- 4 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 02 - 1436 هـ
17 - 12 - 2014 مـ

۲۶ - آذر - ۱۳۹۳ه.ش.
08:35 صبح

[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=169861

ــــــــــــــــــ


پاسخ محکم و کوبنده علمی به سرباز دولت اسلامی «جندي الدولة» که میهمان میز گفت‌وگوی جهانی است. به شما خوش‌آمد می‌گوییم...


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله صلّى الله عليهم جميعاً وأسلم تسليماً وعلى جميع المؤمنين في كل زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..
سلام الله عليكم ورحمة الله و بركاته عزیز من در راه خدا، «جندي الدولة»، همانا که امام مهدی ناصر محمد یمانی به شما شخص گرامی، مجدد خیر مقدم می‌گوید و چه مرد خوبی است آن که برای دفاع از اعتقاداتش‌، به اینجا آمده‌است تا حجت در برابر حجت بیاورد.عزیز من ما همچنان به حق فتوا می‌دهیم که امام مهدی ناصر محمد یمانی به حق در برابرت حجت خواهد آورد. من مانند تو و امثال تو نیستم که آیاتی از قرآن را که با خواسته‌هایتان موافق باشد در نظر گرفته و باقی آیات را که مخالف امیالتان است کنار بگذارم. تو از آیاتی که امام مهدی ناصر محمد یمانی به عنوان حجت برایت آورده و به تحریم قتل اسرای جنگی ولو اینکه کافر باشند، فتوا می‌داد؛ روبرگرداندی. آیاتی که آورده‌ای، مختص کسانی است که به جنگ خدا و رسولش بیایند و رعایت حرام بودن تعدی به مردم را، که دستور خداوند و رسولش است نکنند بلکه حدود الهی را زیر پاگذاشته و با فساد در زمین به مردم ظلم نمایند. راهزنی کرده و خون مردم را به زمین ریخته و آنها را به قتل رسانده و اموالشان را به غارت برند؛ جزای این گروه جنگ و قتل است. سپس؛ بعد از آنکه بر آنها تسلط یافتید باید ببینید چه کرده‌اند. اگر به ظلم و با دشمنی کسی را کشته باشند، حد خداوند در مورد آنها باید اجرا شود یعنی قتل نفس در برابر نفس. اگر راهزنی کرده و به آبروی مردم تعدی کرده باشند‌ برای مثال به همسر یا یکی از محارمش تجاوز نموده باشند، حد زنای توافقی اجرا نمی‌شود، بلکه به دست و پاها باید از جهت مخالف تازیانه زده شود و اگر تنها با راهزنی أموال مردم را به غارت برده باشند، به اندازه جرمشان حد اجرا شده و سپس با زندانی کردن از زمین تبعید
می‌شوند [يُنْفَوا من الأرض إلى السجون] و هر یک بر اساس جرم و فسادی که مرتکب شده‌اند، مجازات می‌گردند.
یا مگر تو نمی‌دانی آن مقتول بنی اسراییل که ذکرش در کتاب آمده است، توسط برادرش که بر سر راه او کمین کرده‌بود کشته شد. قاتل، او را با اینکه برادرش بود در نزدیکی منزل کسانی که با برادرش اختلاف تجاری داشتند، به قتل رساند! با مرگ برادرش می‌خواست تنها وارث برادر ثروتمندش باشد، لذا قبل از آنکه [برادرش] دارای فرزندی شود که از پدر ارث ببرد، او را به قتل رسانید. سپس گناه قتل را به گردن طائفه‌ای انداخت که با برادرش اختلاف تجاری داشتند. آنها به دفاع از خود پرداخته و همگی قتل آن مرد را انکار کردند. پس به سراغ نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام رفتند تا برایشان روشن کند، چه کسی مرتکب این ظلم و فساد شده و آن مرد را به قتل رسانده‌است. آن‌گاه بود که خداوند به موسی علیه الصلاة و السلام امر نمود تا گاوی را ذبح نماید، هر گاوی که باشد. اما بنی‌اسرائیل از پیش خودشان در مورد اوصاف گاوی که باید ذبح شود سخت گرفتند که آیا گاوی باشد که مزرعه را شخم می‌زند، حامله باشد یا نباشد، چه رنگی داشته باشد! به هر حال به علت بهانه‌گیری آنها در مورد اوصاف گاو؛ خداوند مشخصات گاو یکی از بنی‌اسرائیل را به آنها داد که او حاضر نشد گاو را بفروشد مگر با قیمت بیشتر، بالاخره گاو را ذبح کردند و نزدیک بود این فرمان را اجرا نکنند. خداوند به نبی خود موسی امر نمود بعد از ذبح کردن گاو، تکه ای از گوشت آن را بردارد و با آن به مقتول بنی‌اسرائیل ضربه‌ای بزند، آن‌گاه خدا او را زنده کرد. موسی از او پرسید قاتلش کیست؟ پاسخ داد که برادرم مرا کشت تا قبل از آنکه فرزندی به دنیا بیاید که وارث من باشد؛ مال مرا به ارث برد. پس نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام، حد قتل را در حق وی جاری نمود یعنی قتل نفس در برابر نفس چراکه او مرتکب فساد در زمین شده و نفسی را به‌ناحق کشته بود. لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ ‎﴿٣٢﴾‏ إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ‎﴿٣٣﴾‏ } صدق الله العظيم [المائدة].
ای مرد، کلام خداوند را از موضع مورد نظرش
تحریف مکن. آن چه که برای ما آوردی، حد کسانی است که به فساد روی زمین بپردازند و با وجود آنکه خداوند و رسولش ظلم انسان به برادر انسانش را حرام نموده‌اند، این حرمت را زیر پا بگذارند. اما در جنگ بین مؤمنان و یا جنگ بین مؤمنان و کافران، خداوند به شما اجازه نمی‌دهد اسرای جنگ را به قتل برسانید. اگر می‌خواهید مردم را به سوی راه خود بکشانید، با اسیران به نیکی رفتار کرده و آنها را تکریم و موعظه نمایید وبا آنها با لحنی بلیغ سخن بگویید.

حال به سراغ بیان دومین حجتی که از سخنان خداوند آورده‌ای، می‌آییم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَ يَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا ۚ فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ۚ وَأُولَـٰئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿٩١﴾}صدق الله العظيم [النساء].
امام مهدی ناصر محمد یمانی با بیان حق این آیه در مقابل تو حجت می‌آورد: آن خائنین، دوستان کافران هستند که می‌خواهند هم از شرّ کفار در امان باشند و هم از شرّ مسلمانان. خداوند تعالی می‌فرماید:
{سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا}
مسلمانان را گول زده و درحالی‌که با آنها نیستند، خود را از آنان نشان می‌دهند ولی جاسوسی مسلمانان را کرده و اخبار جنگی آنان را به قوم خود می‌رسانند و جنگ آنان با مسلمانان از چشم همه پنهان است. پس اگر خیانتشان کشف شد، خداوند دست شما را باز گذاشته است تا هرجا که آنان را یافتید، بکشید چرا که دشمن مؤمنان هستند و با مکر و خیانت اقدام به جنگ و کشتن مؤمنان می‌نمایند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ۚ وَأُولَـٰئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [النساء].
این حد شامل اسرای کافر که کفرشان آشکار است نمی‌شود، بلکه حد قتل برای کسانی اعمال می‌شود که از پشت پرده به مؤمنان خیانت کرده باشند و یا عهدی که در برابر خداوند بسته‌اند را پاس نداشته و بشکنند و دست آزار به سوی مسلمانان دراز نمایند. اما خداوند به رسول خود امر می‌نماید با کافرانی که اسیر شده‌اند به خوبی رفتار نماید و آنها را موعظه نموده
و با زبانی خوش و گفتاری بلیغ با ایشان سخن بگوید. اگر کسی از آنان به خداوند و رسولش ایمان آورد، بین مؤمنان پذیرفته شود و اگر نپذیرفت؛ اجباری در دین نیست. بلکه فرمان خداوند به رسولش این است که اگر ثروتمند باشد او را در مقابل گرفتن فدیه رها سازند و یا اگر خانواده‌اش ثروتمند هستند از خانواده‌اش در برابر رها کردن او فدیه بگیرند. اما اگر خود یا خانواده اش فقیر باشند‌، فرمان داده شده‌‌است به‌خاطر خداوند آنها را رها سازند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{
الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ‎﴿١﴾‏ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۙ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ‎﴿٢﴾‏ ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ‎﴿٣﴾‏ فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ‎﴿٤﴾‏} صدق الله العظيم [محمد].
ولی اگر یکی از اسرا به ظاهر ایمان بیاورد ولی از در مکر و حیله با رسول یا احدی از مؤمنان در آید‌ خداوند مکر او را آشکار خواهد ساخت و اگر مکر او روشن شد، کشته خواهد شد؛چون خائن است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{
مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَكُونَ لَهُ أَسْرَىٰ حَتَّىٰ يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ ۚ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ‎﴿٦٧﴾‏ لَّوْلَا كِتَابٌ مِّنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ‎﴿٦٨﴾‏ فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٦٩﴾‏يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّمَن فِي أَيْدِيكُم مِّنَ الْأَسْرَىٰ إِن يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِّمَّا أُخِذَ مِنكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٧٠﴾‏ وَإِن يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ‎﴿٧١﴾‏} صدق الله العظيم [الأنفال].
حال به سراغ بیان سومین دلیلی می‌آییم که تو از آیات خداوند آورده‌ای. دلیل آورده‌ای که خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّـهِ ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾}
صدق الله العظيم [التوبة].
در اینجا خداوند از جهاد در راه خود که بر اساس حق آغاز شده باشد سخن می‌گوید و این می تواند به صورت دفاع از مؤمنان و زمین و آبرو و دینشان باشد. این جهادی است که قبل از تمکین [قدرت گرفتن در زمین] و در صورت تعدی کافران به مؤمنان، واجب شده‌است. هم چنین جهاد می‌تواند به صورت جهاد فی سبیل الله برای برقراری حدود اجباری خداوند و برای رفع ظلم انسان به برادر انسانش باشد تا با اقامه حدود خداوند از فساد در زمین و ریختن به‌ناحق خون انسان جلوگیری کرده و ظلم انسان به برادر انسانش را مرتفع سازد. این نوع از جهاد بعد از قدرت گرفتن در زمین است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{
الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ‎﴿٤١﴾‏} صدق الله العظيم [الحج].
ای سرباز دولت اسلامی! می‌بینم ما را سرزنش می‌کنی چون امام ناصر محمد یمانی، قبل از آغاز گفت‌وگو بین تو و خود، نتیجه آن را اعلان نموده و فتوا داده‌است که با برهان محکم و قاطع علمی بر سرباز دولت اسلامی داعش چیره خواهد شد. می‌دانی چرا ناصر محمد یمانی پیش از انجام گفت‌وگو، نتیجه آن را اعلان کرده‌است؟ چون می‌دانم، من امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی هستم و امکان ندارد کسی از آیات محکم ذکر، قرآن عظیم با من مجادله کند و من به حق بر اوغلبه نکنم. بین تو و امثال تو با امام مهدی ناصر محمد یمانی تفاوت بسیاری است. چون تو از کسانی هستی که از قرآن آنچه را که بر طبق امیالشان است می‌گیرند و هرچه که مخالف خواسته‌هایشان باشد رها می‌سازند. تصدیق حدیثی از محمد رسول الله که درباره تو و امثال تو آمده است. او که سلام و صلوات بر ایشان باد میذفرمایند:
[مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَعْمَلُونَ بِالْقُرْآنِ مَا وَافَقَ أَهْوَاءَهُمْ ، وَمَا خَالَفَ أَهْوَاءهُمْ تَرَكُوهُ ، فَعِنْدَ ذَلِكَ يُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَيَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ]
[این مردم را چه می شود که بر طبق امیالشان به قرآن عمل می‌کنند و هرچه مخالف میلشان باشد رها می‌سازند؛ به این ترتیب به بخشی از کتاب ایمان آورده و نسبت به بخش‌های دیگر کافر می‌شوند]

