- 11 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - رمضان- 1428 هـ
07 - 10 - 2007 مـ
۱۵-مهر-۱۳۸۶ه.ش.
04:00 صباحاً
ــــــــــــــــــ

گفتاری مختصر در باره مسیح کذاب و بی‌شرم
رستاخیز اول


بسم الله الرحمن الرحيم
{إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا(۵۶)} صدق الله العظيم [الأحزاب]
وصلوات و سلام بر آخرین رسول‌الله که به سوی تمام امت‌ها فرستاده شد و همچنین بر تمام انبیاء و رسولان پیش از ایشان و پیروان انبیا تا یوم الدین و میان رسولان خداوند تفاوتی قایل نشده و از مسلمانانم اما بعد :

ای مردم! من مهدی منتظر آخرین خلیفه خداوند هستم که از سوی او برای هدایت مردم به راه راست، راه خداوند عزیز و حمید، به امامت برگزیده شده‌ام تا زندگان و مردگان کافر را از فتنه مسیح دجال نجات دهم. او خود را مسیح عیسی‌بن‌‌مریم معرفی کرده و ادعا می‌کند رب العالمین است، اما مسیح فرزند مریم نیست و به همین دلیل نیز نام مسیح کذاب به او داده شده‌است. او شیطان رجیم است و مراقب باشید همان‌گونه که پدرتان را از بهشت اخراج کرد؛ شما را دچار فتنه نکند. او وهمتایش از شیاطین دورگه‌ که از یأجوج و مأجوج هستند قادرند شما را از بهشت فتنه [که خداوند آن را در دل زمین نهاده است] ببینند در حالی که شما قادر به دیدن آنها نیستید و ما قبلاً درباره آنها با شما صحبت کرده‌ایم. زمانی که یأجوج و مأجوج [از بهشت فتنه] بیرون بیایند، شما قادر به دیدن آنها خواهید بود. اما شیاطین خالص که از نسل ابلیس هستند؛ ارواح خبیثه و پلیدی‌اند که اگر بعد فرود آمدن تاریکی [غسق] بر یکی از شما وارد شوند، آنها را در راه خود می‌بینید و همان طور که خداوند به شما آموخته می‌گویید:
{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾}صدق الله العظيم [الفلق]
او[ابلیس] از موضوع رستاخیز و برانگیختگی [بعث] اول که در همین دنیا رخ می‌دهد، آگاه است برای همین گفت:
{قَالَ أَنظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴﴾ } صدق الله العظیم[الأعراف}
و منظور او مهلت گرفتن در بهشت و ادامه حیاتش است و برای همین گفت:
{قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۶۲﴾ } صدق الله العظیم[الإسراء]
و آدم و حوا در بهشت خداوند در [داخل] زمین ساکن بودند تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ ﴿۵۵﴾} صدق الله العظيم [طه]
قبل از این واقعیت بهشت خداوند در داخل باطن زمین را برایتان تبیین کرده بودیم. آدم و حوا در همین بهشت بودند و سپس شیطان با فریفتن‌شان، آنها را از بهترین منزلگاه برای زندگی و رزق به پایین‌ترین مکان راند. آیاتی که حقیقت آنها را در واقعیت می‌بینید، برایتان بیان کردیم. نگویید چنین نیست و آدم و حوا در جنت المأوی و در کنار سدرةالمنتهی بودند، بلکه این فرود و هبوط در زندگی و رزق، از بهترین منزلگاه به بدترین آن بوده است و در حقیقت به خروج از باطن زمین و به سطح آمدن اشاره می‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَـٰذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ ﴿۱۱۷﴾} صدق الله العظيم [طه]
و اما درمورد رستاخیز [بعث] اول، شامل کافرانی می‌شود که براساس اراده خداوند به زندگی باز گردانده می‌شوند. این کافران از امت‌هایی هستند که رسولان خود را تکذیب کرده و لذا خداوند آنها را به هلاکت رسانده بود. و روزی که زمان زنده شدن دوباره آنها فرا برسد؛ شیطان و سپاهیان یأجوج و مأجوجش [از بهشت فتنه] بیرون آمده و مرده و زنده را دچار فتنه می‌کنند. چرا که شیطان منتظر این روز است و به همین دلیل است که سرّ بازگشت به دنیا در جریان بعث اول در ارتباط با خروج یأجوج و مأجوج است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٩٥﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ} صدق الله العظيم [الأنبياء]
و این وعده روز خروج است و مهلت [خداوند به ابلیس] در این روز تمام می‌شود : «تا روز برانگیختگی» و به همین دلیل است که ذوالقرنین در داستانی از داستان‌های قرآن عظیم می‌گوید:
{قَالَ هَٰذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ ۖ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾ } صدق الله العظيم [الكهف] *
