-1-
الإمام ناصر محمد اليماني
«أسس» نگاه کن آنان چه زمانی بهخاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه خداوند کردهاند، در نزد خود متحسر میشوند. پاسخی که در کتاب خداوند پیدا میکنیم این است که این تحسر بعد از نازل شدن عذاب الهی بر سرشان رخ میدهد و طبق فرموده خداوند تعالی هر یک از آنها خواهند گفت:
{ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۵۵﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿۵۶﴾ } صدق الله العظيم.
این فتوا که خداوند بهخاطر گمراهان روگردانی که به علت اعراضشان از دعوت انبیا هلاک شدهاند ، متحسر است در کجای قرآن آمده است؟ اگر راست میگویید برهانتان کجاست؟ مهدی منتظر پاسخ را مستقیم به پروردگار واگذار مینماید که در آیات محکم کتابش میفرماید:
{ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿۲۹﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۰﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۳۱﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۳۲﴾}صدق الله العظيم [يس]
کسی جز این گروه محبوبان خدا و محبان او، در همراهی با امام مهدی در دنیا و آخرت، ثابت قدم نمیماند. حب خداوند آنها را از نقاط پراکنده جهان به دور هم جمع کرده است. به خداوند یگانه سوگند که انبیا و شهیدان به مقام و قرب آنها نسبت به خداوند غبطه میخورند و این گروه نه از انبیا خداوند هستند و نه در آرزوی شهادت در راه خداوند؛ بنابراین از شهدا نیستند زیرا که آرزوی رویارویی با کافران و ریختن خون آنها را ندارند بلکه در آرزو چیزی هستند که در نزد خداوند محبوبتر است و آن، هدایت شدن کافران است. لذا میبینید آرزو ندارند با کافران بجنگند و خون آنها را بریزند تا خود وارد بهشت شوند. بلکه در پی هدایت تمامی امتها هستند. هدف آنها هدایت همه مردم است و شب وروز برای تحقق این هدف بزرگ و متعالی تلاش میکنند. آنها رحمت خداوند بر مردماند، قدر آنها دانسته نشده و کسی از راز آنها آگاه نیست. به خداوند بزرگ سوگند که این حقیقت قومی است که محبوان خداوند و محبان او هستند و خداوند در محکمات کتاب خود وعده آنها را به شما داده است:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءاَمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(۵۴) }صدق الله العظيم [المائدة]
ممکن است کسی این سؤال را مطرح کند که: «ناصر محمد، آیا نمیبینی این قوم محبوبان خداوند و محبان او [یحبهم الله و یحبونه] هستند در آرزوی جنگیدن و ریختن خون کافران هستند، نه هدایتشان؛ دلیل آن هم این فرموده خداوند تعالی است که :
{ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ}صدق الله العظيم؟».
به خداوندی که جز او خدایی نیست سوگند بزرگترین فضل آنها این است که عبادتشان نسبت به پروردگار به کل از مادیات پاک شده است: { ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ } صدق الله العظيم. آیا در جایی که از فضل خداوند بر آنها سخن گفته میشود؛ نامی از بهشت آمده و بهشت به عنوان بزرگترین فضل برایشان مقرر شده است؟ هرگز چنین نیست! بزرگترین فضل کتاب همانا{ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ } است. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ }.
و خداوند تعالی می فرماید:
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - شعبان - 1433 هـ
27 - 06 - 2012 مـ
۷ - تیر - ۱۳۹۱ ه.ش.
04:52 صبح
[ لمتابعة رابط المشـاركــة الأصليَّة للبيــان ]
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=49165
ـــــــــــــــــــــ
پاسخ مهدی منتظر به سؤال یکی از پرسشگران درباره اسم اعظم خداوند...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنبياء الله ورسله وآلهم الأطهار وجميع المسلمين التابعين للحق إلى يوم الدين..
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته برادر گرامی «أسس» خداوند تعالی میفرماید:
{ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ } صدق الله العظيم [التوبة:۱۰۹]
27 - 06 - 2012 مـ
۷ - تیر - ۱۳۹۱ ه.ش.
04:52 صبح
[ لمتابعة رابط المشـاركــة الأصليَّة للبيــان ]
https://mahdialumma.org/showthread.php?p=49165
ـــــــــــــــــــــ
پاسخ مهدی منتظر به سؤال یکی از پرسشگران درباره اسم اعظم خداوند...
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنبياء الله ورسله وآلهم الأطهار وجميع المسلمين التابعين للحق إلى يوم الدين..
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته برادر گرامی «أسس» خداوند تعالی میفرماید:
{ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ } صدق الله العظيم [التوبة:۱۰۹]
امیدوارم شما از گروه اول بوده و چراغی روشن برای امت باشید و از آنجا که شما از منبریان معروف هستید و تصویرتان از طریق ماهواره وارد خانه بسیاری از مسلمانان شده است، برای شرکت در گفتوگو درباره رکنی از ارکان اسلام، یعنی نماز به شما خیرمقدم میگوییم. خداوند نماز را به عنوان راه ارتباط بین عبد و معبود قرار داده است و ما به اذن خداوند از آیات محکم کتاب که برای خردمندان مایه پند و اندرز است، درباره آن بهطور مفصل توضیح خواهیم داد. اما شرطی برای این گفتوگو داریم، شرط این است که شما نام حقیقی خود را اعلام و عکس خود را نیز بگذارید، تا ببینیم آیا چهره شما واقعا از راه ماهواره پخش شده است و شما را در تلویزیون دیدهایم و بر طبق قسمی که یاد کردهاید از کسانی هستید که در ماهواره حاضر میشوید .برادر گرامی سلام بر شما و خوش آمدید، به انصار امر میکنیم که احترام شما را بهجا آورده و برای شما جایگاه ویژهای در نظر بگیرند. در امری که مربوط به «خبر بزرگ» [نبأ عظیم] و گفتوگو درباره دین خداست، جدی باش و خود را پنهان مکن، از چه چیزی میترسی ای مرد؟
از علمای امت در تعجبم، کسانی که خداوند آنها را از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی در «عصر گفتوگو قبل از ظهور» آگاه کرده است، اما یکی از مشایخ مشهور جرأت نکرده است تا با گذاشتن عکس و نام واقعی خود با امام ناصر محمد یمانی پیرامون رکن نماز که ستون دین است؛ به گفتگو بنشیند.