صدق محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.
تو از کسانی هستی که آیاتی از قرآن را که هنوز تفصیل نشده‌اند و ظاهرشان با امیالشان موافق است، می‌گیرند. می‌بینیم آیاتی که ناصر محمد یمانی از محکمات قرآن به عنوان حجت برایت آورده‌است رها می‌کنی و با آیاتی به سراغمان می‌آیی که از پیش خود و بر طبق هوا و میل خود تأویلشان کرده‌ای. آنها را از پیش خود تفصیل کرده و تصور می‌کنی برامام ناصر محمد یمانی غلبه کرده‌ای و هیچ شکی هم در این نداری! اما امام مهدی ناصر محمد یمانی مانند تو و یا علمای مسلمین عمل نمی‌کند. قسم به پروردگار آسمان‌ها و زمین که هر کس با سلاح قرآن به سراغ ما بیاید و با قرآن با ما مجادله کند، نمی‌تواند حتی در یک مسئله بر امام مهدی ناصر محمد یمانی غلبه نماید، می‌دانی چرا؟ چون من مانند شما نیستم که به قسمتی از قرآن ایمان داشته و قسمت‌های دیگر آن را رها کنم. لذا شاهد خواهید بود که سلاحتان را از دستتان خارج می‌کنم. نشانه‌اش همین آیاتی است که با آنها برایمان حجت آوردی و من با آیات محکم قرآن عظیم آنها را تشریح و تفصیل کرده و خلع سلاحتان کردم و من از راست‌گویانم. برای همین است که می‌بینی مدام نتیجه گفت‌وگو را قبل از آغاز آن اعلان می‌نمایم چون می‌دانم در مورد اینکه مهدی منتظر هستم، کسی که علم کتاب به او عنایت شده‌است، به خداوند دروغ نبسته‌ام. برای همین شما را به چالش می‌کشم تا بدون هیچ قید و شرط از قرآن با من مجادله کنید و ما برای برهان شما، بیان حق و تفسیر بهتری خواهیم آورد و هر کس دروغ بگوید رسوا شود.

می‌دانیم که بعضی از جواب‌های شما گاهی باعث تزلزل برخی از انصاری می‌شود که هنوز به حقیقت نعیم اعظم نائل نشده‌اند. اما وقتی امام مهدی ناصر محمد یمانی چنان شیر جلو آمده و با دلایل محکم و قاطع علمی بر شما غلبه می‌کند؛ انصار ثابت‌قدم‌تر می‌شوند و این نیز از فضل بسیار بزرگ خداوند بر آنان است.

ای علمای مسلمین و ای راهبان نصاری [مسیحی] و احبار یهود؛ گوش کنید! به خداوند واحد قهار که مهدی منتظر حق را برانگیخته است قسم، شما قادر نخواهید بود حتی در یک مسئله از آیات محکم ذکر [قرآن] بر مهدی منتظر ناصر محمد یمانی؛ غلبه کنید. ما با آیات محکم قرآن همگی شما را ساکت کرده و همین حالا نتیجه گفت‌وگو با علمای مسلمین و یهود و نصاری را اعلان می‌کنیم. حق‌جویان شاهد خواهند بود که مهدی منتظر ناصر محمد یمانی با علم خود، به حق و قدرتمندانه همگی را وادار به سکوت خواهد کرد. داعشی، این مبارزه‌طلبی آن‌گونه که تو به من نسبت داده‌ای، از روی غرور یا کبر نیست
. آن چه را که داری رو کن و از هر جای قرآن، از ابتدا تا انتها و از محکم و متشابه، هر چه می‌خواهی بیاور. والله، والله، والله، تمامی علمای مسلمین و نصاری [مسیحی] و یهود حتی در یک مسئله قادر نیستند بر ناصر محمد یمانی غلبه نمایند ولو به کمک و یاری یکدیگر بیایند؛ پس از شاهدان باش. اگر در تریلیون تریلیون مسئله بر شما چیره شدم و شما تنها در یک مسئله از قرآن عظیم، بر ناصر محمد یمانی غلبه کردید؛ بر من است که پاپس کشیده و از عقیده خود مبنی بر امام مهدی بودنم عقب بکشم و تمام انصار من در سراسر جهان نیز باید از پیروی از من دست بردارند. و ای علمای مسلمین اگر نتوانستید، که نمی‌توانید؛ از خداوند واحد قهار بترسید و به دعوت برای گردن نهادن به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم پاسخ دهید تا بر اساس آن در موارد اختلاف بینتان داوری نمایم.
هیچ می‌دانید چه چیزی باعث شد که اجداد شما در دین دچار تفرقه شده و دسته‌دسته شوند؟ علت این بود که نسبت‌هایی به خداوند می‌دادند که نمی‌دانستند به حق از جانب پروردگارشان نازل شده یا خیر. هر یک، قسمتی از قرآن را که با میلشان هم‌خوانی داشت می‌گرفتند و هر قسمتی از قرآن که بر خلاف میلشان بود رها می‌کردند گویا که اصلاً این آیات مخالف [با امیالشان]، در قرآن وجود ندارند. اما امام مهدی ناصر محمد مانند کسانی نیست که به بخش‌هایی از قرآن ایمان دارند و نسبت به بخش‌های دیگر کافر هستند؛
همانند کسانی که خداوند ایشان را در قرآن چنین وصف نموده‌است:

{وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ‎﴿٨٤﴾‏ ثُمَّ أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ‎﴿٨٥﴾‏ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ‎﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
بر شما نیز بیرون راندن برادران مسلمانتان از خانه‌هایشان و ریختن خون و غارت اموالشان حرام شده است. مردم زیادی به بهانه تشکیل دولت اسلامی به زور و با ظلم مجبور شده‌اند شهرها و آبادی‌هایشان را ترک نمایند! ولی حکام دنیاپرست مسلمین ظلمی بر ظلم مردم اضافه کرده‌اند و خیری در حاکمان مسلمین نیست مگر کسی که به عدالت فرمان دهد و امر به معروف و نهی از منکر نماید و ظلم را بر خود حرام نماید و همان‌طور که خداوند ظلم را حرام نموده، ظلم در بین مردم را هم حرام نماید. اما حکام کشورهای عربی تنها امنیت خودشان و ماندن بر مسند قدرت برایشان مهم است و رحمی به مردمشان ندارند. آنان نه برای خودشان خیری دارند و نه برای امتشان مگر کسانی که خداوند به آنان رحم نماید.
و اما در مورد آمریکا ک
ه با تعدد احزاب به دنبال حمایت از دمکراسی در میان ملت‌های مسلمان و تقسیم آنها به احزاب گوناگون است؛ هدف آنها این است که در میان مسلمانان تفرقه و اختلاف ایجاد کرده و آنان را به جنگ با یکدیگر بر سر قدرت بکشانند تا ضعیف شده و شوکتشان از بین برود؛ کما اینکه چنین نیز شده و حال و روزتان چنین است.