در اینجا مقصود بازگرداندن مجدد کافرانی است که خداوند اراده بازگشت آنها را نموده است تا هدف مهدی منتظر تحقق یابد، او رضوان خداوند در نفس خود را پرستش می‌کند و حقیقتِ نامِ اعظمِ خداوند و حقیقت راز نام اعظم خداوند در رضوان نفس اوست و صفت رضوان نفس خداوند تعالی نعیم اعظم خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة]
اما این نام به علت غضب خداوند نسبت به بندگان از نفس او رفته است. نعیم اعظم مادامی که خداوند در نفس خود راضی نباشد، تحقق نخواهد یافت و تا زمانی که همه چیز مشمول رحمت خداوند قرار نگیرد، رضایت در نفس خداوند جلوه‌گر نمی‌شود. این [تحقق رضوان خداوند درنفسش] پرچم و هدف نهایی من است ولی اکثر مردم از آن خبر ندارند. من از خداوند رحمان آگاهی دارم [خبیر بالرحمن]؛ باور کنید. من نعیم اعظم خداوند یعنی رضوان الله را وسیله‌ای برای رسیدن به بهشت کوچک او قرار نمی‌دهم. بلکه می‌خواهم خداوند در نفس خود راضی شده و برای بندگانش متحسر نباشد و بر آنها غضب ننماید. این باعث تعجب است چگونه کسانی که تصور می‌کنند خداوندشان را دوست دارند به زندگی گوارا در بهشت و با حورالعین راضی می‌شوند درحالی‌که خداوندشان در نفس خود راضی نبوده وشادمان و سعید نیست و این عدم سعادت به علت این است که خداوند الرحم الراحمین است.
آیا تصور می‌کنید خداوند از اینکه بندگانش را عذاب می‌نماید شادمان است؟ درحالی‌که این خود بندگان هستند که در حق خود ظلم کرده‌اند نه خداوند؛ اما با وجود این خداوند ارحم الراحمین برای بندگانی که به علت تکذیب رسولان و آیات خداوند نابود وهلاک شده‌اند متحسرمی‌باشد و علی‌رغم اینکه آنها را هلاک کرده‌است در نزد خود چیزی را می‌فرماید که به گوش فرشتگان و بندگان مقرب نرسیده‌است:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ } صدق الله العظيم [يس]
شما را به خدا، شدت حسرت مادر از دیدن فرزندش در آتش چقدر است؟ بدانید که حسرت خداوند بر بنده بسیار بیش از حسرت مادر بر پسرش است و این به خاطر آن است که خداوند ارحم الراحمین است. این آن چیزی بود که محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم از وجود آن در نفس خداوند آگاهی نداشت و از شدت حسرت خوردن بر مردم نزدیک بود جان خود را از دست بدهد، حال ببینید که شدت حسرت خداوند بر بندگانش چقدر است او که از محمد رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم نسبت به بندگانش مهربان‌تر است. حسرت محمد رسول‌الله بر مردم آن‌قدر [فکر] او را مشغول کرده بود که فرصت اندیشیدن به شدت حسرت خداوند، که از پیامبر بر مردم مهربان‌تر است را نداشت. لذا خداوند تعالی نبیّ خود را مورد خطاب قرار می‌دهد که: { فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ }[الأنعام:۳۵] یعنی جاهلانی که ارحم الراحمین بودن خداوند را درک نکرده‌اند. پیش از این، خداوند نبیّ خود را به خاطر اینکه بسیار بر مردم حسرت می‌خورد مورد عتاب قرار داده‌است. خداوند به نبیّ خود عتاب می‌نماید که:
{فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ} صدق الله العظيم [فاطر: ٨]
و می‌فرماید:
{ طه ﴿١﴾ مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ ﴿٢﴾ إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَىٰ ﴿٣﴾}
صدق الله العظيم [طه]
و می‌فرماید:
{ لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [الشعراء: ٣]
و می‌فرماید :
{فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا } صدق الله العظيم [الكهف: ٦]
ولی محمد رسول‌الله راز این امر را درک نکرد، اگر حال تو محمد رسول‌الله که خداوند تو را به عنوان رحمتی بر عالمیان فرستاده، این‌گونه است؛ پس شدت حسرت خداوند که از تو رحیم‌تر است چقدر است. اما محمد رسول‌الله صلی الله علیه و سلم از این امر آگاه نبود، لذا خداوند او را مورد عتاب قرار می‌دهد تا از جاهلانی که خدایشان را نشناخته‌اند نباشد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ ۚ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٣۵﴾ } صدق الله العظيم [الأنعام]
به همین دلیل است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان: ٥٩]
لذا محمد رسول‌الله صلى الله عليه و سلم دانست که در میان امت او کسی خواهد بود که آگاهی او نسبت به خداوند رحمان بیش از اوست. به همین دلیل است که رسول‌الله صلى الله عليه وآله و سلم فرمود:
[الإيمان يمان والحكمة يمانية ]
صدق رسول‌الله صلى الله عليه وآله وسلم