ممکن است «أسس» بگوید: «چرا به جای آنکه برای یکی از شیوخ معروف که از انصارت نیست نماز را توضیح دهی؛ بیان مربوط به نماز را برای انصار خود کامل نمی کنی؟» پاسخ امام مهدی ناصر محمد این است که: ای مرد! امام مهدی نمیخواهد یک فرقه جدید به فرق اسلامی اضافه کند، چون اگر آن را به صورت کامل بیان کرده و به انصار دستور بدهیم تا ملزم باشند نماز خود را بر اساس بیان حق نماز بهجا آورند؛ مجبور میشوند که مساجد خداوند را ترک کرده و در منازلشان نماز بهجای آورند و این به دعوت مهدوی صدمه میزند. مردم خواهند گفت: فلانی برای گزاردن نماز پنج بار در مسجد حاضر میشد تا اینکه پیرو امام ناصر محمد یمانی شد. حال در مسجد نماز نمی واند ولو یک نوبت از نوبتهای نماز. پس مردم تصور خواهند کرد ناصر محمد یمانی باعث گمراهی مردم شده و از او بیشتر بدشان میآید و حکم بر گمراه بودن او میدهند و به این ترتیب در حق خود ظلم کرده و از دعوت حق پروردگارشان رو میگردانند. لذا نمیخواهیم بیان نماز را برای انصار عزیزم کامل کنیم و به آنها دستور دادهایم نماز خود را مانند نماز اهل سنت و جماعت بجا آورند ولو اینکه رکعتهای نماز شان بیش از حد مفروض باشد؛ خداوند آن را به عنوان نافله مینویسد؛ خداوند نمار مسلمانان را ولو در نحوه بهجا آوردنش اختلاف باشد میپذیرد ؛ مهم این است که نمازشان باید عاری از شرک بوده و احدی را با خداوند نخوانند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا }صدق الله العظيم [الجن:۱۸]از علمای امت در تعجبم، کسانی که خداوند آنها را از دعوت امام مهدی ناصر محمد یمانی در «عصر گفتوگو قبل از ظهور» آگاه کرده است، اما یکی از مشایخ مشهور جرأت نکرده است تا با گذاشتن عکس و نام واقعی خود با امام ناصر محمد یمانی پیرامون رکن نماز که ستون دین است؛ به گفتگو بنشیند.
ممکن است «أسس» بگوید: «چرا به جای آنکه برای یکی از شیوخ معروف که از انصارت نیست نماز را توضیح دهی؛ بیان مربوط به نماز را برای انصار خود کامل نمی کنی؟» پاسخ امام مهدی ناصر محمد این است که: ای مرد! امام مهدی نمیخواهد یک فرقه جدید به فرق اسلامی اضافه کند، چون اگر آن را به صورت کامل بیان کرده و به انصار دستور بدهیم تا ملزم باشند نماز خود را بر اساس بیان حق نماز بهجا آورند؛ مجبور میشوند که مساجد خداوند را ترک کرده و در منازلشان نماز بهجای آورند و این به دعوت مهدوی صدمه میزند. مردم خواهند گفت: فلانی برای گزاردن نماز پنج بار در مسجد حاضر میشد تا اینکه پیرو امام ناصر محمد یمانی شد. حال در مسجد نماز نمی واند ولو یک نوبت از نوبتهای نماز. پس مردم تصور خواهند کرد ناصر محمد یمانی باعث گمراهی مردم شده و از او بیشتر بدشان میآید و حکم بر گمراه بودن او میدهند و به این ترتیب در حق خود ظلم کرده و از دعوت حق پروردگارشان رو میگردانند. لذا نمیخواهیم بیان نماز را برای انصار عزیزم کامل کنیم و به آنها دستور دادهایم نماز خود را مانند نماز اهل سنت و جماعت بجا آورند ولو اینکه رکعتهای نماز شان بیش از حد مفروض باشد؛ خداوند آن را به عنوان نافله مینویسد؛ خداوند نمار مسلمانان را ولو در نحوه بهجا آوردنش اختلاف باشد میپذیرد ؛ مهم این است که نمازشان باید عاری از شرک بوده و احدی را با خداوند نخوانند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
مهم این است که ما آنها را از تاریکی و ظلمت خارج و وارد نور کرده یم تا جز خداوند کسی را نخوانند و در برابر پروردگارو معبودشان انتظار شفاعت شدن از جانب بندگان را نداشته باشند. ما آنها را با بیان حق از قرآن از رجس شیطان پاک کردهایم، عبادت آنها عبادت حق پروردگارشان شده است از روی عادت خداوند را نمیخوانند بلکه قدر خداوند را آنگونه که شایسته خداوند است میدانند و رضوان خداوند را نهایت آمال خود قرار دادهاند که علت آن هم این است که حب خداوند در قلبشان بزرگتر از هر محبتی است و خداوند نیز آنها را دوست دارد. عبادت آنها در برابر پروردگارشان از مادیات دنیا و آخرت خالی شده است. حب خداوند اعظم با حب مادیات در قلب عبد جمع نمیشود، و بر طبق کتاب خداوند، این بزرگترین فضلی است که به این گروه که محبوب خداوندند و محب او [یحبهم الله و یحبونه] عطا شده است. آنها خدای خود را بیش از هر چیزی که در ملکوت خداوند در دنیا و آخرت است دوست دارند.
قسم به خداوند آسمانها و زمین و آنچه که بین آنهاست و پرودگار عرش عظیم که به ملکوت دنیا و آخرت و مانند آن، هر چه که میخواهد باشد و هر اندازه هم که مهم باشد، ولو ملک بلا حدودی باشد که خداوند به تک تک آنها بدهد؛ راضی شوند تا نعیم اعظم ملکوت خداوند محقق شود یعنی رضای نفس خداوند ارحم الراحمین. این از شدت محبت آنها نسبت به خداوندشان است که از مرزهای مادی دنیا و آخرت گذشته است. آنها میگویند: چگونه از بهشت نعیم و حور العین لذت ببریم درحالیکه چیزی که بیش از هر چیزی در نزد ما محبوب است در نفس خود به خاطر بندگان گمراه که پشیمان شدهاند متحسر و حزین باشد! ممکن است این مردی که امیدواریم قلبش بر تقوا بنیان شده باشد [أُسس على التقوى] بگوید: «ناصر محمد؛ آیا تو ادعا میکنی خداوند بهخاطر کافران مفسد در زمین که از دعوت حق روبرگردانیدهاند در زمان حیاتشان متحسر است؟» امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: پناه بر خدا که نسبت ناحق به خداوند بدهم، خداوند در این حیات از کافران و تمام کسانی که از حقی که از جانب پروردگارشان آمده است رو گردانند، خشمگین است. سبحان الله، من چیزی که نشان دهد خداوند برای آنها متحسر است پیدا نمیکنم! بلکه خداوند نسبت به آنها بسیار غضبناک است و عداوت و خشم او نسبت به آنها بسیار بیشتر از خشم مؤمنان نسبت به کافران است. سزاوار نیست تا زمانی که خودشان بهخاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه خداوند کردهاند متحسر نباشند؛ خداوند درنفس خود برای آنها متحسر باشد. به راستی که تنها بعد از نازل شدن عذاب خداوند است که اینان در نفس خود دچار حسرت میشوند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵۳﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿۵۴﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۵۵﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿۵۶﴾أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿۵۷﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۸﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۵۹﴾ }صدق الله العظيم [الزمر]قسم به خداوند آسمانها و زمین و آنچه که بین آنهاست و پرودگار عرش عظیم که به ملکوت دنیا و آخرت و مانند آن، هر چه که میخواهد باشد و هر اندازه هم که مهم باشد، ولو ملک بلا حدودی باشد که خداوند به تک تک آنها بدهد؛ راضی شوند تا نعیم اعظم ملکوت خداوند محقق شود یعنی رضای نفس خداوند ارحم الراحمین. این از شدت محبت آنها نسبت به خداوندشان است که از مرزهای مادی دنیا و آخرت گذشته است. آنها میگویند: چگونه از بهشت نعیم و حور العین لذت ببریم درحالیکه چیزی که بیش از هر چیزی در نزد ما محبوب است در نفس خود به خاطر بندگان گمراه که پشیمان شدهاند متحسر و حزین باشد! ممکن است این مردی که امیدواریم قلبش بر تقوا بنیان شده باشد [أُسس على التقوى] بگوید: «ناصر محمد؛ آیا تو ادعا میکنی خداوند بهخاطر کافران مفسد در زمین که از دعوت حق روبرگردانیدهاند در زمان حیاتشان متحسر است؟» امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: پناه بر خدا که نسبت ناحق به خداوند بدهم، خداوند در این حیات از کافران و تمام کسانی که از حقی که از جانب پروردگارشان آمده است رو گردانند، خشمگین است. سبحان الله، من چیزی که نشان دهد خداوند برای آنها متحسر است پیدا نمیکنم! بلکه خداوند نسبت به آنها بسیار غضبناک است و عداوت و خشم او نسبت به آنها بسیار بیشتر از خشم مؤمنان نسبت به کافران است. سزاوار نیست تا زمانی که خودشان بهخاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه خداوند کردهاند متحسر نباشند؛ خداوند درنفس خود برای آنها متحسر باشد. به راستی که تنها بعد از نازل شدن عذاب خداوند است که اینان در نفس خود دچار حسرت میشوند. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
«أسس» نگاه کن آنان چه زمانی بهخاطر کوتاهیهایی که در پیشگاه خداوند کردهاند، در نزد خود متحسر میشوند. پاسخی که در کتاب خداوند پیدا میکنیم این است که این تحسر بعد از نازل شدن عذاب الهی بر سرشان رخ میدهد و طبق فرموده خداوند تعالی هر یک از آنها خواهند گفت:
{ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۵۵﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿۵۶﴾ } صدق الله العظيم.