و اما در مورد حکومت‌های پادشاهی و امیرنشین‌ها، آنها نیز ظالم‌اند ولی از سایر نقاط امن‌تر هستند و خونریزی در حکومت‌های پادشاهی و امیرنشین‌ها کمتر است چون در آنها روند شکست‌خورده و نا کارآمد تعدد احزاب سیاسی وجود ندارد و ظلم و بی عدالتی در آنها کمتر از کشورهایی است که بر اساس دموکراسی اداره می‌شوند.
پس بیایید از کتاب خداوند به حق نظام حکومتی اسلامی را برایتان بیان کنم و شایسته نیست جز حق به خداوند نسبت دهم:
اولاً خداوند به حاکم اسلامی فرمان داده است که مجلس شورای اسلامی را برپا نماید، فرقی ندارد حاکم، پادشاه باشد یا رییس جمهور یا نبیّ یا امام و حاکم اسلامی حق ندارد بدون مشورت با مجلس شورا درباره اموری که در رابطه با منافع عمومی مسلمانان است؛ تصمیم‌گیری کند. حاکم اگر نبیّ و رسول فرستاده شده از جانب پروردگار عالمیان هم باشد؛ حق ندارد قبل از مشورت با مجلس شورا در امور مربوط به منافع عمومی تصمیمی بگیرد. بعد از شنیدن آرای مجلس شورا، تصمیمی را که فکر می‌کند مناسب است و عقلش با آن قانع می‌شود اتخاذ می‌کند. این تصمیم براساس رأی‌گیری نیست و خداوند آن را در اختیار حاکم قرار داده است. اما تصمیم‌گیری پیش از مشورت با مجلس شورا بر وی حرام است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿١٥٩﴾}
صدق الله العظيم [آل عمران].
و اما بیان حق این فرمایش خداوند تعالی:
{فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم؛ یعنی هنگامی که بعد از مشورت تصمیم مناسب را اتخاذ کردی به خداوند توکل کن و آن را اجرا نما، چراکه خداوند اتخاذ تصمیم را تنها در اختیار یک نفر یعنی حاکم قرار داده‌است.
اما حاکم چگونه مجلس شورای اسلامی را تشکیل دهد؟ بر او واجب است زمینه انتخابات آزاد را برای مردم فراهم کند تا اعضای مجلس شورا را انتخاب نمایند. اما این انتخابات بر اساس تعدد احزاب ملت
نباید باشد. بلکه باید زمینه‌ای را فراهم نماید تا افرادی که نامزدهای عضویت درمجلس هستند معرفی شوند و مردم اعضای مجلس مشورتی را برای حاکم تعیین نمایند. اما هر کسی اجازه نامزد شدن ندارد. هیهات، هیهات، بلکه تنها افرادی که دارای مدارج علمی هستند نامزد می‌شوند چون مجلس شورا باید دارای مجموعه‌های تخصصی باشد، یک گروه متخصصان اقتصادی، گروهی دیگر متخصص امور صنعتی، گروهی دیگر متخصص امور کشاورزی و آب‌رسانی و سدسازی و گروهی متخصص امور پزشکی و گروهی نیز متخصص عمران و شهرسازی و به همین ترتیب در ديگر امور......
حکمت آن هم در این است که وقتی حاکم قصد دارد تصمیمی بگیرد که برای مثال درباره امور اقتصادی و تجاری است، از اعضای مجلس شورا، تنها متخصصان اقتصاد و تجارت را برای مشورت فرا می‌خواند و درباره امور اقتصادی و تجاری و تقویت خزانه عمومی که بیت المال مسلمانان است با آنها مشورت می‌نماید و زمانی که قصد دارد درباره ساختن شهر و خیابان و جاده تصمیم‌گیری کند، گروهی از متخصصان مجلس شورا را که در امور شهرسازی و راه سازی و معماری تخصص دارند فرا می‌خواند.

این نظام درست شورای اسلامی است نه آن سوء تداب
یری که در مجلس نواب [نمايندگان] یمن و یا مجالس مشابه در سایر کشورهای اسلامی در جریان است. بلكه مجلس شورای اسلامی منظمی تاسيس می‌شود و حاکم به هنگام مشورت، تنها با متخصصان مربوطه مشورت می‌نماید. خداوند را گواه می‌گیرم که این روش در کشورهای کافر نیز جواب می‌دهد. اگر این نظام بر پا گردد، به اوج موفقیت می‌رسد چنان که در یمن در زمان حکمرانی ملکه سبا موفق بود. او و مردمش با این روش در تمامی امور، خواه صنعت یا تجارت یا کشاورزی و غیره پیشرفت کردند. می‌دانید راز موفقیت او چه بود؟ چون با وجود اینکه کافر بود ولی برای اداره امور به درستی از شورا استفاده می‌نمود. او مجلس بسیار بزرگی با گروه‌های تخصصی در عرصه‌های مختلف داشت و ملکه در موارد عمومی، هرگز بدون مشورت با اعضای مجلس شورا تصمیم‌گیری نمی‌کرد. ببینید با مجلس شورا چگونه سخن می‌گفت. خداوند تعالی می‌فرماید:
{
قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّىٰ تَشْهَدُونِ ‎﴿٣٢﴾‏} صدق الله العظيم [النمل]
یعنی او در هیچ یک از امور عمومی کشور بدون مشورت با مجلس تصمیمی نمیذگرفت برای همین قادر به هرکاری بود، یعنی در هر عرصه‌ای موفق عمل می‌کرد. اما متأسفانه مسلمانان به روش حکومت بر اساس شورای اسلامی آگاهی ندارند.

ما هنوز در مورد نحوه انتقال حکومت بعد از مرگ حاکم و یا زمانی که حاکم ظالم باشد، سخنانی مفصل داریم. اما اگر حاکم عادلی پیدا شد که بین مردم با عدالت حکم و رفتار کرد و باعث پیشرفت همه جانبه کشور شد و از بیکاری و فقر جلوگیری کرد، امنیت برقرار نمود و مانع فساد شد و باعث پیشرفت اقتصادی شد؛ به چه حقی بايد عوض شود آيا تعقل نمی‌كنيد؟ آیا بعد از حق چیزی جز گمراهی وجود دارد؟
به هرحال، ای اهالی دولت اسلامی داعش! من امام مهدی منتظر، خلیفه خداوند در زمین هستم و پروردگار مرا به عنوان رحمتی برای عالمیان برانگیخته است و این فضل بسیار بزرگی برای مسلمانان است تا چیزهایی را که نمی‌دانند به آنها بیاموزیم. من به شما یاد دادم که باید مردم را با حکمت و موعظه پسندیده به سوی دین خداوند فرا خواند؛ هر کس می خواهد ایمان بیاورد و هرکس که می‌خواهد کافر شود. خداوند به شما فرمان نداده است تا مردم را به زور و اجبار وادار کنید که ایمان بیاورند. بلکه هرکس که می‌خواهد خداوند را عبادت نماید برحق است و به او یاد می‌دهیم چگونه و به حق خداوندش را عبادت نماید. و کسی که می‌خواهد جز خداوند، چیز دیگری را عبادت کند، با او نمی‌جنگیم تا به زور وادار شود خداوند را به یکتایی بپرستد. وظیفه ما ابلاغ است و حساب مردمان با خداوند است چرا که خداوند بهشت را برای شکرگزاران و آتش را برای کافران تدارک دیده است.
و اما مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، تمام بشریت را به عبادت خداوند یکتا و بی شریک فرا می‌خواند و آنها را مجبور به این امر نمی‌کند. بلکه ما مردم را در امر عبادت آزاد می‌گذاریم چون حساب آنها با من نیست؛ بلکه آنها به سوی پروردگارشان می‌روند و حسابشان نیز با اوست. هر کس می‌خواهد ایمان آورد و هرکس می‌خواهد کافر شود. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم [الكهف].
و
تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{ وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ ‎﴿٢٥﴾‏ فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ ‎﴿٢٦﴾‏ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ ‎﴿٢٧﴾‏ لِمَن شَاءَ مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ ‎﴿٢٨﴾‏ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ‎﴿٢٩﴾‏} صدق الله العظيم [التكوير].
و
تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ ‎﴿١١﴾‏ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ‎﴿١٢﴾‏ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ‎﴿١٣﴾‏ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي ‎﴿١٤﴾‏ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ‎﴿١٥﴾‏ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ‎﴿١٦﴾‏ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ ‎﴿١٧﴾‏ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ‎﴿١٨﴾‏ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ ‎﴿١٩﴾‏ لَٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ وَعْدَ اللَّهِ ۖ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ ‎﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ای جماعت داعشیان! آیا می‌دانید چرا خداوند امر نفرموده‌اند که مردم را به زور وادار کنیم ایمان بیاورند و با اکراه و ذلت و خواری او را عبادت نمایند؟ چون پروردگار عبادت را تا خالصانه نباشد، به هیچ‌وجه از آنان نمی‌پذیرد.عبادت باید از ترس و خشیت خداوند باشد نه از ترس بندگانِ پروردگار. شرط این است که آنها در زمان عبادت جز از خداوند از کسی هراس نداشته باشند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ ۖ فَعَسَىٰ أُولَٰئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ ‎﴿١٨﴾‏ صدق الله العظيم [التوبة].
اعضای تشکیلات القاعده در دولت اسلامی در عراق، بدانید نمی‌توانید خلافت اسلامی را با خون‌ریزی برای تسلط یافتن بر مردم و به زور به آنان تحمیل نمایید. اما امام مهدی منتظر حق که از جانب پروردگارتان آمده است با نور بیان حق قرآن عظیم، قلب‌هایم سلمانان را زنده می‌کند تا هیچ مسلمان عاقلی نباشد که در بیانات امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی تدبر و تفکر کند و قلبش راضی نشده و آرام نگیرد و مطمئن نشود که خداوند ناصر محمد یمانی را خلیفه خود در زمین قرار داده است چرا که بیاناتش بصیرت می‌دهد تا بتواند حق را دیده و بگوید: « این امام حق است که به عدل حکم می‌کند و حرف آخر را زده و بیهوده‌گویی نمی‌کند چون بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست و او رحمت خداوند بر عالمیان است». جز این نیست که خداوند، امام مهدی را رحمت بر عالمیان قرار داده است وعلت این است که او از همان بصیرتی که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم از آن پیروی می‌نمود، یعنی قرآن عظیم پیروی می‌نماید.
عزیزان من در راه خدا، سربازان دولت اسلامی، به دعوت خداوند و امام مهدی پاسخ مثبت دهید تا قلب‌هایتان را زنده کند، همان‌گونه که قلب کسانی که پیش از این به دعوت خداوند و رسولش پاسخ داده بودند، با آیات قرآن عظیم زنده شد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ‎﴿٢٤﴾‏ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ‎﴿٢٥﴾‏} صدق الله العظيم [الأنفال].
و اگر حاضر نشوید در موارد اختلاف در برابر حکمیت بیان حق قرآن عظیم سر فرود آورید، بدانید که کیفر خداوند شدید است و عذاب را از زیر پاها یا از بالای سرتان فرو می‌فرستد و یا گروهی از شما را گرفتار گروهی قدرتمندتر می‌کند. از فتنه‌ای بترسید که تنها گریبان گیر ظالمانتان نخواهد شد و بدانید کیفر خداوند بسیار شدید است.
عزیزان من در راه خدا، به خداوند بزرگ که استخوان‌های پوسیده و پراکنده را زنده می‌کند و به پروردگار آسمان‌ها و زمین و هر آنچه بین آنهاست قسم، من مهدی منتظر ناصر محمد هستم و بدانید حجت من بر شما نه در قسم من است و نه در نامم؛ بلکه خداوند احاطه علمی و بی بدیل من در استنباط احکام از قرآن عظیم را برایتان حجت قرار داده‌است. بدانید خداوند مرا امام مردمان قرار داده و بیش از تمامی علمای امت به من علم عنایت نموده تا قادر باشم در موارد اختلاف، میانشان حکم کنم و صفوفشان را متحد کرده و پراکندگی امت را به وحدت بر مسیر درست، صراط مستقیم، تبدیل کرده و آنها را به مسیر اولیه نبوت بازگردانم تا از کتاب خداوند و سنت حق رسول که با آیات محکم قرآن مغایرت نداشته باشد، پیروی کنند که کتاب خداوند و سنت حق رسول نور علی نور هستند.