ممکن است بسیاری از مسلمانان نسبت به ما خشمگین شوند؛ اما من در مورد جدّ خود صحبت می‌کنم، لذا بیش از آنها به رسول الله نزدیک‌تربوده و غیرت من در مورد نبیّ، به حقّ بیش از ایشان است. آیا شما بالاترین درجات علم را مختص به انبیا و رسولان می‌دانید ؛ آیا شما رحمت خداوند را تقسیم می‌کنید؟ آیا می‌دانید چرا نبیّ خداوند موسی نزد یکی از بندگان صالح خداوند دوره علمی گذراند؟ از آنجایی که خداوند با موسی صحبت کرده بود، او تصور کرد که از تمام مردم داناتراست، لذا خداوند او را نزد آن مرد صالح فرستاد [تا موسی دریابد از او داناتر نیز هست] ، تا مسلمانان علم را منحصر به انبیا و رسولانشان ندانند. ممکن است دانش مردی صالح بیش از نبیّ و رسول باشد و کسی که علم کتاب در نزد اوست فرمود:
{قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ} [النمل:۴۰].

نصاری [مسیحیان] نیز از ما خشمگین شده و می‌گویند چگونه خود را امام رسول خدا مسیح عیسی‌بن‌مریم می‌دانی؟ و این سخن حق شاید باعث شود که بسیاری از نصاری [مسیحیان] دچار فتنه شده و تا زمانی که عذاب دردناک را مشاهده نکنند به آن ایمان نیاورند. ای نصارا و ای مسلمانان! مادرانتان به عزایتان بنشینند، تقوی الهی پیشه کرده و از خدا پروا کنید. به خداوند علی العظیم سوگند، مهدی منتظر، امام امت واحده است؛ خداوند من و شما یکی است پس او را به دور از شرک بپرستید که خداوند منزه از شریکانی است که برای او قائل می‌شوید و خداوند بسیار بالاتر از این برتری طلبی‌هاست. من از مردم نمی‌خواهم مرا به جای خداوند عبادت کنند، بلکه می‌گویم مردان ربانیّ باشید و الله را که خداوند من و شماست آن‌گونه که شایسته است، بپرستید؛ باشد که مورد رحمت قرار گیرید. ای مردم! خداوند مرا امام تمام امت‌ها قرار داده‌است تا از تمام مردم یک امت واحد تشکیل دهم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [الرعد: ٣١]
و تصدیق فرموده خداوند تعالی است که :
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ ۚ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ } صدق الله العظيم [هود]
ولی خداوند هر کسی را که بخواهد هدایت می‌نماید. مردم نمی‌توانند در سرانجام و راز [هدف] عبادت من دخالت کنند. به همین علت است که برای تحقق رضوان در نفس خداوند؛ کفارامت‌های پیشین را به دنیا باز می‌گردند تا تمام آنها را به راه راست هدایت کرده و از تمام پیشینیان و پسینیان امت واحدی بسازم. اما مردم از ارزش من و رازم آگاه نیستند.