این فتوا که خداوند بهخاطر گمراهان روگردانی که به علت اعراضشان از دعوت انبیا هلاک شدهاند ، متحسر است در کجای قرآن آمده است؟ اگر راست میگویید برهانتان کجاست؟ مهدی منتظر پاسخ را مستقیم به پروردگار واگذار مینماید که در آیات محکم کتابش میفرماید:
{ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿۲۹﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۰﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۳۱﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۳۲﴾}صدق الله العظيم [يس]
پس برای بندگان نعیم اعظم روشن میشود که خداوندشان بهخاطر بندگان نادمی که عذاب میشوند در نفس خود حزین و متاثر است. آنها پیش خود میگویند: «در این صورت سزاوار نیست که در بهشت نعیم بمانیم درحالیکه خداوندی که در نزد ما از همه چیز عزیزتر است متحسر و حزین است. هیهات که تا او راضی نشود، ما راضی نخواهیم شد و اگر او راضی نمیشود، پس برای چه ما را آفریده است؟ اینکه از حورالعین و بهشت نعیم او لذت ببریم؟» آنان در آیات محکم کتاب خداوند حکمت خلقتشان را پیدا کردهاند: خداوند آنها را برای رفتن به بهشت یا عذاب در آتش جهنم نیافریده است و خداوند تعالی میفرماید:
{ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (۵۶)}صدق الله العظيم [الذاريات]آیا بهخاطر آنکه این گروه ِمحبوبان خداوند و محبان او، رضوان الله «نعیم اعظم» را به عنوان غایت خود پذیرفته و از آن به عنوان وسیلهای برای رسیدن به بهشت کوچکتر خداوند استفاده نمیکنند؛ آنها را از راه راست [صراط مستقیم] منحرف میشمارید؟ هیهات هیهات ...قسم به خداوند عظیم آنها درحالیکه هنوز در این دنیا هستند میدانند «رضوان الهی» نعیم بزرگتر خداوند است و بهشت نعیم کوچکتر او؛ پس چگونه از نعیم بزرگتر خداوند [یعنی رضایت خدا] به عنوان وسیلهای برای رسیدن به نعیم کوچکتر استفاده کنند! مگر خداوند در محکمات کتاب خود فتوا نداده است که نعیم رضوان خدا بالاتر و عظیمتر از بهشت اوست ؟خداوند تعالی میفرماید:
{ وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(۷۲) }صدق الله العظيم [التوبة]سؤالی که امام مهدی درباره حقیقت اسم اعظم خداوند؛ از تمام مسلمانان دارد این است که: آیا شما انصار امام مهدی در عصر «گفتوگو قبل از ظهور» را از راه راست گمراه میدانید چون رضایت خداوند در نفسش را خواسته ثابت خود در دنیا و آخرت قرار دادهاند؟ بگو اگر راست میگویید، برهانتان چیست؟ به خداوند یکتایی که جز او خدایی نیست قسم، این گروه از مردم که محبوب خداوند هستند و محب او [يحبهم الله ويحبونه] حقاً به این نتیجه رسیدهاند که بدون هیچ شکوتردیدی، رضوان خداوند نعیمی بزرگتر از بهشت اوست؛ لذا رضوان خداوند را به عنوان هدف نهایی خود برگزیدهاند. این محبوبان و محبان خداوند کسانی هستند که امام مهدی منتظر در برابر تمام بشریت در حقشان فتوا داده و میگوید: قسم به خداوند بزرگ که پروردگار آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست، قسم به پروردگار عرش عظیم، آنها همگی به ملکوت دنیا و آخرت خداوند راضی نخواهند شد، مگر نعیم اعظم خداوند محقق شود و خداوند راضی باشد. آنها خود گواه و شاهد این شهادت حق هستند که امام مهدی دربارهی آنان داده است و [امام مهدی] حقیقتی پنهان را برای مردم آشکار نموده که جز خداوند کسی از آن خبر نداشته است .
این نشانه مهدی منتظر حقی است که از جانب خداوند به سویتان آمده است و این آیه بزگترین نشانه در کتاب است. در کل ملکوت و جهان وجود چیزی بزرگتر از نشانه نعیم اعظم نیست ... سبحان الله العظيم وتعالى علوا كبيراً.کسی جز این گروه محبوبان خدا و محبان او، در همراهی با امام مهدی در دنیا و آخرت، ثابت قدم نمیماند. حب خداوند آنها را از نقاط پراکنده جهان به دور هم جمع کرده است. به خداوند یگانه سوگند که انبیا و شهیدان به مقام و قرب آنها نسبت به خداوند غبطه میخورند و این گروه نه از انبیا خداوند هستند و نه در آرزوی شهادت در راه خداوند؛ بنابراین از شهدا نیستند زیرا که آرزوی رویارویی با کافران و ریختن خون آنها را ندارند بلکه در آرزو چیزی هستند که در نزد خداوند محبوبتر است و آن، هدایت شدن کافران است. لذا میبینید آرزو ندارند با کافران بجنگند و خون آنها را بریزند تا خود وارد بهشت شوند. بلکه در پی هدایت تمامی امتها هستند. هدف آنها هدایت همه مردم است و شب وروز برای تحقق این هدف بزرگ و متعالی تلاش میکنند. آنها رحمت خداوند بر مردماند، قدر آنها دانسته نشده و کسی از راز آنها آگاه نیست. به خداوند بزرگ سوگند که این حقیقت قومی است که محبوان خداوند و محبان او هستند و خداوند در محکمات کتاب خود وعده آنها را به شما داده است:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءاَمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ(۵۴) }صدق الله العظيم [المائدة]
ممکن است کسی این سؤال را مطرح کند که: «ناصر محمد، آیا نمیبینی این قوم محبوبان خداوند و محبان او [یحبهم الله و یحبونه] هستند در آرزوی جنگیدن و ریختن خون کافران هستند، نه هدایتشان؛ دلیل آن هم این فرموده خداوند تعالی است که :
{ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ}صدق الله العظيم؟».