خداوند را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که من مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، اعلان می‌کنم نسبت به تعدد مذاهب در دین خداوند اسلام، کافر هستم. من کفر مطلق خود را نسبت به تعدد احزاب سیاسی در میان مردم اعلان کرده و ثابت می‌کنم طبق الگوی حق کتاب خداوند و سنت حق رسول؛ این امر حرام است. خداوند تعدد احزاب را بر شما حرام نموده‌است تا متفرق نشده و مانند وضعی که امروز دچار آن هستید، هیبت و شوکتتان از بین نرود. ما با نعمت قرآن عظیم، شما را با یکدیگر برادر می‌نماییم تا قلب‌هایتان در راه دوستی خداوند یکی شود. ای جماعت مسلمین! والله، والله که تا احکام خداوند را که درآیات محکم قرآن عظیم نازل شده برپا نکنید؛ برحق نیستید و چیزی در دستتان نیست. به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید و با یکدیگر برادر باشید که این نعمت خداوند بر شماست. و اگر إبا کنید‌ هر حیله و کیدی که دارید بر ضد ما به‌کار گیرید و به من امان ندهید. بدانید من بدون نقاب در خیابان‌های عمومی راه می‌روم و در راه خداوند از سرزنش احدی نمی‌هراسم. مگر آن کس که خدا با اوست، از احدی می‌ترسد؟ نِعْمَ المولى ونعم النصير.
عزيزان من در راه خدا، علما و امت مسلمان، دعوت جهاني مهدوی وارد ماه‌های اول سال يازدهم شده و من شب و روز شما را به قبول حكميت قرآن عظيم دعوت می‌كنم تا در همه موارد اختلافات دينی در بين شما حكم نمايم و صفوف شما را متحد سازم‌. چرا دعوت به پذيرش حكميت خداوند را اجابت نمی‌كنيد تا در بين شما حكم نمايد؟ چه چیزی از حكميت خداوند بهتر است؟ آيا چيزی جز استنباط احكام حق خداوند بر عهده مهدی منتظر ناصر محمد يمانی است ؟
ای علمای عزیز مسلمین، آیا منتظر هستید مهدی منتظری که از جانب خداوند برانگیخته شده، تابع امیال و خواسته‌های شما باشد؟ اما شما فرقه‌فرقه شده‌اید، اگر گروهی را راضی کنم؛ گروهی دیگر را خشمگین کرده‌ام..هیهات که امام مهدی ناصر محمد یمانی تا لحظه‌ای که زنده است، از امیال شما پیروی نماید. بلکه من به حق سخن می‌گویم و هر کس می‌خواهد ایمان بیاورد و هر کس که می‌خواهد کافر شود و حکم با خداوند است که او بهترین جداکننده حق از باطل است. من بدون کوچک‌ترین ظلم و به حق فتوا می‌دهم تمام مذاهب مسلمین و طائفه‌های آنان، آشکارا در گمراهی‌اند و گروه نجات‌یافتگان، کسانی هستند که با قلبی سلیم و عاری از شرک به حضور پروردگارشان بروند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:

{وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ‎﴿٨٧﴾‏ يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ‎﴿٨٨﴾‏ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ‎﴿٨٩﴾}صدق الله العظيم [الشعراء].
این گروه نجات یافته‌اند «الطائفة الناجیة» و در میان تمامی امت‌ها می‌توان آنها را یافت. آنها مؤمنانی هستند که ایمان خود را به ظلم شرک به خداوند آلوده نکرده‌اند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨١﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
ممکن است تمام علمای مسلمین یک صدا بگویند: «بر طبق فتوای تو ما و تمام امتمان در بهشت خواهیم بود چون برای خداوند شریک قائل نشدیم». امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخشان می‌گوید: این‌طور نیست، شما به خداوند شرک آورده‌اید. شما بندگان مقرب خداوند را با او شریک کرده و می‌گویید اینها در نزد خداوند شفاعت ما را خواهند کرد. اما خداوند بنده‌ای را سراغ ندارد که جرأت کند در برابر او شفاعت بندگان را بنماید و شما دروغ می‌گویید. فرمایش خداوند تعالی را به خاطر داشته باشید :

{
وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ ۚ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللَّهَ بِمَا لَا يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ‎﴿١٨﴾‏ وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلَّا أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُوا ۚ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ‎﴿١٩﴾‏ وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ ۖ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ ‎﴿٢٠﴾‏} صدق الله العظيم [يونس].
شاید یکی از علمای امت بخواهد بگوید: «منظور خداوند، بت‌ها هستند». امام مهدی ناصر محمد در جواب می‌گوید: آیا می‌دانی راز عبادت بت‌ها چیست؟ بت‌ها، مجسمه بندگان مقرب خداوند هستند که امت‌های اولیه به آنها افترا زده و بعد از مرگ انبیا آنها را ساخته و عبادت کرده‌اند. کسانی هم که پیرو اجدادشان شدند، توسط شیطان فریب خوردند و با مبالغه در حق بندگان مقرب خداوند برای نزدیکی به پروردگار؛ آنهارا عبادت کردند . خداوند تعالی می‌فرماید:

{
أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ‎﴿٣﴾‏} صدق الله العظيم [الزمر].
ای علمای مسلمین، شما با عقیده به شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار و معبود از راه راست-صراط مستقیم- خارج و گمراه شده‌اید.‌آیا خداوند نفرموده است کسی جرأت ندارد در پیشگاه او برای بنده ای شفاعت کند؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{
هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَن يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَم مَّن يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا ‎﴿١٠٩﴾} صدق الله العظيم [النساء].
خدا را به شهادت می‌گیرم که من امام مهدی درباره عقیده شفاعت بنده در پیشگاه پروردگار معبود به شما هشدار دادم. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{
وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ‎﴿٥١﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
آیا فکر می‌کنید این آیه نیاز به تفصیل و تشریح بیشتری دارد؟ این آیه از آیات محکم و بینه و از آیات بنیادین [ام الکتاب] است که عقیده شفاعت بندگان مقرب در پیشگاه خداوند را رد می‌کند:
{
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ ۗ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ ‎﴿٢٥٤﴾‏} صدق الله العظيم [البقرة].
و
تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{
وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا ۚ وَذَكِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِن تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَّا يُؤْخَذْ مِنْهَا ۗ...} صدق الله العظيم [الأنعام: ۷۰].
و
تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ ۖ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ ۚ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ‎﴿٤﴾‏ } صدق الله العظيم [السجدة]
این آیات محکم و روشن و از آیات بنیادی کتاب هستند که شفاعت بنده در پیشگاه خداوند را نفی می‌کنند.
شاید یکی از علمای امت که قلبش از حق تنگ است و از کسانی است که به دنبال متشابهات قرآن در زمینه شفاعت هستند و محکمات را پشت سر می‌اندازند، بخواهد بگوید: «صبرکن ناصر محمد یمانی، مگر خداوند تعالی نمی‌فرماید:
{اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ...‏ }صدق الله العظيم [البقرة:۲۵۵]؟»
درپاسخ او به حق می‌گوییم: مقصود این است که خداوند به هر کسی از بندگانش که بخواهد اجازه می‌دهد برای تحقق شفاعت در نفس خداوند سخن بگوید و از خداوند درخواست کند تا رحمتش در برابرعذابش بندگان را شفاعت نماید. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{
يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا ‎﴿١٠٩﴾‏} صدق الله العظيم [طه]
یعنی از سخن صوابی که وی خطاب به پروردگارش و برای تحقق شفاعت درنفس خداوند‌ بر زبان خواهد آورد راضی است. شفاعت از جانب خداوند است و بعد از آنکه بندگان گمراه طعم تلخ کار خود را چشیدند، به‌خاطر سخن صوابی که گفته می‌شود،‌رحمت خداوند در برابرعذابش؛ بندگان را شفاعت می کند وکسی غیر از رحمت خدا در برابر عذابش شفیع شما نیست. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{
قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا ۖ لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ‎﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
اما شما معتقد هستید با وجود خداوند ارحم الراحمین، بنده در پیشگاه او شفاعت بندگان را می‌کند!