یکی از اولیا به من گفته است که با مسلمانان با نرمی و گام به گام سخن بگویم و رفتار کنم، چرا که این کلام بسیار بزرگ و سنگینی است که عقل مسلمانان قادر نیست آن را به یکباره درک نماید؛ همان‌طور که اول به طفل، شیر داده می‌شود؛ سپس نان و سپس گوشت. لذا می‌گویم: ابن عمر! از ماه محرم سال ۱۴۲۶ این دعوت آغاز شده و ما اکنون در اواخر سال ۱۴۲۸ هستیم و طفل، بعد دو سال نان و گوشت می‌خورد. از زمان آغاز کار ما، بیش از دو سال گذشته است و من برای اثبات شأن و درجه خود در نزد خداوند از قرآن دلیل دارم. پس چرا اگرعلمای مسلمانان حرف باطلی در سخنان من پیدا کرده‌اند؛ من را در همین حد متوقف نکرده و با استفاده از قرآن عظیم مرا وادار به سکوت نمی‌نمایند... هیهات هیهات، این من هستم که تمام علمای ادیان آسمانی را با احادیث خداوند که در قرآن عظیم آمده‌است به مبارزه می طلبم.
واما تفاوت جنّ و شیطان، ابلیس از جنس جنّیان بود که مورد تکریم خداوند قرار گرفت و او را فرشته‌ای از جنس جنّیان قرار داد؛ همان‌گونه که قادر است جبریل را که از فرشتگان است، به صورت بشر درآورد و اگر بخواهد می‌تواند از انسان‌ها فرشتگانی بسازد که در زمین خلیفه شوند. اما ابلیس بنده شکوری نبود و دچار تکبر و غرور شد و از فرمان خداوند مبنی بر سجده برای آدم سرپیچی نمود؛ چرا که خود را بهتر از آدم می‌دانست او فرشته‌ای بود که از آتش آفریده شده بود و آدم از گل خشک شده بد بو. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣١﴾ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿٣٣﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٣٥﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿٤٠﴾ قَالَ هَٰذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ ﴿٤١﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿٤٢﴾ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٣﴾ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الحجر]
به درستی که ابلیس و تمام شیاطین جنّ و انس دشمن تمام انسان‌ها و جنّیان هستند و ابلیس گفته است که تعدادی از بندگان خداوند نصیب او خواهند شد و ما به اذن خداوند اجازه نخواهیم داد که به جز کسانی که دانسته و آگاهانه شیطان رجیم را می‌پرستند؛ کسی نصیب او شود. این گروه گمراه [ ضالین] نیستند، بلکه می‌دانند که خداوند بر حق است ولی از حق کراهت داشته و اگر راه حق را ببینند علی‌رغم آگاهی از حق بودنش، آن را انتخاب نمی‌کنند و اگر ببینند راهی باطل و انحرافی بوده و با گمراهی آشکار همراه است، با علم به شیطانی بودنش، به سوی آن می‌روند. اینان نصیبی هستند که با اذن خداوند برای شیطان کنار گذاشته شده‌اند. مکر و حیله تنها به اهالی آن باز می‌گردد و ما بر آنان غلبه داشته و لشکر خداوند پیروزند. نه اجتماعشان به کارشان می‌آید و نه [انواع] مکرو فریبشان. از یأجوج و مأجوج که مادرانشان شیاطین مؤنث و پدرانشان شیاطین بشری هستند، لشکر بسیار زیادی تدرک دیده‌اند، اما تمام جنود خداوند در آسمان‌ها و زمین، لشکر مهدی منتظرند و ما برآنها غالبیم .این وعده خداوند است و خداوند خلف وعده نمی‌کند، اما اکثر مردم شاکر این لطف خداوند نیستند و ما از خداییم و به سوی او بازمی‌گردیم.