امام مهدی در پاسخ میگوید: به خداوند قسم، تنها این را میدانم که آرزو آنها روبرو شدن با شیاطین جن و انس است آرزوی جنگ با کافران گمراهی که از حال خود خبر ندارند؛ نیستند. اما مقصود از جهادی که در این آیه آمده است؛ جهاد دعوت بشر برای تحقق نعیم اعظم است و در این راه از سرزنش احدی نمیترسند. آنها بهخاطر جنگ سرزنش نمیشوند، بلکه دعوتشان است که باعث میشود مورد شماتت کسانی قرار بگیرند که راز دعوت آنها را نمیدانند.
به خداوندی خدا قسم، بالاترین فضلی که خداوند برای بندگانش در کتاب خود معین فرموده است، فضلی است که به این قوم [یحبهم الله و یحبونه] عطا شده است؛ آیا اثری از بهشت و آتش در عبادت آنها میبینید؟ بلکه راز عبادت آنها در برابر خداوند در این آیه آمده است چون محبت آنها به خداوند آنقدر بزرگ و عظیم است که از علائق مادی [هر چه که میخواهد باشد] گذشته است و مادیات را چه در دنیا و چه آخرت حقیر و کوچک میشمارند و در نفس خود، راضی نمیشوند مگر اینکه حبیبشان راضی شود. برای همین است که خداوند در جایی که از آنها سخن میگوید؛ حرفی از بهشت و آتش نیست. خداوند تعالی میفرماید:
{ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءاَمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ (۵۴)} صدق الله العظيم [المائدة]به خداوندی خدا قسم، بالاترین فضلی که خداوند برای بندگانش در کتاب خود معین فرموده است، فضلی است که به این قوم [یحبهم الله و یحبونه] عطا شده است؛ آیا اثری از بهشت و آتش در عبادت آنها میبینید؟ بلکه راز عبادت آنها در برابر خداوند در این آیه آمده است چون محبت آنها به خداوند آنقدر بزرگ و عظیم است که از علائق مادی [هر چه که میخواهد باشد] گذشته است و مادیات را چه در دنیا و چه آخرت حقیر و کوچک میشمارند و در نفس خود، راضی نمیشوند مگر اینکه حبیبشان راضی شود. برای همین است که خداوند در جایی که از آنها سخن میگوید؛ حرفی از بهشت و آتش نیست. خداوند تعالی میفرماید:
به خداوندی که جز او خدایی نیست سوگند بزرگترین فضل آنها این است که عبادتشان نسبت به پروردگار به کل از مادیات پاک شده است: { ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ } صدق الله العظيم. آیا در جایی که از فضل خداوند بر آنها سخن گفته میشود؛ نامی از بهشت آمده و بهشت به عنوان بزرگترین فضل برایشان مقرر شده است؟ هرگز چنین نیست! بزرگترین فضل کتاب همانا{ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ } است. لذا خداوند تعالی میفرماید:
{ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ }.
شاید شخصی این سؤال را مطرح کند: « این فضل مورد نظر کدام است»؟ جواب را مستفیم از محکمات کتاب میآوریم که: «يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ»، ولی حب آنها نسبت به خداوند از محدودهی مادیات عبور کرده است و رضوان خداوند، نهایت آرزوی آنان است و تا او راضی نشود؛ راضی نخواهند شد و شما شاهد باشید...
به راستی که خداوند صد نام دارد و انبیاء نود و نه نام آن را به امتها یاد دادهاند،خداوند کار آگاه کردن بشریت از نام اعظم خود را به امام مهدی منتظر واگذار کرده است، نامی که همان صفت رضوان خداوند در نفسش نسبت به بندگان است و راز امام مهدی منتظر در همین امر نهفته است...اگر که ایمان بیاورید...
ممکن است یکی از کسانی که اسامی خداوند را تحریف میکنند؛ سؤال کند: «ناصر محمد به درستی که نام اعظم خداوند نامی است که هر گاه آن را بخوانند از خداوند پاسخ میگیرند». پاسخ امام مهدی این است که : بین اسامی حسنه خداوند [اسماء الحسنی] تفاوتی وجود ندارد.خداوند بسیار بالتر و پاک و منزه از این توصیفات است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{ وَلله الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ }[الأعراف۱۸۰]به راستی که خداوند صد نام دارد و انبیاء نود و نه نام آن را به امتها یاد دادهاند،خداوند کار آگاه کردن بشریت از نام اعظم خود را به امام مهدی منتظر واگذار کرده است، نامی که همان صفت رضوان خداوند در نفسش نسبت به بندگان است و راز امام مهدی منتظر در همین امر نهفته است...اگر که ایمان بیاورید...
ممکن است یکی از کسانی که اسامی خداوند را تحریف میکنند؛ سؤال کند: «ناصر محمد به درستی که نام اعظم خداوند نامی است که هر گاه آن را بخوانند از خداوند پاسخ میگیرند». پاسخ امام مهدی این است که : بین اسامی حسنه خداوند [اسماء الحسنی] تفاوتی وجود ندارد.خداوند بسیار بالتر و پاک و منزه از این توصیفات است. تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
و خداوند تعالی می فرماید:
{قُلِ ادْعُواْ الله أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى }صدق الله العظيم [الإسراء:۱۱۰]
چطور اعتقاد دارید اسم اعظم خداوند نامی است که اگر با آن خدا را بخوانید؛ از او پاسخ می گیرید؟ ای خطبای منابر و ای مفتیها !آیا این عقیده باطل به معنی جدایی انداختن بین اسماء الهی نیست؟ این طور که تصور میکنید نیست، بلکه خداوند را با هر یک از اسامی حسنه او بخوانید، پاسخ میگیرید تصدیق فرمودهی خداوند تعالی:
{قُلِ ادْعُواْ الله أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى }صدق الله العظيم [الإسراء:۱۱۰]اما شما از شدت جهالت، تصور کردهاید اسم اعظم خداوند از دیگر اسامی حسنه او برتر و بزرگتر است، ای کسانی که ندانسته به خداوند نسبت میدهید، شما دروغ گویید. پس امام مهدی منتظر ناصر محمد یمانی برای شما فتوا میدهد علت آنکه به این نام، اسم اعظم گفته میشود چیست. منظور این نیست که نام اعظم خداوند بزرگتر از سایر اسماء حسنی اوست، سبحان الله که خداوند یکی است و تفاوتی بین اسماء الحسنی وجود ندارد. راز آنکه خداوند؛ اسم اعظم الهی را «اعظم» وصف میکند در این است که صفت رضوان خداوند در نفس خود نسبت به مردمان را در آن نهاده است؛ کسانی که قدر خدا را آنگونه که شایسته است شناختهاند، دریافتهاند که رضوان خداوند در نفسش نسبت به بندگان؛ همان نعیم اعظم است که از بهشت خداوند بسیار بزرگتر است. به این دلیل خداوند به اسم اعظم نامیده میشود که صفت رضوان او نسبت به خلق، نعیم بسیار بزرگتر خداوند نسبت به بهشت است.هم چنان که از کتاب خداوند برایتان فتوا داده بودیم: به راستی که رضوان الله نسبت به بندگانش واقعا بزرگتر از بهشت اوست.