سپاهیان دولت اسلامی، علما و جناب شیخ البغدادی! به ندای کسی که شما را به سوی پذیرش حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم دعوت می‌کند، پاسخ دهید تا روشن گردد آیا امام مهدی ناصر محمد یمانی راست می‌گوید یا دروغ‌گوست؟ اگر با علم فراگیر و جامع خود از آیات محکم قرآن بر شما چیره شد، راست می‌گوید و اگر شما بر او چیره شدید، دروغ‌گوست و حکم با خداوند است که بهترین جدا کننده حق از باطل است.

شهادت می‌دهم که شما مزدور نیستید، ولی روش جهادتان خطاست و به بیراهه رفته‌اید و برای دولت‌های کافر دستاویزی فراهم نموده‌اید که به کشورهای مسلمان حمله نمایند. از خدا پروا کنید و هم شما و هم تمام علمای مسلمین و هم حوثی‌ها، به حکمیت کتاب خداوند قرآن عظیم گردن نهید تا قلبتان را با بیان حق قرآن عظیم زنده کنیم. اگر با انابه از خداوند بخواهید تا حق را به شما نشان دهد، نسبت به آن بصیرت یافته و درمی‌یابید دعوت امام ناصر محمد یمانی و بیان قرآن با قرآن او حق است. اگر به درگاه پروردگار انابه نکنید تا قلبتان را هدایت نموده و دریابید این بیانات حق قرآن عظیم است، بیانات از دیدتان پنهان و گوش‌هایتان از شنیدن آن ناتوان شده و آنها را نمی‌فهمید و بر قلبتان پرده کشیده م‌ شود و قادر به دیدن آنها نخواهید بود.
راه حل انابه به درگاه پروردگار است و بگویید:
«پروردگارا تو فرمودی و فرموده تو حق است: [و پروردگار شما فرمود: بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را] بنده‌ات به تو انابت می‌كند و می‌گويد: اگر ناصر محمد يمانی به حق مهدی منتظر است، پروردگارا، برانگیخته شدن او را مایه حسرت بنده ات مکن. خدایا به من بصیرت دیدن حق و پیروی از آن را عنایت فرما و خدایا اگر ناصر محمد یمانی به دروغ ادعا می‌کند مهدی منتظر است، به من بصیرت عطا کن که دریابم او باطل است و دلیلی محکم وعلمی در برابر او به من عنایت فرما که تو آگاه و شنوایی. خداوندا اگر ناصر محمد یمانی مهدی منتظر حق است، حق پیروز است و پایمال نمی شود «فالحق يَعلو ولا يُعلى عليه» پس به او هر چه زودتر و بدون تأخیر در زمین قدرت و تمکین عنایت فرما و یک شبه او را بر تمام کسانی که مستکبرانه رو گردانده و می‌خواهند نور خداوند خاموش شود،
چیره فرما، درحالی که همگی مقهور و خوار شده‌اند. خداوند چیزی جز کامل شدن نورش را نمی‌خواهد ولو اینکه مجرمان از ظهور آن ناخشنود باشند.»
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
ــــــــــــــــــــــ

اقتباس المشاركة 169874 من موضوع دعوة من الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلى زعيم القاعدة بالعراق أبو بكر البغدادي..


- 4 -

[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــــــــــــــان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=169861

الإمام ناصر محمد اليماني
25 - 02 - 1436 هـ
17 - 12 - 2014 مـ
08:35 صباحاً
ــــــــــــــــــ



الردّ الملجم بسلطان العلم على جندي الدولة الإسلاميّة ضيف طاولة الحوار العالميّة وأهلاً وسهلاً ومرحباً ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة أنبياء الله ورسله من أوّلهم إلى خاتمهم محمد رسول الله صلّى الله عليهم جميعاً وأسلم تسليماً وعلى جميع المؤمنين في كل زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..

سلامُ الله عليكم ورحمة الله وبركاته حبيبي في الله جندي الدولة، إنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يكرِّر الترحيب بشخصكم الكريم؛ ونِعْمَ الرجل الذي جاء للدفاع عن معتقده ليدرأ الحجّة بالحجّة.
ويا حبيبي في الله، لا نزال نفتي بالحقّ أنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني حتماً سوف يقيم عليك الحجّة بالحقّ ولستُ مثلكم ومن كان على شاكلتكم تأخذون من آيات القرآن ما وافق أهواءكم وتُعْرِضُون عن الآيات التي تخالف لأهوائكم كونك أعرضت عن الآيات التي جادلك بها الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني في تحريم قتل أسرى الحرب حتى ولو كانوا كافرين.

. وأمّا الآيات التي جئت لتجادلنا بها فهي تخصّ الذين يحاربون الله ورسوله ولا يحرّمون ما حرّمه الله ورسوله من الاعتداء على الناس؛ بل يتعدّون على حدود الله فيفسدون في الأرض فيظلمون الناس ويقطعون سبيلهم فيسفكون دماءهم ويقتلونهم وينهبون أموالهم؛ أولئك جزاؤهم هو قتالهم. فإن تمّ إلقاء القبض عليهم فمن ثمّ ننظر إلى ما فعلوا فإن قتلوا أحداً ظلماً وعدواناً فمن ثمّ يُقام عليهم حدّ الله بقتل النفس بالنفس، وإن قطعوا السبيل واعتدوا على عِرض أحدٍ من الناس فاغتصبوا زوجته أو أحد أرحامه فهنا لا يقام عليهم حدّ الزنى التوافقي؛ بل تُقَطّع أيديهم وأرجلهم من خلافٍ، وإن فقط قطعوا السبيل ونهبوا أموال الناس فيقام عليهم الحدّ الذي يستحقونه على قدر جرمهم ثمّ يُنْفَوا من الأرض إلى السجون. غير أنّ كلّاً منهم على حسب جرمه وفساده في الأرض.

أم إنّك لا تعلم أنّ النفس التي قُتلت في بني إسرائيل بأنّه قد تقطّع له أخوه في السبيل على مقربة من منازل قومٍ بينهم وبين أخيه شيء من الخلاف التجاري، فقتله برغم أنّه أخوه! وإنّما أراد قتل أخيه كونه وريثه الوحيد ويريد أن يرث أخاه الغني، فعجّل بقتله من قبل أن يأتي له ولدٌ فيرث أباه. ولكنّ الرجل ألقى بتهمة القتل على طائفةٍ من تجار بني إسرائيل بأنهم هم من قتلوا أخاه بسبب خلافاتٍ تجاريّةٍ فيما بينهم، ولكنهم جادلوا عن أنفسهم وأنكر جميعهم أنّ يكون أحدٌ منهم قتل ذلك الرجل، ثم لجأوا إلى نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام فطلبوا منه أن يبيّن لهم من قتل الرجل فساداً وظلماً، ثمّ أمرهم الله أن يذبحوا بقرةً؛ أيَّ بقرةٍ، ولكنّ بني إسرائيل شدّدوا في وصف البقرة من عند أنفسهم هل هي ذلولٌ تثير الحرث! أم بقرةٌ حاملٌ بعجلٍ! أم لا شية فيها! وما لونها؟ وعلى كل حالٍ فبسبب تعنّتهم في أوصافها أنزل الله أوصاف بقرةٍ هي لأحد بني إسرائيل فلم يبِعها لهم إلا بأضعافٍ مضاعفةٍ لثمنها، فذبحوها وما كادوا يفعلون.
وأمر الله نبيّه موسى أن يأخذ قطعةً من لحم البقرة من بعد أن جزروها فيضرب بقطعةٍ منها المقتولَ من بني إسرائيل؛ فأحياه الله، ثم سأله نبيّ الله موسى من قتله؟ قال قتلني أخي لكي يرث مالي من قبل أن يأتي لي ولدٌ فيرثني. ثمّ أقام نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام حدّ القتل على القاتل أنّ النفس بالنفس كونه من المفسدين في الأرض وقتل نفساً بغير الحقّ. ولذلك قال الله تعالى:
{مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ (32) إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ (33)} صدق الله العظيم [المائدة].

ويا رجل، لا تحرّف كلام الله عن مواضعه المقصودة! فما جئتنا به هو حدود الذين لم يحرّموا ما حرّمه الله ورسوله من الفساد في الأرض من ظلم الإنسان لأخيه الإنسان، وأما الحرب بين المؤمنين أو بين المؤمنين والكافرين فلم يأذن الله لكم بقتل أسرى الحرب، فإن كنتم تريدون أن تهدوا الناس إلى منهجكم فعاملوا الأسرى معاملةً طيبةً كريمةً وعظوهم وقولوا لهم في أنفسهم قولاً بليغاً.


. ونأتي الآن لبيان حجّتك الثانية بقول الله تعالى: {سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا ۚ فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ۚ وَأُولَـٰئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [النساء].

فمن ثمّ يقيم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني عليك الحجّة بالحقّ ونأتيك بالبيان الحقّ لهذه الآية ونقول: وأولئك هم الخونة الموالون للكفار ويريدون أن يأمنوا من شرّ الكفار ويأمنوا من شرّ المسلمين. وقال الله تعالى:
{سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُوا قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوا إِلَى الْفِتْنَةِ أُرْكِسُوا فِيهَا} صدق الله العظيم. ويخدعون المسلمين على أنّهم منهم وهم ليسوا منهم، بل هم جواسيسٌ على المسلمين ينبئون قومهم بخطط المسلمين الحربيّة ويقتلون المسلم في الطريق من حيث لا يراهم أحدٌ، فإن تمّ اكتشافهم فأولئك قد جعل الله لكم عليهم سلطاناً بقتلهم حيث ثقفتموهم لأنّهم أعداءٌ للمؤمنين يمدّون أيديهم لقتلهم غدراً ومكراً. وقال الله تعالى: {فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ۚ وَأُولَـٰئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا ﴿٩١﴾} صدق الله العظيم [النساء].