أخو المسلمين الذليل عليهم تواضعا لله رب العالمين .
الإمام الحقير الصغير بين يدي الله رب العالمين المهدي المنتظر الناصر لمحمد رسول الله والقرآن العظيم الإمام ناصر محمد اليماني
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
* منظور این است که شیاطین مؤنث از قانون تک همسری پیروی نمی‌کنند و آنقدر زاد و ولد کرده‌اند که فرزندانشان در هنگام خروج [بعد از ویران شدن سد ذی القرنین] در هم موج می‌زنند.
صور: کالبد

بیانات مفصل درباره رستاخیز اول گروهی از کافران:
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?16077



اقتباس المشاركة 39428 من موضوع القول المُختصر في المسيح الكذاب الأشِر ..

- 11 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - رمضان - 1428 هـ
07 - 10 - 2007 مـ
04:00 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ــــــــــــــــــ


القول المختصر في المسيح الكذاب الأشر
البعث الأول ..



بسم الله الرحمن الرحيم {إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا} صدق الله العظيم [الأحزاب:٥٦]. والصلاة والسلام على رسول الله الخاتم إلى جميع الأمم وعلى النبيّين والمُرسلين من قبله والتابعين لهم بإحسانٍ إلى يوم الدين ولا أفرّق بين أحدٍ من رُسله وأنا من المُسلمين، ثمّ أمّا بعد..

يا أيُّها النّاس إنّي أنا المهديّ المنتظَر خاتمُ خُلفاء الله أجمعين، جعلني الله إماماً لأهدي الناس صراطاً مستقيماً؛ صراط العزيز الحميد، ومُنقذاً للأحياء والأموات من الكفار من فتنة المسيح الدجال والذي يريد أن يقول إنّه المسيح عيسى ابن مريم ويقول إنّه الله ربّ العالمين! وما كان المسيح ابن مريم كذاباً لذلك يُسمّى المسيح بالكذاب، وإنه الشيطان الرجيم فلا يفتنكم كما أخرج أبويكم من الجنة إنّه يراكم وقبيله من شياطين الهجين من يأجوج ومأجوج من حيث لا ترونهم من جنّة الفتنة؛ جنة لله من تحت الثرى كما بيّنا لكم من قبل، وإذا خرج إليكم يأجوج ومأجوج رأيتموهم، وأما الشياطين الخالصين من ذرية إبليس فأرواحٌ خبيثةٌ ترون من وقب منهم لأحدكم على الطريق، ثم يقول كما علمه ربّه أن يقول:
{قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [الفلق].

وإنه ليعلم بالبعث الأول في الدُنيا لذلك قال:
{أَنْظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ} [الأعراف:14]، ويقصد الإنظار في الجنّة وتأخيراً لحياته لذلك قال: {أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا} [الإسراء:62].

وآدم وحواء كانوا في الأرض في جنة الله في الأرض. تصديقاً لقوله تعالى:
{مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ} صدق الله العظيم [طه:٥٥].

وسبق وأن بيّنّا لكم حقيقة جنة الله من تحت الثرى والتي كان فيها آدم وحواء فأخرجهم الشيطان بمكره من أحسن تقويم في المعيشة إلى أسفل سافلين في المعيشة وإنّما أُبيِّن لكم آياتٍ ترون بيانها الحقّ على الواقع الحقيقي فلا تقولوا إنّما كان آدم وحواء في جنّة المأوى عند سدرة المُنتهى وإنّما الهبوط في المعيشة من أحسن تقويمٍ إلى أسفل سافلين والحقيقة هو الخروج من الداخل إلى الخارج. تصديقاً لقوله تعالى:
{فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَٰذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ} صدق الله العظيم [طه:١١٧].