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَعَدَاللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(۷۲) }صدق الله العظيم [التوبة]
تصدیقِ فرمودهی خداوند تعالی:
{وَعَدَاللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(۷۲) }صدق الله العظيم [التوبة]
ممکن است یکی از اندیشمندان صحبت مرا قطع کرده و بگوید: «اگر شما واقعا و بدون شک و تردید مهدی منتظر هستید، حکایت گروهی را که خداوند درکتاب خود وعده برانگیخته شدن انها را دادهاست تا مسلمانان و تمام مردم را به سوی بصیرتی دعوت کنند که از جانب خداوندشان آمده است، برایمان وصف کنید تا آنها را از یمان دعوتگران الهی تشخیص دهیم». امام مهدی پاسخ را به آیات محکم کتاب خداوند واگذار میکند :
{ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ }صدق الله العظيم
نمیبینید از بهشت و نعیم آن سخن بگویند؛ بلکه مردم را به سوی نعیم اعظم خداوند میخوانند و از آنها دعوت میکنند تا رضوان خداوند را هدف نهایی خود قرار دهند و به آنها یاد میدهند که این نعیم به حق بزرگتر از بهشت خداوند است. اما این حقیقت را جز کسانی که در کتاب به اصحاب حب بزرگ شناخته میشوند؛ درک نخواهند کرد. آنها به دعوت امام مهدی پاسخ میدهند که مردم را به سوی نعیم اعظم خداوند که بزرگتر از دنیا و آخرت است فرا میخواند. اگر این توصیف در مورد قومی از این امت که محبوب خداوند هستند و محب او صدق نکند؛ من امام مهدی منتظر نیستم و شما بر این امر شاهد باشید. آنها قبل از آنکه چهره او را در عالم حقیقت ببینند، بدون هیچ شک وتردیدی یقین دارند امام ناصر محمد یمانی به راستی امام مهدی منتظر است . آنها صورت او را در قالب عکس دیدهاند؛ اما چه باعث شده است که بی شک و تردید به او یقین داشته باشند؟ جواب درست و حق این است: راز یقین آنها در آیهای نهفته است که خداوند به واسطه آن مهدی منتظر را یاری داده است. آن آیه را نه چشمها دیده است و نه گوشها شنیده است، به رغم اینکه عظیمترین آیه کتاب خداوند است،عظیم ترین آیه کتاب خدا... بلکه از تمام آیات بزرگ ملکوت دنیا و آخرت نیز بزرگتر است و این آیه حقیقت اسم اعظم الهی است.برای همین به ملکوت آیات خداوند در دنیا و ملکوت آیات خداوند درآخرت راضی نمیشوند مگر خدایشان در نفسش راضی بوده و در نفس خود متحسر و حزین نباشد. وعلت حسرت خداوند درنفسش؛ نسبت به بندگان گمراهی که از اعمال خود پشیمان میشوند، صفت رحمت الهی در نفسش است. این خداوند ارحم الراحمین شماست پس او را بپرستید تا یقین فرا رسد. وسلام على المرسلين والحمد لله رب العالمين..
«أسس»! به نظر میرسد این نام را برای استهزا انتخاب کردهای مگر اینکه منظورت از این نام این باشد که قلب تو بر اساس تقوی شکل گرفته است که اگر چنین باشد چه مرد خوبی هستی و خداوند از آنچه که در نفس تو میگذرد آگاه است و به سوی خدای خود میروی که حساب با اوست. ممکن است «أسس» صحبت من را قطع کرده و بگوید: «صبر کن ناصر محمد، آیا تو تصور میکنی انصار تو قومی هستند که محبوب و محب خدا بوده [یحبهم الله و یحبونه] و خداوند را بیش از انبیا و رسولانش دوست دارند»؟ امام مهدی در پاسخ میگوید: حاشا لله الرب العالمین؛ به خداوند قسم که آنها با محبت بسیار زیادی(حب الأعظم) خدا را دوست دارند. به خداوند عظیم سوگند اگر انبیا و رسولان خداوند آگاهی داشتند که خداوند بعد از پاسخ به دعای آنها و هلاکت قومشان در نفس خود برای بندگان گمراهش متحسر و حزین است؛ بر علیه بندگان گمراه خداوند، دعا نمیکردند، تا خداوند هدایتشان کند. امام مهدی به این گروه که محبوب خداوندند و محب او آموخته است که خداوند ارحم الراحمین بهخاطر بندگان گمراهی که بعد از نزول صیحه عذاب و یا در حال گمراهی، مرده و بعد از عذاب، نادم شدهاند؛ متحسر و حزین است. انصار مهدی منتظر در «عصر گفتوگو پیش از ظهور» کسانی که محبوب خدا هستند و محب او، بعد از آگاهی از این امر میگویند: «حال که چنین است، چگونه ما به بهشت نعیم و حورالعین شادمان باشیم درحالیکه حبیب ما خداوند الرحمان الرحیم در نفس خود بر بندگان گمراه خود حسرت خورده و برای آنها حزین است! پناه بر پروردگار جهانیان. تا حبیب ما خداوند ارحمن الرحیم راضی نباشد؛ ما به ملکوت دنیا و آخرت راضی نخواهیم شد.» پس امام مهدی منتظر حق؛ ناصر محمد یمانی در جواب میگوید: پس بیایید و با تمام توان و با هر وسیلهای تلاش کنید و از مردم دعوت کنید تا رضوان نعیم اعظم خداوند محقق شود و در این راه از سرزنش هیچ شماتت کنندهای هراس به خود راه ندهید. اما بر اساس توانتان و قدرتتان عمل کنید که خداوند هیچ کس را بیش از توانش مکلف نمیکند. شما میخواهید خداوند در نفس خود راضی باشد و پیش از این دانستید که از کفر بندگانش راضی نیست و شکرگزاری آنها او را راضی میکند؛ پس تا زمانی که رضوان خداوند در نفسش محقق شود؛ مجاهدانه بکوشید و مردم را با بصیرتی که از جانب خدایتان آمده است دعوت کنید تا همه مردم به یک امت تبدیل شوند که در راه راست و مستقیم قرار گرفتهاند و خداوند را بدون شرک عبادت میکنند تا خداوند راضی شود.