ولا يُقام ذلك الحدّ على أسرى الكفار الذين يجهرون بالكفر؛ بل يقُام حدّ القتل على الخونة من وراء الستار الذين يغدرون بالمؤمنين أو على الذين ينقضون عهد الله من بعد ميثاقه ويبسطون أيديهم بالشرّ على المؤمنين، وأمّا أسرى الكفار حين أمر الله رسوله أن يعظَهم ويقول لهم في أنفسهم قولاً بليغاً فمن آمن بالله ورسوله آواهُ بين المؤمنين، ومن أبَى فلا إكراه في الدين؛ بل أمرَ الله رسوله أن يطلق سراحه بفديةٍ إن كان من الأغنياء أو يأخذها من أوليائه الأغنياء، وأمّا إن كان فقيراً وأولياؤه فقراء فكذلك يتمّ إطلاق سراحه لوجه الله. تصديقاً لقول الله تعالى:
{الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ (1) وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ ۙ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ (2) ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الحقّ مِن رَّبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ (3) فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ(4)} صدق الله العظيم [محمد].

ولكن إذا أراد أحد الأسرى أن يتظاهر بالإيمان ليمكر بالرسول أو بأحد المؤمنين فهنا حسبهم الله سيكشف مكره، وإذا تبيّن لهم مكره فهنا يقام عليه حدّ القتل لكونه من الخائنين. تصديقاً لقول الله تعالى:
{مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيَا وَاللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (67) لَوْلَا كِتَابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ لَمَسَّكُمْ فِيمَا أَخَذْتُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ (68) فَكُلُوا مِمَّا غَنِمْتُمْ حَلَالًا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (69) يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَى إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (70) وَإِنْ يُرِيدُوا خِيَانَتَكَ فَقَدْ خَانُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ فَأَمْكَنَ مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (71)} صدق الله العظيم [الأنفال].


. فمن ثمّ نأتي لبيان برهانك الثالث في قول الله تعالى: {أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّـهِ ۚ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

فهنا يتكلم عن الجهاد في سبيل الله على الأسس الحقّ؛ فإمّا أن يكون دفاعاً عن المؤمنين وأرضهم وعرضهم ودينهم وهو جهادٌ مفروضٌ من قبل التّمكين إذا اعتدى الكفار على المؤمنين. أو أن يكون الجهاد في سبيل الله من أجل إقامة حدود الله الجبريّة لرفع ظلم الإنسان عن أخيه الإنسان بإقامة حدود الله التي تمنع ظلم الإنسان لأخيه الإنسان لمنع الفساد في الأرض وسفك دماء الإنسان بغير الحقّ فهذا النوع من الجهاد يكون من بعد التّمكين. تصديقاً لقول الله تعالى:
{الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ} صدق الله العظيم [الحج:41].

ويا جندي الدولة الإسلاميّة، إني أراك تلوم الإمام ناصر محمد اليماني بسبب أنّه أعلن نتيجة الحوار بينك وبينه من قبل الحوار بأنّ ناصر محمد اليماني سوف يُهيمن بسلطان العلم الملجم على جندي الدولة الإسلاميّة الداعشية، وهل تدري لماذا أعلن ناصر محمد اليماني نتيجة الحوار من قبل الحوار؟ وذلك كوني أعلم أنّني الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد ولا يجادلني أحدٌ من محكم الذِّكر القرآن العظيم إلا غلبته بالحقّ، وشتّان ما بينك ومن على شاكلتك وبين الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني كونك من الذين يأخذون من القرآن ما وافق أهواءهم وما خالفهم تركوه تصديقاً لحديث محمد رسول الله فيك وفيمن كانوا على شاكلتك، فقال عليه الصلاة والسلام:
[مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَعْمَلُونَ بِالْقُرْآنِ مَا وَافَقَ أَهْوَاءَهُمْ، وَمَا خَالَفَ أَهْوَاءهُمْ تَرَكُوهُ، فَعِنْدَ ذَلِكَ يُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَيَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ]
صدق محمدٌ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم.

وبما أنّك من الذين يأخذون من القرآن ما وافق أهواءهم في ظاهره من قبل التفصيل ولذلك نجدك تركت الآيات التي حاجّك بها ناصر محمد اليماني من محكم القرآن وجئتنا لتجادلنا بآياتٍ تُؤوِّلَها على هواك فتفصّلها من عند نفسك ثمّ تزعم أنّك غلبت الإمام ناصر محمد اليماني لا شك ولا ريب! ولكنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني لم يفعل مثلكم يا معشر علماء المسلمين، بل من جاءنا متسلِّحاً بالقرآن ويجادلنا بالقرآن فهيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات فلا تستطيعون أن تغلبوا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني من القرآن العظيم ولو في مسألةٍ واحدةٍ، وهل تدرون لماذا؟ وذلك لأنّني لست مثلكم تؤمنون ببعض القرآن وتُعرضون عن بعضٍ بل تجدونّني آخذ سلاحكم منكم وهي الآيات التي جادلتموني بها فمن ثمّ أفصّلها من محكم القرآن تفصيلاً فأترككم من غير سلاحٍ، وإنا لصادقون. ولذلك تجدونّني دائماً أعلن نتيجة الحوار من قبل الحوار كوني أعلم أنّي لم أفترِ على الله الكذب بشخصيّة الإمام المهديّ الذي يؤتيه الله علم الكتاب، ولذلك أتحدّاكم بالتحدي المطلق من غير حدودٍ ولا قيودٍ أن تجادلوني من القرآن ولسوف نأتيكم بالبيان الحقّ لبرهانكم وأحسن تفسيراً، ومن كذب جرب.
وأعلم بأنكم أحياناً تزلزلون بعض الأنصار بردودكم وهم الذين لم يرتقوا لحقيقة النعيم الأعظم ولكن حين يحضر قسورة الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فسيُهيمن عليكم بسلطان العلم الملجم فيثبِّت الأنصار تثبيتاً، ذلك فضلٌ من الله عليهم عظيماً.

فاسمعوا يا معشر علماء المسلمين ورهبان النصارى وأحبار اليهود، أقسم بالله الواحد القهار الذي بعث المهديّ المنتظَر بالحقّ لا تستطيعون جميعاً أن تُهيمنوا على المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ من محكم الذكر إلا وأخرستُ ألسنتكم من محكم القرآن، ولا أزال أعلن النتيجة لحوار علماء المسلمين والنصارى واليهود بأنّ المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني سيجده الباحثون عن الحقّ حقاً هو المهيمن بسلطان العلم الملجم، وليس تحدي الغرور والكِبر كما تصفني به أيها الداعشي. فادلُ بدلوك وقل وحاجِجني بما تشاء من القرآن العظيم من الغلاف إلى الغلاف سواء بمحكمه أو بمتشابهه، فوالله ثمّ والله ثمّ والله لا يستطيع أن يغلب ناصر محمد اليماني ولو في مسألةٍ واحدةٍ كافةُ علماء المسلمين والنصارى واليهود ولو كان بعضهم لبعضٍ نصيراً وظهيراً، فكونوا على ذلك من الشاهدين. ولئن غلبتكم في ترليون ترليون مسألةٍ وغلبتم ناصر محمد اليماني في مسألةٍ واحدةٍ فقط من القرآن العظيم فهنا عليّ إعلان الهزيمة والتراجع عن عقيدة أنّني الإمام المهديّ وعلى الأنصار في مختلف الأقطار التراجع عن اتّباع ناصر محمد اليماني، فإن لم تفعلوا ولن تفعلوا فاتّقوا الله الواحد القهار يا معشر علماء المسلمين واستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم لنحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون.

فهل تدرون كيف تفرَّقَ آباؤكم من الأمم الذين من قبلكم في دينهم إلى شيعٍ وأحزابٍ؟ ذلك بسبب قولهم على الله ما لا يعلمون أنّه الحقّ من ربّهم وكلٌّ منهم يأخذ من القرآن ما وافق هواه وما خالف هواه من القرآن تركه ويُعرِض عنه وكأنّه لا وجود لتلك الآية في القرآن التي تخالف هواه. ولكنّ الإمام المهديّ ناصر محمد ليس كمثل الذين يؤمنون ببعض القرآن ويكفرون ببعض كالذين قال الله عنهم في محكم القرآن العظيم في قول الله تعالى:
{وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ (84) ثُمَّ أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (85) أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ (86)} صدق الله العظيم [البقرة].

وكذلك مُحرّم عليكم إخراج إخوانكم المسلمين من ديارهم وسفك دمائهم ونهب أموالهم، فلَكَم هجّرتم الناس من قُراهم ومدنهم ظلماً وعدواناً بغير الحقّ بحجّة إقامة دولةٍ إسلاميّةٍ! ولكنّكم زدتم المسلمين ظلماً إلى ظلم حكامهم عبيدَ الدنيا، فلا خيرَ في حكّام المسلمين إلا من حكم فعدَلَ وأمر بالمعروف ونهى عن المنكر وحرّم الظلم على نفسه ثمّ يجعله بين شعبه محرّماً كما حرّمه الله بين عباده، ولكنّ حكام الشعوب العربيّة لا يهمّهم إلا أمْنهم وبقاءهم على كراسي الحكم، وهم ليسوا رحماء بشعوبهم ولا خير فيهم لأنفسهم ولا لأمّتهم إلا من رحم ربي.

وأما بالنسبة لأمريكا التي تشدّ أزر الديمقراطية بإنشاء التعدديّة الحزبيّة السياسيّة بين شعوب المسلمين فإنّما ذلك حتى يقتتِل المسلمون فيما بينهم على السلطة بسبب تفرّقهم إلى أحزابٍ، ففشلوا وذهبت ريحهم كما هو حالهم اليوم.

وأما الممالك والأمارات فهم كذلك ظالمون ولكنّهم أكثر أمْناً وأقلّ سفكاً للدماء في المملكة والإمارة كونها لا يوجد لديهم تعدّد الأحزاب السياسيّة الفاشلة، ولكنّ الممالك والأمارات أخفّ ظلماً من شعوب الديمقراطيّة.