وأما بالنسبة للبعث الأول فهو بعثٌ لمن يشاء الله من الكفار من الأمم التي كذّبت رسلها فأهلكهم الله، ولكن إذا جاء يوم بعثهم خرج الشيطان الرجيم وجنوده من يأجوج ومأجوج لفتنة الأحياء والأموات، وذلك لأنّ الشيطان مُنظَرٌ إلى يوم البعث ولذلك سوف تجدون سرّ الرجعة للبعث الأول مرتبطاً بخروج يأجوج ومأجوج. وقال الله تعالى:
{وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٩٥﴾ حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ} صدق الله العظيم [الأنبياء:95-96].

وذلك وعد يوم الخروج لأنّه انتهاء موعد الإنظار إلى يوم يبعثون لذلك قال ذو القرنين في قصص القرآن العظيم:
{قَالَ هَٰذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَكَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾ وَتَرَكْنَا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْضٍ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْنَاهُمْ جَمْعًا ﴿٩٩﴾} صدق الله العظيم [الكهف].

ويقصد بعث ما شاء الله من الكافرين أجمعين من أجل تحقيق هدف المهديّ المنتظَر وذلك لأنه يعبد رضوان الله في نفسه وذلك حقيقة اسم الله الأعظم وسرّ حقيقة اسم الله الأعظم في رضوان نفسه؛ أي صفة رضوان نفسه تعالى نعيم أعظم من الجنة. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

ولكن هذا الاسم ذهب من نفسه تعالى بسبب غضبه على العباد فلا يتحقق نعيمي الأعظم حتى يكون الله راضياً في نفسه ولن يكون الله راضياً في نفسه حتى يُدخل كُلّ شيء في رحمته، وتلك هي رايتي وغايتي ولكن أكثر الناس لا يعلمون.

وأنا الخبير بالرحمن فصدِّقوا، ولم أتخذ رضوان الله النعيم الأعظم وسيلةً لتحقيق نعيم الجنة الأصغر بل أريد الله أن يكون هو راضٍ في نفسه ليس مُتحسراً على عباده ولا غضبان، فيا عجبي ممّن يزعمون بأنّهم يحبّون ربَّهم فكيف يهنأون بالجنّة والحور العين وربُّهم ليس راضياً في نفسه وليس سعيداً ولا فرحاناً؟ وذلك لأنه أرحم الراحمين! أم تظنّون بأنّ الله يسعد بتعذيب عباده برغم أنّهم ظلموا أنفسهم وما ظلمهم الله شيئاً؟ وبرغم ذلك أجد أرحم الراحمين يتحسّر على عباده إذا أهلكهم بسبب التكذيب برسله والتكذيب بآيات ربِّهم يُدمِّرهم تدميراً وحتى إذا أهلكهم يقول في نفسه قولاً لا تسمعه ملائكته ولا المقربين من عباده:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾} صدق الله العظيم [يس].

وبالله عليكم كم مدى حسرة الأمّ على وليدها إن أُلقي به في نار جهنم؟ وعليكم أن تعلموا بأنّ حسرة الله على عبده أعظم من حسرة الأمّ على ابنها والسبب لأنّ الله أرحم الراحمين وذلك ما جهله محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم في نفس ربّه وكاد أن يذهب نفسه حسراتٍ على الناس فكيف بعظمة حسرة من هو أرحم بعباده من محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم ولكن حسرة محمدٍ رسول الله على الناس ألهته عن التفكّر بمدى حسرة من هو أرحم بعباده منه، لذلك قال الله تعالى مُخاطباً نبيّه:
{فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} [الأنعام:35]؛ أي الجاهلين عن معرفة الله أرحم الراحمين وسبق وأن عاتب الله نبيّه بسبب شدّة الحسرة في نفس نبيّه على الناس، وقال له ربه مُعاتباً لنبيّه: {فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ} صدق الله العظيم [فاطر:٨].