خدایا شاهد باش که من امر را ابلاغ کردم و سیاره عذاب پشت دروازههاست؛ باشد که مردم از بیان حق ذکر که توسط مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، خلیفه خدا بر بشر، برایشان گفته میشود، تبعیت کنند و اگر رو برگردانده و بگویند: «ناصر محمد تو دروغگویی بیشرمی»، در شب عبور سیاره سقر که از عصری به عصر دیگر به سراغ زمین میآید؛ مشخص خواهد شد دروغگوی بدکار کیست. در شبی که در آن، شب از روز پیشی میگیرد؛ شبی که در یکی از ماهها بدر کامل میشود. شبی که در خلال آن مهدی منتظر یک شبه بر تمام مردم مسلط میگردد و تمامی معارضان، خوار و زبون میشوند، همان کسانی که از بیان حق قرآن عظیم رو برمی گردانند
وسلامٌ على المرسلين على المرسلين والحمد لله رب العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
«أسس»! به نظر میرسد این نام را برای استهزا انتخاب کردهای مگر اینکه منظورت از این نام این باشد که قلب تو بر اساس تقوی شکل گرفته است که اگر چنین باشد چه مرد خوبی هستی و خداوند از آنچه که در نفس تو میگذرد آگاه است و به سوی خدای خود میروی که حساب با اوست. ممکن است «أسس» صحبت من را قطع کرده و بگوید: «صبر کن ناصر محمد، آیا تو تصور میکنی انصار تو قومی هستند که محبوب و محب خدا بوده [یحبهم الله و یحبونه] و خداوند را بیش از انبیا و رسولانش دوست دارند»؟ امام مهدی در پاسخ میگوید: حاشا لله الرب العالمین؛ به خداوند قسم که آنها با محبت بسیار زیادی(حب الأعظم) خدا را دوست دارند. به خداوند عظیم سوگند اگر انبیا و رسولان خداوند آگاهی داشتند که خداوند بعد از پاسخ به دعای آنها و هلاکت قومشان در نفس خود برای بندگان گمراهش متحسر و حزین است؛ بر علیه بندگان گمراه خداوند، دعا نمیکردند، تا خداوند هدایتشان کند. امام مهدی به این گروه که محبوب خداوندند و محب او آموخته است که خداوند ارحم الراحمین بهخاطر بندگان گمراهی که بعد از نزول صیحه عذاب و یا در حال گمراهی، مرده و بعد از عذاب، نادم شدهاند؛ متحسر و حزین است. انصار مهدی منتظر در «عصر گفتوگو پیش از ظهور» کسانی که محبوب خدا هستند و محب او، بعد از آگاهی از این امر میگویند: «حال که چنین است، چگونه ما به بهشت نعیم و حورالعین شادمان باشیم درحالیکه حبیب ما خداوند الرحمان الرحیم در نفس خود بر بندگان گمراه خود حسرت خورده و برای آنها حزین است! پناه بر پروردگار جهانیان. تا حبیب ما خداوند ارحمن الرحیم راضی نباشد؛ ما به ملکوت دنیا و آخرت راضی نخواهیم شد.» پس امام مهدی منتظر حق؛ ناصر محمد یمانی در جواب میگوید: پس بیایید و با تمام توان و با هر وسیلهای تلاش کنید و از مردم دعوت کنید تا رضوان نعیم اعظم خداوند محقق شود و در این راه از سرزنش هیچ شماتت کنندهای هراس به خود راه ندهید. اما بر اساس توانتان و قدرتتان عمل کنید که خداوند هیچ کس را بیش از توانش مکلف نمیکند. شما میخواهید خداوند در نفس خود راضی باشد و پیش از این دانستید که از کفر بندگانش راضی نیست و شکرگزاری آنها او را راضی میکند؛ پس تا زمانی که رضوان خداوند در نفسش محقق شود؛ مجاهدانه بکوشید و مردم را با بصیرتی که از جانب خدایتان آمده است دعوت کنید تا همه مردم به یک امت تبدیل شوند که در راه راست و مستقیم قرار گرفتهاند و خداوند را بدون شرک عبادت میکنند تا خداوند راضی شود.
خدایا شاهد باش که من امر را ابلاغ کردم و سیاره عذاب پشت دروازههاست؛ باشد که مردم از بیان حق ذکر که توسط مهدی منتظر ناصر محمد یمانی، خلیفه خدا بر بشر، برایشان گفته میشود، تبعیت کنند و اگر رو برگردانده و بگویند: «ناصر محمد تو دروغگویی بیشرمی»، در شب عبور سیاره سقر که از عصری به عصر دیگر به سراغ زمین میآید؛ مشخص خواهد شد دروغگوی بدکار کیست. در شبی که در آن، شب از روز پیشی میگیرد؛ شبی که در یکی از ماهها بدر کامل میشود. شبی که در خلال آن مهدی منتظر یک شبه بر تمام مردم مسلط میگردد و تمامی معارضان، خوار و زبون میشوند، همان کسانی که از بیان حق قرآن عظیم رو برمی گردانند
وسلامٌ على المرسلين على المرسلين والحمد لله رب العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة 49169 من موضوع ردّ المهديّ المنتظَر إلى السائلين عن اسم الله الأعظم..
- 1 -
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - 08 - 1433 هـ
27 - 06 - 2012 مـ
04:52 صباحاً
[ لمتابعة رابط المشـاركــة الأصليَّة للبيــان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=49165
ـــــــــــــــــــــ
ردّ المهديّ المنتظَر إلى السائلين عن اسم الله الأعظم..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنبياء الله ورسله وآلهم الأطهار وجميع المسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدين..
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته أخي الكريم ( أسس )، وقال الله تعالى: {أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [التوبة:109].
وأرجو أن تكون من أصحاب المسجد الأول وسراجاً منيراً للأمّة، وما دمت مشهوراً من خطباء المنابر ودَخلتْ صورتُك كثيراً من بيوت المسلمين عن طريق الفضائيات فنحن نرحب بفضيلتكم للحوار في ركنٍ من أركان الإسلام ألا وهي الصلاة التي جعلها الله الصلة بين العبيد والربّ المعبود، ولسوف نفصّلها تفصيلاً بإذن الله ومن محكم الكتاب ذكرى لأولي الألباب ولكن بشرط أن تقوم بتنزيل صورتك واسمك بالحقّ، ولسوف ننظر هل حقاً دخلت الديار بصورتك عن طريق الفضائيات وشاهدناك في التلفاز كونه لا حِلّ لقسمك غير هذا إنك من الذين يظهرون في الفضائيات. فأهلاً وسهلاً ومرحباً بأخي الكريم، ونأمر الأنصار أن يحترموك ويقيمون لك وزناً ولكن كن جدياً فالأمر نبأٌ عظيمٌ وحوار في دين الله فلا تُخفِ نفسك، ومما تخاف يا رجل؟ ويا عجبي من كثير من علماء الأمّة ممن أظهرهم الله على دعوة الإمام المهديّ ناصر محمد في عصر الحوار من قبل الظهور ولم يتجرأ أحد المشايخ المشهورين أن يقوم بتنزيل صورته واسمه بالحقّ ليحاور الإمام ناصر محمد اليماني في ركن الصلاة عمود الدين.
وربما ( أسس ) يودّ أن يقول: "ولماذا لم تستكمل بيان الصلاة للأنصار يا ناصر محمد أولى من أن تبيّنها لشيخٍ مشهورٍ ولم يكن من أنصارك؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد وأقول: يا رجل إنّ الإمام المهديّ لا يريد أن يزيدكم فرقةً جديدةً إلى فرقكم كوني لو أبيّنها جميعاً وآمر أنصاري بالالتزام بتطبيق بيان الصلاة بالحقّ فسوف يضطروا أن يهجروا بيوت الله مساجد المسلمين فيصلوا في بيوتهم مما سوف يضرّ الدعوة المهديّة، فيقول الناس: كان فلان يصلي الصلوات الخمس في المسجد حتى إذا اتّبع الإمام ناصر محمد اليماني فأصبح لا يصلي في بيت الله ولا فرضاً واحداً من فروض الصلوات، ومن ثم يظنّ الناس أنّ ناصر محمد اليماني يضلُّ الأمّة، ويزيد الناس من ناصر محمد نفوراً كبيراً فلا يطّلعون على بيانات الإمام المهديّ ناصر محمد ويحكمون عليه أنه على ضلالٍ مبينٍ، فيظلمون أنفسهم ويُعرِضُون عن دعوة الحقّ من ربهم، ولذلك لم نشأ أن نكمل بيان الصلوات لأحبتي الأنصار وأمرناهم أن يُصلّوا كما يُصلّي أهل السّنة والجماعة حتى ولو كانت صلاتهم فيها زيادة في الركعات فسوف تكتب لهم نافلةً عند ربهم، ويتقبل الله صلوات المسلمين حتى ولو كان فيها اختلافاً فأهم شيء أن تكون خالية من الشرك بالله فلا يدعوا مع الله أحداً. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}صدق الله العظيم [الجن:18].
