابه:
{وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ} صدق الله العظيم.

إذاً يا علماء المسلمين فلماذا اتَّبعتم افتراء الشياطين الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر؟ فهم الذين أفتوكم أنّ العذاب البرزخي من بعد الموت هو في القبر حفرة السوءة؟ وفي ذلك الافتراء حكمةٌ خبيثةٌ داهية في الخُبث والمكر بغير الحقّ، فلم يشكّ البخاري ومسلم وأمثالهم في تلك الأحاديث كونهم يرونها في ظاهرها مخيفة للكافرين وترهبهم فظنوها عن الرسول - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وهي من افتراء شياطين البشر الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر ضدّ الله ورسوله والمؤمنين كون شياطين البشر ليعلمون أنّ الكذب حباله قصيرة فسرعان ما يكتشف الكفار تلك الكذبة فينبشون قبور أمواتهم بعد حين فإذا هم لم يجدوا ممّا يعتقده المسلمون شيئاً ثم يتولّون عن اتِّباع كتاب الله القرآن العظيم بظنّهم أنّ الذي أفتى بأنّ العذاب في القبر من بعد الموت فإنّ تلك الفتوى توجد في القرآن العظيم! ولكنّ علماء المسلمين لَيعلمون أنّ الله لم يقل لهم أنّ العذاب من بعد الموت أنّه في حفرة السوءة في القبر، حاشا لله ربّ العالمين؛ بل أفتاهم الله في محكم كتابه أنّه لَيدخل الكفار المكذّبين برسل ربّهم مباشرةً من بعد أن يهلكهم فيدخلهم على الفور جميعاً في نار جهنم كدأب قوم نوح والذين من بعدهم، قال الله تعالى:
{مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [نوح].

وذلك العذاب في النار هو عذاب آخر قبل عذاب يوم الحساب، تصديقاً لقول الله تعالى:
{هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾} صدق الله العظيم [ص].

ومن ثم تعالوا لنتابع الأحداث في عذاب الكفار البرزخي من بعد أن يهلكهم الله فيدخلهم في ناره مباشرةً من بعد هلاكهم، تصديقاً لقول الله تعالى:
{مِّمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِ‌قُوا فَأُدْخِلُوا نَارً‌ا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُم مِّن دُونِ اللَّـهِ أَنصَارً‌ا} صدق الله العظيم، فذلك هو العذاب البرزخي في النار فيمكثون فيها من بعد هلاكهم إلى يوم بعثهم، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ‌ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ‌ وَشَهِيقٌ ﴿١٠٦﴾ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْ‌ضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَ‌بُّكَ إِنَّ رَ‌بَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِ‌يدُ ﴿١٠٧﴾} صدق الله العظيم [هود].

ولكن يا أحبّتي في الله تعالوا لنتابع سويّاً الأحداث في هذا العذاب الآخَر في النار غير عذابهم يوم الحساب، وقال الله تعالى:
{هَـٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿٥٥﴾ جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿٥٦﴾ هَـٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿٥٧﴾ وَآخَرُ مِن شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿٥٨﴾ هَـٰذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ ۖلَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿٥٩﴾ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿٦٠﴾} صدق الله العظيم [ص].

فانظروا لقول ملائكة الرحمن من خزنة جهنّم يقولون للوافدين الجُّدد الذين كذّبوا برسل ربّهم فأهلكهم الله فيقول خزنة جهنّم لآبائهم: "أبشروا بذرياتكم الذين اتّبعوكم الاتِّباع الأعمى فكذَّبوا برسل ربّهم، فهاهم قد اقتحم بهم ملائكة الموت وقد أتوا بهم من الأرض إليكم فرحبّوا بهم" فردّ أصحاب النار، وقالوا:
{لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُوا النَّارِ}، ومن ثم ردّوا عليهم الضيوف الجُّدد، وقالوا: {قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ} صدق الله العظيم، وذلك لأنّهم اتَّبعوا الأمم الأولى بالاتِّباع الأعمى دون أن يستخدموا البصر الفكري الذي ميَّز الله به الإنسان عن الحيوان، ومن ثم تلفّت الضيوف الجُّدد في النار يساراً ويميناً علّهم يشاهدون أناساً قاموا بقتلهم لكونهم صَبَأوا عن عبادة آلهتهم واتّبعوا رسل ربّهم فحسبوا أنّهم من الأشرار وقاموا بقتلهم ولكنّهم لم يجدوهم في النار مع الكفار من قبلهم، ومن ثم قالوا: {وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَىٰ رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ ﴿٦٢﴾ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿٦٣﴾ إِنَّ ذَٰلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿٦٤﴾ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَـٰهٍ إِلَّا اللَّـهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿٦٥﴾ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿٦٦﴾ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].