وقال:
{طه ﴿١﴾ مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَىٰ ﴿٢﴾ إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَىٰ ﴿٣﴾} صدق الله العظيم [طه].

وقال:
{لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ} صدق الله العظيم [الشعراء:٣].

وقال:
{فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا} صدق الله العظيم [الكهف:٦].

ولكنّ محمداً رسول الله لم يدرك سرّ ومدى هذا العتاب له من ربه! فإذا كان هذا حالك يا محمد رسول الله الذي أرسله الله رحمةً للعالمين فكيف بمدى حسرة من هو أرحم منك بعباده الله أرحم الراحمين؟ ولكن محمداً رسولَ الله صلى الله عليه وسلم كان يجهل ذلك ولذلك عاتبه ربَّه عتاباً لاذعاً وأن لا يكون من الجاهلين عن معرفة ربهم. وقال الله تعالى:
{وَإِنْ كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُمْ بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَىٰ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ} صدق الله العظيم [الأنعام:٣٥].

لذلك قال الله تعالى:
{الرَّحْمَٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا} صدق الله العظيم [الفرقان:٥٩].

وقد علم محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وسلم بأنّه يوجد في أمّتِه من هو أعلم بالرحمن منه لذلك قال رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم:
[الإيمان يمان والحكمة يمانية] صدق رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.

ولربما يغضب علينا كثيرٌ من المسلمين وأنا أولَى بجدّي منهم وأشدّ غيرة عليه منهم بالحقّ، فلماذا تجعلون أعلى درجات العلم حصرياً على الأنبياء والمرسلين فهل أنتم من يُقسّم رحمة الله؟ فهل تدرون ما سبب الدورة العلميّة لكليم الله موسى مع عبد من عباد الله الصالحين؟ وذلك ظنّه بأنّه من أعلم الناس نظراً لأنّ الله كلّمه تكليماً لذلك ابتعثه الله إلى الرجل الصالح لكي لا يحصر المسلمون العلم على أنبيائهم ورسلهم من دون الصالحين! ولربما رجلٌ صالحٌ أعلمُ من نبيٍّ ورسولٍ،
{قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ} [النمل:40].

وكذلك النصارى سوف يغضبون علينا فيقولون: كيف تظنّ نفسك إماماً لرسول الله المسيح عيسى ابن مريم وذلك القول الحقّ قد يكون سببَ فتنة كثيرٍ من النصارى فلا يؤمنون حتى يروا العذاب الأليم، فاتّقوا الله يا معشر النّصارى والمُسلمين ثكلتكم أمهاتكم، وأُقسم بالله العلي العظيم بأنّ المهديّ المنتظَر إمامَ الأمّة الواحدة والله ربي وربكم فاعبدوه وحده لا شريك له سبحانه عمّا يُشركون وتعالى علواً كبيراً، ولا أقول للناس اتّخذوني إلهاً من دون الله بل كونوا ربانيّين واعبدوا الله ربّي وربّكم كما ينبغي أن يُعبد لعلكم تُرحمون.

ويا قوم لقد جعلني الله إمام الأمم ليجعلكم أمّةً واحدةً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا} صدق الله العظيم [الرعد:٣١].

وتصديقاً لقوله تعالى:
{وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أمّة واحدة وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ ﴿١١٨﴾ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَلِذَٰلِكَ خَلَقَهُمْ} صدق الله العظيم [هود:118-119].