فتعالوا لنعلمكم عن نظام الحكم الإسلامي في الكتاب بالحقّ، وحقيق لا أقول على الله إلا الحقّ:

أولاً، قد أمر الله الحاكم أن يقوم بإعداد مجلس الشورى الإسلاميّ سواء كان ملِكاً أو رئيساً أو نبيّاً أو إماماً فلا يجوز للحاكم أن يتخذ القرار في الشؤون العامة للمسلمين حتى يعرضه على مجلس الشورى، فحتى ولو كان نبيّاً مرسلاً من ربّ العالمين فلا يجوز له أن يتخذ القرار من نفسه في الشؤون العامة حتى يعرضه على مجلس الشورى، ومن بعد الاستماع إلى آراء مجلس الشورى فمن ثمّ يتخذ الرأي الذي يراه مناسباً وهو الذي يقتنع به عقله كون اتّخاذ القرار ليس بالتصويت بل جعله الله بيد الحاكم، وإنما حرّم عليه أن يتخذ القرار من قبل أن يعرضه على مجلس الشورى. وذلك تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]. وأما البيان الحقّ لقول الله تعالى: {فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿١٥٩﴾} صدق الله العظيم، أي فإذا اتّخذت القرار المناسب من بعد الشورى فتوكل على الله في تنفيذه كون القرار جعله الله في الحكم الإسلاميّ بيد واحدٍ وحده وهو الحاكم.

وأمّا كيف يُكَوِّن الحاكم مجلس الشورى الإسلاميّ فعليه أن يُرسي مبدأ الانتخابات الحرّة لمجلس الشورى الإسلامي من قبل الشعب، ولكن من غير تعدديّة حزبيّة بين الشعوب؛ بل يُتنزّل المرشّحون للتصويت من قبل الشعب لانتخاب مجلس الشورى للحاكم، ولكن يمنع الترشيح لمن هبّ ودبّ، هيهات هيهات؛ بل يترشّح أصحاب الشهادات العلميّة كون مجلس الشورى لا بدّ أن يتكّون من مجموعاتٍ مجموعات، فلا بدّ أن تكون مجموعةٌٌ متخصصةٌ في مجال الاقتصاد، ومجموعةٌ أخرى من مجلس الشورى متخصصةٌ في مجال الصناعة، ومجموعة أخرى متخصصةٌ في مجال الزراعة والري والسدود، ومجموعةٌ أخرى متخصصةٌ في مجال الطبّ، ومجموعةٌ أخرى متخصصةٌ في مجال الهندسة والعمران للبنيّة التحتيّة، وهكذا....

والحكمة من ذلك حتى إذا أراد الحاكم الأخذ بآرائهم في مجال ما فعلى سبيل المثال الاقتصاد والتجارة فمن ثمّ يدعو مِنْ مجلس الشورى فقط الطائفة المُتخصِّصة في مجال الاقتصاد والتجارة للتشاور في أمرٍ يخصّ التجارة والاقتصاد لدعم الخزينة العامة التي هي بيت مال المسلمين. وعندما يريد الحاكم التخطيط في بناء المدن والشوارع والطرقات فيستدعي طائفة مجلس الشورى المتخصصة في الهندسة والطرقات والفنّ المعماري.. فهكذا نظام الشورى الإسلامي؛ فليس همجياً كمجلس النوّاب اليمني ومن كان على شاكلتهم في الدول الإسلاميّة بل يتمّ تأسيس مجلس شورى منظماً، ويعرض الحاكم الأمر الذي يريد التشاور فيه على أهل مجلس الاختصاص في ذلك الأمر.

وأُشهد لله أنّ هذا النظام ينجح حتى في الدول الكافرة فإذا طبّقت هذا النظام فهي سترقى إلى أوجِ العُلى كما نجحت ملِكة اليمن السبأيّة اليمانيّة في الحكم وأوتيت وشعبها من كلّ شيء سواء في مجال الصناعة والتجارة والزراعة وغير ذلك فقد نجحت في كافة المجالات التنمويّة. وهل تدرون ما سرّ نجاحها؟ وذلك كونها طبقت حكم الشورى الحقّ برغم أنّها كافرة ولكنّها كونت لها مجلس شورى عظيماً متخصّصين جماعاتٍ جماعات في مختلف المجالات، وكانت لا تقطع أمراً في الشؤون العامة حتى تعرضه على مجلس الشورى. فانظروا إلى قولها لمجلس الشورى؛ وقال الله تعالى:
{قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّىٰ تَشْهَدُونِ (32)} صدق الله العظيم [النمل]. بمعنى أنّها لا تتخذ أي قرارٍ في الشؤون العامة حتى تعرضه على مجلس الشورى، ولذلك أوتيت من كلّ شيءٍ أي نجحت في كل شيءٍ في مختلف المجالات. ولكن للأسف لم يَعِ المسلمون كيفية حكم الشورى الإسلاميّ!

ولا يزال لدينا التفصيل عن كيفية التبادل السلمي للسلطة في حالة موت الحاكم أو إذا كان الحاكم ظالماً، وأما إذا وُجِدَ الحاكم العادل الذي حكم فعدَل فرقّى شعبه إلى أوج العُلى وأنهى البطالة والفقر وأرسى الأمن وأنهى الفساد ورفع الاقتصاد فبأيّ حقٍّ يتمّ تبديله؟ أفلا تعقلون! فماذا بعد الحقّ إلا الضلال؟

وعلى كل حالٍ يا أصحاب الدولة الإسلاميّة الداعشية، إنّني الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني خليفة الله في الأرض ابتعثني الله رحمةً للعالمين وفضلاً من الله عظيماً على المسلمين لنعلّمهم بما لم يكونوا يعلمون. وأعلّمكم كيفية الدعوة إلى دين الله بالحكمة والموعظة الحسنة، ومن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر فلم يأمركم الله أن تُكرِهوا الناس حتى يكونوا مؤمنين؛ بل من شاء أن يعبد الله فهو الحقّ فنعلِّمه كيف يعبد الله ربّه الحقّ، ومن شاء أن يعبد ما شاء فلا نُحاربه حتى يعبد الله وحده. بل علينا البلاغ وعلى الله الحساب كون الله جعل الجنة لمن شكر والنار لمن كفر.

وأما المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني فيدعو البشر كافةً إلى عبادة الله وحده لا شريك له ولا أُكرههم على ذلك؛ بل نعطيهم مبدأ حريّة العبودية كون ليس عليّ حسابهم؛ بل إلى ربِّهم إيابهم ثم إنّ عليه حسابهم، فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَقُلِ الحقّ مِن رَّبِّكُمْ ۖ فَمَن شَاءَ فَلْيُؤْمِن وَمَن شَاءَ فَلْيَكْفُرْ ۚ إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا ۚ وَإِن يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ ۚ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا (29)} صدق الله العظيم [الكهف].

وتصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ (25) فَأَيْنَ تَذْهَبُونَ (26) إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ (27) لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن يَسْتَقِيمَ (28) وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ ربّ الْعَالَمِينَ (29)} صدق الله العظيم [التكوير].

وتصديقاً لقول الله تعالى:
{قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ (11) وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ (12) قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ (13) قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي (14) فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا ذَٰلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ (15) لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ۚ ذَٰلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ ۚ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ (16) وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ (17) الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ (18) أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ (19) لَٰكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ وَعْدَ اللَّهِ ۖ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ (20)} صدق الله العظيم [الزمر].

وهل تدرون يا معشر الداعشيين لماذا الله لم يأمرنا أن نُكره الناس على الإيمان ليعبدوا الله كرهاً وهم صاغرون؟ وذلك كون الله لا ولن يتقبل منهم عبادتهم شيئاً حتى يعبدوا الله مخلصين له الدين من خالص قلوبهم وليس خشيةً من العبيد يعبدون الربّ المعبود؛ بل شرط أنهم لا يخشون في عبادتهم لربهم إلا الله وحده. تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلاَةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلاَّ اللّهَ فَعَسَى أُوْلَئِكَ أَن يَكُونُواْ مِنَ الْمُهْتَدِينَ ﴿18﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

ويا معشر تنظيم القاعدة بالدولة الإسلاميّة بالعراق، إنّكم لا تستطيعون بناء الخلافة الإسلاميّة بإكراه الشعوب وسفك دمائهم للتسلط عليهم بالقوة، ولكنّ الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم يحيي قلوب المسلمين بنورٍ من البيان الحقّ للقرآن العظيم حتى لا يكون كلّ مسلمٍ عاقلٍ قد تدَبّرَ وتفكّرَ في بيانات المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني إلا ووجد قلبه يرضى ويأمن ويطمئِن ويقبل أن يجعل الله ناصر محمد اليماني خليفته في الأرض كونه أبصر الحقّ وقال: "هذا هو الإمام الحقّ والحَكَمُ العدل وذو قولٍ فصلٍ وما هو بالهزل كونه ماذا بعد الحقّ إلا الضلال؟ فهذا هو فعلاً رحمةٌ للعالمين". ألا وإنّ الذي جعل الإمام المهديّ رحمةً للعالمين وذلك كونه اتّبع البصيرة التي اتّبعها محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم ذلكم القرآن العظيم.

ويا أحبتي في الله جنود الدولة الإسلاميّة، استجيبوا لله وللإمام المهديّ لما يُحييكم كما استجاب الذين من قبلكم إلى الله والرسول لما يُحيي قلوبهم من آيات القرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (24) وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ (25)} صدق الله العظيم [الأنفال].

وإن أبيتُم دعوة الاحتكام إلى البيان الحقّ للقرآن العظيم فيما كنتم فيه تختلفون فاعلموا أنّ الله لشديد العقاب فيُرسِل عليكم عذاباً من فوقكم أو من تحت أرجلكم أو يُلبسكم شِيعاً فيذيق بعضكم بأس بعضٍ، واتّقوا فتنةً لا تُصيبنّ الذين ظلموا منكم خاصةً، واعلموا أنّ الله شديد العقاب.