فانظروا يا أولي الألباب قول الله تعالى:
{إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ}، وقد اطَّلعتم على تخاصمهم ثم انظروا في قول الله تعالى: {مَا كَانَ لِي مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ} صدق الله العظيم، لكون النار في الفضاء الكوني دون السماء ومن بعد الأرض، ولذلك قال الله تعالى: {قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿٦٧﴾ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿٦٨﴾ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٦٩﴾} صدق الله العظيم [ص].

إذاً العذاب البرزخي قبل يوم الحساب هو في النار وليس في قبر السّوءة فلمَ أضللتم أنفسكم وأضللتم أمّتكم بعدم تدبّر آيات الكتاب واتّخذتموه مهجوراً بحجّة أنّه لا يعلمُ تأويله إلا الله افتراء على الله؟ ولم يقل الله لكم في محكم كتابه أنّه لا يعلمُ بتأويل القرآن إلا الله؛ بل إنّكم تعلمون أنّما يقصد الآيات المتشابهات بأنّهن فقط لا يعلمُ بتأويلهن إلا الله وليست المحكمات البيّنات لعالِمكم وجاهلكم، وقال الله تعالى:
{
وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ ﴿٩٩} صدق الله العظيم [البقرة].

ولو كان لا يعلمُ بتأويل القرآن إلا الله حسب زعمكم إذاً فلماذا يأمركم الله بتدبّر آيات الكتاب المحكمات، وقال الله تعالى:
{
كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿٢٩} صدق الله العظيم [ص].

إذاً يا قوم، وتالله لا تستطيعون أن تغلبوا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني من القرآن العظيم ولو كان بعضكم لبعض ظهيراً، وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّ الإمام المهديّ من أولي الألباب من الذين قال الله عنهم:
{كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ} صدق الله العظيم. ولم أتّخذ كتاب الله مهجوراً مثلكم فاتَّبعتم الروايات والأحاديث خيرها وشرّها سواء لديكم الحقّ والباطل، ويا عجبي فكيف يجتمع النور والظلمات في قلوبكم! كونكم تؤمنون بقصة الإسراء والمعراج وتؤمنون أنّ محمداً رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - شاهد الكفّار يتعذّبون في نار جهنّم وكان يقول: مَن هؤلاء يا أخي يا جبريل؟ قال: هؤلاء الذين يفعلون كذا وكذا، وذلك تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنَّا عَلَىٰ أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ ﴿٩٥} صدق الله العظيم [المؤمنون].

ولكنّ العجيب في الأمر أنّكم تؤمنون بالحقِّ والباطل معاً كونكم تؤمنون بأنّ الكفار يتعذّبون في النار في العذاب البرزخيّ من بعد الموت، فأنتم تؤمنون بقصة الإسراء والمعراج وفي نفس الوقت تؤمنون بالباطل المُفترى بأنّ الكفار يتعذّبون في النار في قبورهم! إن هذا لشيءٌ عجاب يا أولي الألباب! فكيف تؤمنون بالحقِّ والباطل المُفترى معاً؟ فكيف يجتمع النور والظلمات، أفلا تعقلون؟

ولكنكم تعلمون أنّ النار هي شيء مرئي محسوس، فلو كانت القبور تشتعل ناراً لذابت الحجارة التي تضعونها سقفاً على أمواتكم من قبل حثو التراب على أجسادهم لكون النار التي وعدهم الله بها وقودها الحجارة من شدة حرارتها، وإنّما يريد شياطين البشر الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكفر بفرية عذاب القبر لكي يجعلوا للكفار عليكم الحجّة بالعقل والمنطق، فيقول أحدهم: "يا مسلمين تعالوا لننظر أشد الناس كفراً كان يحارب الإسلام والمسلمين لننبش على قبره هل نجده حقاً اشتعل ناراً؟". ثم يحضر المسلمون والملحدون ومنكرو العذاب من بعد الموت للمشاهدة فإذا هم لم يجدوا مما يعتقد المسلمون شيئاً! ثم يقيمون على المسلمين حجة العقل والمنطق. أفلا تعقلون؟