ولكن الله يهدي من يشاء من الناس الى الهدى، ولكن ما كان للناس أن يتحكّموا في مصيري وسرّ عبادتي لربّي ولذلك سوف يبعث الكفار من الأمم لنهديهم صراطاً مُستقيماً فيجعلهم أمّةً واحدةً الأولين منهم والآخرين ليحقق لعبده رضوان نفسه ولكنّكم تجهلون قدري ولا تحيطون بسري! وقال لي أحد الأولياء: "ارفق بالمسلمين شيئاً فشيئاً فهذا كلامٌ كبيرٌ قد لا تفهمه عقولهم فإن الطفل يعطوه بادئ الرأي لبناً ومن ثمّ خبزاً ومن ثم اللحم"، فنقول: يا ابن عُمر لقد صار لي من شهر محرم 1426 وها نحن الآن في نهاية عام 1428 والطفل يأكل الخبز واللحم من بعد عامين وصار لنا أكثر من عامين، وكذلك لديَّ ما يثبت شأني ودرجتي عند ربي من القرآن العظيم فلماذا إذا كان يرى علماءُ المسلمين في قولي باطلاً لا يوقفوني عند حدّي فيلجموني بالقرآن العظيم إلجاماً، وهيهات وهيهات.. فإنّي أتحدّى جميعَ عُلماء الديانات السماويّة كلّهم أجمعين بحديث ربي في القرآن العظيم.

وأما الفرق بين الجنّ والشياطين، فقد كان إبليس من الجنّ وكرّمه الله بأنّ جعله ملكاً من الجنّ مثالاً لقدرته كما يجعل جبريلَ بشراً وهو من الملائكة، وكذلك لو شاء الله لجعل من البشر ملائكةً في الأرض يخلفون ولكنّ إبليس تكبّر واغترّ ولم يكن عبداً شكوراً وعصى أمر ربه بالسجود لآدم لأنه يرى نفسه خيراً من آدمَ خلقه ملكاً من نارٍ وخلق آدمَ من صَلصالٍ كالفخّار. وقال الله تعالى:
{فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿٣٠﴾ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ أَنْ يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣١﴾ قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ ﴿٣٢﴾ قَالَ لَمْ أَكُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿٣٣﴾ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿٣٤﴾ وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَىٰ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٣٥﴾ قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿٣٦﴾ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿٣٧﴾ إِلَىٰ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٣٩﴾ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿٤٠﴾ قَالَ هَٰذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ ﴿٤١﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿٤٢﴾ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٣﴾ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الحجر].

وإن إبليس وجميع شياطين الجنّ والإنس هم أعداء لجميع الإنس والجنّ، وقال إبليس لأتخذنَّ من عبادك نصيباً مفروضاً! ولن نجعل نصيبه بإذن الله غير الذين يعبدون الشيطان وهم يعلمون أنّه الشيطان الرجيم ولم يكونوا ضالّين بل يعلمون بأنّ الله هو الحقّ وهم للحقّ كارهون، وإذا رأوا سبيل الحقّ لا يتّخذونه سبيلاً لأنّهم يعلمون أنّه الحقّ من ربِّهم وإذا رأوا سبيل الغيِّ والباطلِ والضلالِ اتّخذوه سبيلاً لأنّهم يعلمون أنّه سبيل الشيطان الرجيم؛ أولئك هم نصيبه المفروض بإذن الله ولا يحيق المكر السيئ إلا بأهله وإنا فوقهم قاهرون وإنّ جندَ الله لهم الغالبون فلن يُغني عنهم جمعهم وما كانوا يمكرون، وقد أعدّ جيشاً كثيرَ العدد من يأجوج ومأجوج آباؤهم من شياطين البشر وأمّهاتهم من إناث الشياطين ولكنّ جيش المهديّ المنتظَر جميع جنود الله في السماوات والأرض وإنّا فوقهم قاهرون، وعد الله لا يخلف الله وعده ولكنّ أكثر النّاس لا يشكرون، وإنا لله وإنا إليه لراجعون.

أخو المسلمين الذليل عليهم تواضعاً لله ربّ العالمين؛ الإمام الحقير الصغير بين يدي الله ربّ العالمين؛ المهديّ المنتظَر الناصر لمحمد رسول الله والقرآن العظيم؛ الإمام ناصر محمد اليماني.
________________

البيانات المفصلة عن البعث الأول لمن يشاء الله من الكافرين:
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?9061