ويا أحبتي في الله، أقسم بالله العظيم من يحيي العظام وهي رميم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم إنّني المهديّ المنتظَر ناصر محمد، واعلموا أنّ الله ما جعل حجّتي عليكم في القسم ولا في الاسم بل في سلطان العلم نستنبطه لكم من القرآن العظيم، واعلموا أنّ الله جعلني للناس إماماً وزادني بسطةً في العلم على كافة علماء الأمّة ليجعلني قادراً على أن أحكم بينهم فيما كانوا فيه يختلفون حتى نوحّد صفّهم ونجمع شمل أمّتهم على صراطٍ مستقيمٍ فنُعيدهم إلى منهاج النبوّة الأولى فيتّبعون كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ التي لا تُخالف لمحكم القرآن نور على نور كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ.

وأشهد الله وكفى بالله شهيداً أنّني المهديّ المنتظَر ناصر محمد أعلن الكفر المطلق بالتعدديّة المذهبيّة في دين الله الإسلام وأعلن الكفر المطلق بتعدد الأحزاب السياسيّة بين الشعوب وأثبت تحريم ذلك في منهاج النبوّة الحقّ كتاب الله وسنّة رسوله الحقّ، وقد حرّم الله بينكم تعدد الأحزاب وذلك حتى لا تتفرّقوا فتفشلوا فتذهب ريحكم كما هو حالكم اليوم؛ بل نجعلكم بنعمة الله (القرآن العظيم) إخواناً متحابّين في الله على قلبٍ واحدٍ، فوالله ثمّ والله يا معشر المسلمين إنّكم لستُم على شيء حتى تُقيموا ما أُنزل إليكم في محكم القرآن العظيم. فاعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرّقوا فتكونوا بنعمة الله إخواناً، وإن أبَيتُم وكان لكم كيدٌ فكيدوني ثم لا تنظروني. واعلموا أنّني أمشي في الشارع العام غير متلثمٍ ولا أخاف في الله لومة لائمٍ، فهل يخشى أحداً من كان الله معه؟ نِعْمَ المولى ونعم النصير.

ويا أحبتي في الله علماء المسلمين وأمّتهم، لقد دخلت الدعوة المهديّة العالميّة في الأشهر الأولى للعام الحادي عشر منذ بدْء الدعوة المهديّة وأنا أدعوكم ليلاً ونهاراً إلى الاحتكام إلى القرآن العظيم لنحكم بينكم في جميع ما كنتم فيه تختلفون في دينكم لنوحّد صفّكم، فلماذا لم تستجيبوا لدعوة الاحتكام إلى الله ليحكم بينكم؟ فمن أحسن من الله حكماً! فهل على الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني إلا أن يستنبط لكم أحكام الله الحقّ من محكم القرآن العظيم؟

ويا أحبتي في الله علماء المسلمين، فهل تنتظرون مهديّاً منتظراً يبعثه الله متّبعاً لأهوائكم؟ ولكنكم تفرّقتم إلى شيعٍ وأحزابٍ فإن أرضيتُ طائفةً منكم أغضبتُ الأخرى، وهيهات هيهات أن يتّبع الإمام المهديّ ناصر محمد أهواءكم ما دمت حياً؛ بل أنطق بالحقّ فمن شاء فليؤمن ومن شاء فليكفر والحكم لله وهو خير الفاصلين.

وأفتي بالحقّ من غير ظلمٍ أنّ جميع مذاهب المسلمين وطوائفهم على ضلالٍ مبينٍ، وإنّما الطائفة الناجية فهي كلّ من جاء ربّه بقلبٍ سليمٍ من الشرك. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ (87) يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ (88) إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ (89)}
صدق الله العظيم [الشعراء].

أولئك هم الطائفة الناجية ويوجدون في كلّ أمّةٍ وهم الذين آمنوا ولم يلبسوا إيمانهم بظلم الشرك بالله. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿٨١الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

وربما يودّ كافة علماء المسلمين أن يقولوا: "إذاً فنحن وأمّتنا في الجنة أجمعون حسب فتواك، فنحن لا نشرك بالله شيئاً". فمن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: بل أشركتم بالله عباده المقرّبين فتقولون هؤلاء شفعاؤنا عند الله، ولا يعلم الله بعبدٍ يتجرأ للشفاعة بين يديه فيطلب من ربّه الشفاعة لعباده فإنكم لكاذبون، فتذكروا قول الله تعالى:
{وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَـؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ (18) وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (19) وَيَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلّهِ فَانْتَظِرُواْ إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ (20)} صدق الله العظيم [يونس].

وربما يودّ أحد علماء الأمّة أن يقول: "إنما يقصد الأصنام". فمن ثم يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد وأقول: وهل تدري ما سرّ عباده الأصنام؟ إنّها تماثيلٌ لعباد الله المقربين تفتريها الأمم الأولى من بعد موت الأنبياء والذين اتبعوهم فيضلّهم الشياطين بالمبالغة في عباد الله المقربين ثم يعبدونهم ليقربوهم إلى الله زلفى. وقال الله تعالى:
{أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ (3)} صدق الله العظيم [الزمر].

ويا معشر علماء المسلمين، لقد أضللتم عن الصراط المستقيم بسبب عقيدة شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود، ألم ينفِ الله أن يتجرأ عبدٌ بين يدي الله ليشفع لعباده؟ وقال الله تعالى:
{هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ جَادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فَمَنْ يُجَادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمْ مَنْ يَكُونُ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا (109)} صدق الله العظيم [النساء].

وأشهد الله أنّني الإمام المهديّ ناصر محمد أنذركم عقيدة شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:51].

فهل هذه الآية ترونها لا تزال بحاجةٍ للتأويل أو التفصيل؟ بل هي آية محكمةٌ بيّنةٌ من آيات أمّ الكتاب تنفي عقيدة شفاعة عبيد الله المقربين:
{يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَلا خُلَّةٌ وَلا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ} صدق الله العظيم [البقرة:254].

وتصديقاً لقول الله تعالى:
{وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْهَا} صدق الله العظيم [الأنعام:70].

وتصديقاً لقول الله تعالى:
{اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلا شَفِيعٍ أَفَلا تَتَذَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [السجدة:4]. فتلكم آياتٌ محكماتٌ بيّناتٌ من آيات أمّ الكتاب تنفي شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود.

وربما يودّ أحد علماء الأمّة الذين في قلوبهم زيغٌ عن الحقّ من الذين يتّبعون متشابه القرآن في ذكر الشفاعة ويذرون المحكم وراء ظهورهم أن يقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني ألم يقل الله تعالى:
{اللَّهُ لا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ} صدق الله العظيم [البقرة:255]؟".

فمن ثم نردّ عليه بالحقّ: إنما يأذن الله لمن يشاء من عباده لتحقيق الشفاعة في نفس الربّ لتشفع لعباده رحمتُه من عذابه. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَوْمَئِذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلاً} صدق الله العظيم [طه:109]؛ أي رضي له بالقول الصواب في خطاب الربّ لتحقيق الشفاعة في نفس الله فتأتي الشفاعة من الله لعباده فتشفع رحمتُه للضالين منهم بعد أن ذاقوا وبال أمرهم، فتشفع لهم رحمته من عذابه بسبب خطاب الربّ بالقول الصواب، فلن يشفع لكم غير الله برحمته من عذابه. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ} صدق الله العظيم [الزمر:44]. ولكنّ عقيدتكم أنّ العبد يتقدّم بين يدي الله طالباً الشفاعة لعبيد الله بين يدي الله أرحم الراحمين!

ويا معشر جنود الدولة الإسلاميّة وعلماءهم وفضيلة الشيخ أبا بكر البغدادي، أجيبوا داعي الاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم لتنظروا أصَدَقَ الإمامُ المهديّ ناصر محمد اليماني أم كان من الكاذبين؟ فإن هيمن عليكم بسلطان العلم من محكم القرآن العظيم فقد صدق وإن هيّمنتم عليه فقد كذب، والحكم لله وهو خير الفاصلين.

وأَشهد أنّكم لستم بعملاءٍ ولكنّكم ضالون في طريقة جهادكم، وصنعتم الحجّة لدول الكفر لغزو بلاد المسلمين. فاتّقوا الله واستجيبوا وكافة علماء المسلمين والحوثيين للاحتكام إلى كتاب الله القرآن العظيم لنحيي قلوبكم بالبيان الحقّ للقرآن العظيم فلئن أنبتم إلى ربّكم ليبصّركم بالحقّ فتبصروا أنّه في دعوة الإمام ناصر محمد اليماني وفي بيانه الحقّ للقرآن بالقرآن، وإذا لم تنيبوا إلى ربّكم ليهدي قلوبكم فاعلموا أنّ البيان الحقّ للقرآن العظيم سوف يكون عليكم عمًى فيجعل في أذانكم وقراً فلا تفقهوه وعلى قلوبكم غشاوة فلا تبصروه، فالحلّ هو الإنابة إلى الربّ فيقول أحدكم:
"يا رب، إنك قلت وقولك الحقّ وقال ربّكم أدعوني أستجب لكم، فعبدك ينيب إليك وأقول: اللهم إن كان ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر اللهم فلا تجعل بعثه حسرةً على عبدك، اللهم فبصّرني بالحقّ وارزقني اتّباعه، اللهم وإن كان ناصر محمد اليماني مفتريّاً شخصية المهديّ المنتظَر فبصّرني أنّه على باطلٍ واجعل لي حجّة سلطان العلم عليه إنّك أنت السميع العليم، اللهم وإن كان ناصر محمد اليماني هو المهديّ المنتظَر الحقّ فالحق يَعلو ولا يُعلى عليه اللهم فمكنّه في الأرض عاجلاً غير آجل وأظهره على كافة البشر في ليلةٍ وهم صاغرون من أبَى واستكبر وأراد أن يطفئ نور الله، ويأبى الله إلا أن يتمّ نوره ولو كره المجرمون ظهوره".

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
___________