وسبق وأن علَّمناكم أنّ بعض الأحاديث لا يشك فيها الأغبياء شيئاً كمثل الحديث المفترى على النبي وصحابته الأبرار أنه قال:
اقتباس المشاركة :
[أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ ]
انتهى الاقتباس
فأمّا من كان من الأغبياء الذين لا يتفكّرون شيئاً فلن يشكّ في هذا الحديث شيئاً وسوف يضلّ به نفسه ويضلّ به أمّته فيقتلون الكفار بحجّة كفرهم، ما لم يكن فقد أحلّ الله لهم دماءهم وأموالهم. ثم يقول الإمام المهديّ المنتظر للبقر الذين لا يتفكّرون من خُطباء المنابر: فأين أنتم من أمر الله إلى رسوله في محكم الذكر لكونكم سوف تجدون أمر الله يختلف عن هذا الأمر الظالم؟ وإنّما يريد شياطين البشر أن يعادي الكفار دينكم في كل مكانٍ لكونهم إذا لم يعادوكم فيكسروا شوكتكم فسوف تعتدون عليهم فتسفكون دماءهم وتنهبون أموالهم وتسبون نساءهم بحجّة أنّهم كفار.
قاتلكم الله يا من تتّبعون أمر الشيطان الذي يريد وأولياؤه أن يُكَرِّهوا البشر في دين الإسلام والمسلمين فيجعلوهم يحاربون الإسلام والمسلمين، فاتّقوا الله يا من تذرون أمر الرحمن إلى نبيّه في قول الله تعالى:
{
وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَآمَنَ مَن فِي الْأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا ۚ أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٩٩} [يونس].

{
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّـهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا ۗوَاللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿٢٥٦} [البقرة].

{
وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ﴿٢٩} [الكهف].

{
وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ} [الكهف:29].

{إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ‌ لِّلْعَالَمِينَ ﴿٢٧﴾ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ﴿٢٨﴾} [التكوير].

{
فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم [الرعد:40].

فكيف يخالف محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أمر ربّه إليه في محكم كتابه فيقول:
اقتباس المشاركة :
[أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ]
انتهى الاقتباس
أفلا ترون يا قوم حقيقة تطبيق الناموس لكشف الأحاديث المكذوبة أنّها فعلا كما علّمكم الله بأنّكم سوف تجدون بينها وبين محكم القرآن العظيم اختلافاً كثيراً؟ تصديقاً لقول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢} صدق الله العظيم [النساء]، فكيف أنّ الله يقول لنبيّه في محكم كتابه: {فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ} صدق الله العظيم؟ فكيف يُخالف النبي أمر ربّه إليه في محكم كتابه ويقول:
اقتباس المشاركة :
أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ
انتهى الاقتباس
ولربّما يودُّ أحد البقر الذين لا يتفكّرون من خطباء المنابر الذين أضلّوا أنفسهم وأضلّوا أمّتهم بتعليمهم للمسلمين ما يخالف لمحكم كتاب الله ويحسبون أنّهم مهتدون؛ وربّما يقاطعني فيقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني المغرور فها أنا ذا أقيم عليك الحجّة من كتاب الله وسُنّة نبيّه فسوف أخرس لسانك بالحقِّ يا ناصر محمد اليماني، وإليك ما يلي:
اقتباس المشاركة :
1- صحيح البخاريِ كتاب (الإيمان) باب (فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوْا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ ) برقم 24، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُسْنَدِيُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو رَوْحٍ الْحَرَمِيُّ بْنُ عُمَارَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ وَاقِدِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبِي يُحَدِّثُ عَنْ ابْنِ عُمَرَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ:" أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَشْهَدُوا أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّدًا رَسُولُ اللَّهِ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ عَصَمُوا مِنِّي دِمَاءَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ إِلَّا بِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَحِسَابُهُمْ عَلَى اللَّهِ ".
2- صحيح مسلمٍ كتاب (الإيمان) باب (الْأَمْرِ بِقِتَالِ النَّاسِ حَتَّى يَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ) برقم 30 وَحَدَّثَنَا أَبُو الطَّاهِرِ وَحَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى وَأَحْمَدُ بْنُ عِيسَى قَالَ :أَحْمَدُ حَدَّثَنَا وَقَالَ الآخَرَانِ أَخْبَرَنَا ابْنُ وَهْبٍ قَالَ :أخبرني يُونُسُ عَنِ ابْنِ شِهَابٍ قَالَ: حَدّثني سَعِيدُ بْنُ الْمُسَيَّبِ أَنَّ أَبَا هُرَيْرَةَ أَخْبَرَهُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ:" أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَقُولُوا لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ فَمَنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ عَصَمَ مِنِّى مَالَهُ وَنَفْسَهُ إِلاَّ بِحَقِّهِ وَحِسَابُهُ عَلَى اللَّهِ ".
انتهى الاقتباس
ومن ثمّ يردُّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: ولكنّك تجادل المهديّ المنتظَر الذي لا يؤمن ببعض الكتاب ويعرض عن بعض كأمثالكم، ولسوف آتيك بالبيان الحقّ لقول الله تعالى: {فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ} صدق الله العظيم [التوبة:5].

فإنّكم تعلمون علم اليقين أنّه يقصد أنّ من أسلم من أهل مكة من أهل الكتاب والمشركين من بعد البراءة فأقام الصلاة وآتى الزكاة فخلّوا سبيله في مكة فقد أصبح له الحقّ في المسجد الحرام كما للمسلمين لكونه من أسلم وأقام الصلاة وآتى الزكاة فقد أصبح منهم، وإنّما حرَّم الله مكة على المشركين والكفار حتى لا يقرب بيت الله الحرام إلا المسلمون فقط ليكون حصريّاً لهم من دون الكافرين، تصديقاً لقول الله تعالى:
{
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَـٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿٢٨} صدق الله العظيم [التوبة]، كون الله تبرَّأ منهم أن يقربوا بيته المعظَّم من بعد عام حجة الوداع، وقال الله تعالى: {وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّـهِ وَرَ‌سُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ‌ أَنَّ اللَّـهَ بَرِ‌يءٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ وَرَ‌سُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ‌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ‌ مُعْجِزِي اللَّـهِ وَبَشِّرِ‌ الَّذِينَ كَفَرُ‌وا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿٣﴾ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُ‌وا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَىٰ مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ ﴿٤﴾ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

ولكن سبحان ربي ما أرحمه! فبرغم أنّ الذي رفض الخروج من مكة فانسلخ الأشهر الحرم وهو لم يخرج فقدم المسلمون لقتله كما أمرهم الله حتى ولو كان متعلّقاً بستار الكعبة غير أنّ الله أمر المؤمنين أنّه إذا استجار بهم أحدُ الذين لم يخرجوا من مكة من المشركين فتوسّل إليه أن لا يقتله وسوف يخرج من مكة فأمركم الله أن تجيروه وتذكّروه بما قاله الله تعالى في محكم كتابه وإن أبى أن يتّبع كلام الله في محكم كتابه فلم يأمركم الله بقتله بل أمركم أن تبلّغوه مأمنه فتذهبوا معه بحراسة حتى يبتعد عن مكة فتبلغوه مأمنه، وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
{
فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ‌ الْحُرُ‌مُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِ‌كِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُ‌وهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْ‌صَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ‌ رَّ‌حِيمٌ ﴿٥﴾ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِ‌كِينَ اسْتَجَارَ‌كَ فَأَجِرْ‌هُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّـهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

فما أرحمك يا إله السماوات وما أعظم حكمتك كون ذلك الرجل الذي استجار بالمؤمنين أن لا يقتلوه وسوف يرحل من مكة فحين يرى معاملتهم الطيّبة فيُسمعونه من كلام الله، فإن أبى أن يتذكّر فمن ثم يعاملونه بالمعاملة الحسنة فيرافقونه في رحيله من مكة حتى يبلّغوه مأمنه بعيداً عن مكة، ومن ثم ينظر ذلك الرجل المشرك إلى هؤلاء القوم الذين استجار بهم فأجاروه ولم يقتلوه وأسمعوه من كلام الله ولم يتّبع دينهم ثم لم ينقضّوا عليه فيقتلوه بحجّة أنّه لم يسمع كلام الله؛ بل رافقوه في رحيله عن مكة فجعلوا أنفسهم حرساً له حتى لا يقتله أحدٌ لكونه من المتخلفين عن الرحيل من مكة، حتى إذا أبلغوه مأمنه بعيداً عن مكة فيقولون له وداعاً، ومن ثم ينظر إليهم ذلك المشرك فيقول: "أشهدُ أن لا إله إلا الله وأشهدُ أن محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، فقد آمنت بدينكم واتّبعت الحقّ من ربّكم الذي أمركم أن لا تنقُضوا عهودكم مع أعدائكم، وأمركم أن تجيروا المشركين إن استجاروا بكم ثم تسمعونهم كلام الله، وإن أعرضوا فأمركم أن تبلّغوهم مأمنهم كونكم قد أجرتموهم، فلم يأمركم أن ترجعوا عن كلامكم بحجّة أنّ المشرك لم يسمع كلام الله! فما أرحم الذي أنزل هذا القرآن رحمة للعالمين؛ الله أرحم الراحمين!".

وسلام على المرسَلين، والحمد لله ربّ العالمين ..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني .
_____________