فالأهم أنّنا أخرجناهم من الظلمات إلى النور فلا يدعون مع الله أحداً ولا يرجون شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود، وطهّرناهم من رجس الشيطان بالبيان الحقّ للقرآن تطهيراً، فأصبحت عبادتهم لربّهم عبادة بالحقّ وليست عادةً بل قدّروا الله حقّ قدره فاتخذوا رضوان الله غاية بسبب عظيم الحبّ في قلوبهم لربّهم وحبّ الله لهم، فارتقت عبادتهم لربّهم عن المادة في الدنيا والآخرة، ولا يجتمع حبُّ الله الأعظم والمادة في قلوب عبيده، وذلك أعظم فضل من الله في الكتاب آتاه قوماً يحبّهم ويحبّونه أعظم من حبّهم لملكوت ربِّهم في الدنيا والآخرة.
وأقسم بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهم وربّ العرش العظيم أنهم لن يرضوا بملكوت الدنيا والآخرة ومثله معه ومثله معه مهما زاد ومهما كان ومهما يكون ملكاً بلا حدود فيؤتيه الله لكلّ واحدٍ من قوم يحبّهم الله ويحبّونه إنهم لن يرضوا حتى يتحقق النعيم الأعظم من ملكوت الله أجمعين رضاء نفس ربّهم أرحم الراحمين، وذلك من عظيم حبّهم لربهم تجاوز المادة في الدنيا والآخرة، وقالوا: وكيف نرضى بجنات النعيم ونستمتع بالحور العين وأحبّ شيء إلى أنفسنا متحسرٌ وحزينٌ على عباده الضالين النادمين! ولربّما يودّ الرجل الذي أرجو أن يكون قلبه أُسِس على التقوى أن يقول: "يا ناصر محمد، فهل وهل تزعم أنّ الله يتحسر على الكفار المفسدين في الأرض المعرضين عن دعوة الحقّ من ربّهم فيتحسر عليهم ربّهم في هذه الحياة؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: أعوذ بالله أن أقول على الله غير الحقّ، بل غاضبٌ اللهُ على الكفارِ في هذه الحياة وكافةِ المعرضين عن اتّباع الحقّ من ربّهم، ولم أجد أنّ الله يتحسر عليهم شيئاً سبحانه! بل غاضب عليهم ويمقتهم أكبر من مقت المتقين للكافرين، ولا ينبغي أن تأتي الحسرة في نفس الله عليهم من قبل أن تأتي الحسرة في أنفسهم على ما فرطوا في جنب ربهم، وإنما تأتي الحسرة في أنفسهم من بعد أن يأتيهم عذاب ربّهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
فانظر يا (أسس) متى حدثت الحسرة في أنفسهم على ما فرّطوا في جنب ربهم، وتجد في محكم الكتاب أنه من بعد حدوث صيحة العذاب عليهم من ربهم فيقول أحدهم: وقال الله تعالى: {وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم، وأين فتوى الله في محكم كتابه أنّه متحسر على المعرضين الضالين الذين أهلكهم بسبب إعراضهم عن دعوة رسل الله؟ فهاتِ برهانك إن كنت من الصادقين. ومن ثم يترك المهديّ المنتظَر الجواب من الرب مباشرة من محكم الكتاب: {إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
ومن ثم يتبيّن لعبيد النعيم الأعظم أنّ ربهم متحسرٌ وحزينٌ في نفسه على عباده المعذَّبين النادمين، ومن ثم قالوا: "إذاً فماذا نبغي من جنات النعيم وأحبّ شيء إلى أنفسنا متحسرٌ وحزينٌ؟ هيهات هيهات أن نرضى حتى يرضى، وإن لم يرضَ فلماذا خلقنا الله سبحانه؟ فهل لكي نستمتع بالحور العين وجنات النعيم؟". ومن ثم وجدوا الجواب من ربهم في محكم الكتاب عن الحكمة من خلقهم أنه لم يخلقهم لكي يدخلهم جنات النعيم ولا لكي يعذبهم في نار الجحيم، وقال الله تعالى: {وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ} صدق الله العظيم [الذاريات:56].
فهل ترى قوم يحبّهم الله ويحبّونه ضلّوا عن الصراط المستقيم بسبب أنّهم اتّخذوا رضوان الله النعيم الأكبر غاية وليس وسيلة لتحقيق النعيم الأصغر جنات النعيم؟ وهيهات هيهات.. وأقسم بالله العظيم أنهم علموا ومن الآن وهم لا يزالون في الحياة الدنيا أنّ رضوان الله هو النعيم الأكبر وأنّ الجنة هي النعيم الأصغر، فكيف يتخذون النعيم الأكبر وسيلة لتحقيق النعيم الأصغر! ألم يُفتِكم الله في محكم كتابه إنّ رضوان الله على عباده هو النعيم الأعظم من نعيم جنته؟ وقال الله تعالى: {وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}صدق الله العظيم [التوبة:72].
والسؤال الذي يوجهه الإمام المهديّ عن حقيقة اسم الله الأعظم إلى كافة المسلمين: فهل ترون أنصار الإمام المهديّ في عصر الحوار من قبل الظهور الذين اتخذوا رضوان نفس ربهم على عباده غاية في أنفسهم ثابتة في الدنيا والآخرة أنّهم ضلّوا عن الصراط المستقيم؟ قل هاتوا برهانكم إن كنتم صادقين. ألا والله الذي لا إله غيره إنّ قوماً يحبّهم الله ويحبّونه حقاً وجدوا أنّ رضوان الله على عباده هو النعيم الأعظم من جنته لا شك ولا ريب، ولذلك اتخذوا رضوان الله غاية أولئك سوف يفتي المهديّ المنتظَر كافة البشر في شأن قوم يحبّهم الله ويحبّونه، وأقول: أقسم بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهم وربّ العرش العظيم أنهم لن يرضوا بملكوت ربّهم أجمعين في الدنيا والآخرة حتى يحقق لهم النعيم الأعظم ويرضى، وهم على ذلك لمن الشاهدين شهادة الحقّ اليقين أنّ الإمام المهديّ أفتى في شأنهم بالحق وبين للناس حقيقة خفية في أنفسهم لا يعلم بها إلا الله في أنفسهم، وتلك آية المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم وهي أكبر آية في الكتاب على الإطلاق، فليس أكبر من آية النعيم الأعظم آية في الوجود كله... سبحان الله العظيم وتعالى علوَّا كبيراً.
ولن يثبت مع الإمام المهديّ في الدنيا والآخرة غير قوم يحبّهم الله ويحبّونه اجتمعوا على حبّ الله من بقاع الأرض الشتى، ألا والله الذي لا إله غيره إنّه ليغبطهم الأنبياء والشهداء لقربهم ومكانتهم من ربِّهم وهم ليسوا بأنبياء ولم يكونوا ممن يبتغون الشهادة في سبيل الله، ولذلك فليسوا من الشهداء كونهم لا يتمنون لقاء الكافرين ليقتلوهم ويسفكون دماءهم، بل اتّبعوا الأحبّ إلى نفس الله فتمنوا هداهم، ولا تجدنهم يتمنون قتال الكافرين وسفك دمائهم أو ليقتلهم الكافرون ليدخلوا الجنّة بل يتمنون هدى الأمّة كلها، وجعلوا هدف هدى الناس جميعاً هدفهم يعملون الليل والنهار على تحقيق هذا الهدف السامي والعظيم، أولئك رحمة من الله للأمّة، كم تجهلون قدرهم ولا تحيطون بسرهم. وأقسم بالله العظيم أنّ تلك حقيقة قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه الذين وعدكم الله بهم في محكم كتابه: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءاَمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [المائدة:54].
ولربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "يا ناصر محمد أفلا ترى أنّ قوماً يحبّهم الله ويحبّونه يتمنون قتال الكافرين ليسفكوا دماءهم فلا يحرصوا على هداهم، والدليل قول الله تعالى: {أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ} صدق الله العظيم؟". ومن ثمّ يردّ الإمام المهديّ على السائلين وأقول: والله لا أعلم إلا أنّهم يتمنون لقاء شياطين الجنّ والإنس ولا يتمنون قتال الكافرين من الضالين الذين لا يعلمون، وأما جهادهم المقصود في هذه الآية إنه جهادهم بدعوة البشر إلى تحقيق النعيم الأعظم لا يخافون في الله لومة لائم، وإنما اللوم لا يكون في القتال بل يكون في الدعوة فيلومونهم الذين لا يعلمون سرّ دعوتهم الحقّ، ألا والله أن أعظم فضل من الله على عباده في الكتاب هو الفضل الذي آتاه قوماً يحبّهم ويحبّونه، فهل تجدونه ذكر في عبادتهم جنة ولا ناراً؟ بل ذكر السرّ في عبادتهم لربهم بسبب عظيم حبّهم لربهم تجاوز حبّ المادة مهما تكون فيرونها حقيرةً وصغيرةً في الدنيا والآخرة، فلن يرضوا في أنفسهم حتى يرضى حبيبهم ولذلك لم تجدوا الله ذكر في موضع ذكرهم لا جنة ولا ناراً. قال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءاَمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [المائدة:54].
ألا والله الذي لا إله غيره إنّ ذلك أعظم فضل في الكتاب أن يجعل عبادتهم لربهم تطهرت من الماديات تطهيراً: {ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم، فهل ذكر جنة النعيم في موضع ذكرهم في الكتاب أنّها هي فضل الله عليهم العظيم؟ كلا وربي بل {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} ذلك هو الفضل الأعظم في الكتاب، ولذلك قال الله تعالى: {ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}.
ولربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "وما هو ذلك الفضل المقصود؟" ومن ثم نترك الجواب مباشرة من الربّ في محكم الكتاب: {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} ، ولكن حبّهم لربهم عَظُمَ حتى تجاوز المادة فاتّخذوا رضوان الله غاية ولن يرضوا حتى يرضى، فكونوا على ذلك من الشاهدين.
وإن لله مائة اسم وعلّم الأنبياء للأمم منها 99 اسماً وخصّ الله الإمام المهديّ المنتظَر أن يُعرّف للبشر حقيقة اسم الله الأعظم الذي جعله الله صفة لرضوان نفسه على عباده، وفي ذلك سرّ الإمام المهديّ المنتظَر لو كنتم توقنون. ولربّما يودّ الذين يلحدون في أسماء الله أن يقاطعني فيقول: "يا ناصر محمد إنّما ذلك الاسم الأعظم الذي إنْ دُعي به الرب أجاب". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي: لا فرق بين أسماء الله الحسنى سبحانه وتعالى علواً كبيراً. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلله الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ} [الأعراف:180].
وقال تعالى: {قُلِ ادْعُواْ الله أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى} صدق الله العظيم [الإسراء:110].
فكيف تعتقدون إنّ اسم الله الأعظم أنَّ من عَلِمَهُ ثمّ يدعو الله به إلا وأجابه الربّ؟ أليست تلك العقيدة الباطل تفريقٌ بين أسماء الله يا معشر خطباء المنابر ومفتي الديار؟ بل يجيبكم الله بأيّ اسمٍ تدعونه به من أسمائه الحسنى. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلِ ادْعُواْ الله أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى} صدق الله العظيم، ولكن من عظيم جهلكم أنّكم ظننتم أنّ اسم الله الأعظم هو أعظم من أسمائه الحسنى الأخرى، وإنكم لكاذبون يا من تقولون على الله ما لا تعلمون. ولسوف يفتيكم الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني لماذا يُوصف اسم الله الأعظم بالأعظم فليس أنه أعظمُ من أسماء الله الحسنى سبحانه وتعالى إلهٌ واحدٌ فلا فرق في أسماء الله الحسنى، وإنما يُوصف اسم الله الأعظم بالأعظم كون سرّه في نفسه جعله صفة لرضوان نفسه على عباده، والذين قدروا ربّهم حقّ قدره سوف يجدون رضوان الله على عباده هو النعيم الأعظم من نعيم جنته، ولذلك يوصف بالاسم الأعظم كونه صفة رضوان الله على عباده فيجدون أنه حقاً نعيمٌ أكبر من نعيم جنته حقاً كما أفتاهم في محكم كتابه أنّ رضوان الله على عباده نعيم أكبر من جنته. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:72].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد أولي الألباب فيقول: "إن كنت حقاً المهديّ المنتظَر لا شك ولا ريب فسوف نجد القوم الذي وعد الله بهم في محكم كتابه أنه قد بعثهم للعالمين يدعون المسلمين والناس أجمعين على بصيرةٍ من ربهم فصفهم لنا يا ناصر محمد اليماني حتى نعرفهم من بين الدعاة إلى الله". ومن ثمّ يترك الإمام المهديّ للربّ الجواب على السائلين في محكم الكتاب: {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم، فلن تجدونهم يتكلمون عن الجنة ونعيمها؛ بل يدعون الناس إلى النعيم الأعظم منها أن يتخذوا رضوان الله غاية، وعلّموهم أن ذلك سوف يجدونه هو حقاً النعيم الأعظم من جنته. ولكن هذه الحقيقة لن يدركها إلا أصحاب الحبّ الأعظم في الكتاب الذين استجابوا لدعوة الإمام المهديّ إلى النعيم الأعظم من نعيم الدنيا والآخرة، ومن ثم يجدون في أنفسهم الآن وهم لا يزالون في الحياة الدنيا أنّ رضوان نفس ربّهم على عباده هو حقاً النعيم الأعظم من نعيم ملكوت الدنيا والآخرة، وإذا لم يوجد هذا الوصف لقوم يحبّهم الله ويحبّونه في هذه الأمّة فلست الإمام المهديّ المنتظَر فكونوا على ذلك من الشاهدين، وإنهم ليعلمون علم اليقين لا شك ولا ريب إنّ الإمام المهديّ المنتظَر هو حقاً الإمام ناصر محمد اليماني من قبل أن يرون وجهه على الواقع الحقيقي وإنما في الصور شاهدوه فما الذي جعلهم موقنين أنّه الإمام المهديّ المنتظَر لا شك ولا ريب؟ والجواب بالحق: إن سرّ يقينهم هو في الآية التي أيّد الله بها المهديّ المنتظَر لم ترها أعينهم ولم تسمعها آذانهم برغم أنّها أعظم آية في الكتاب على الإطلاق وأكبر آية في الكتاب على الإطلاق بل أعظم من ملكوت آيات الله الكبرى جميعاً في الدنيا والآخرة، وتلك الآية هي حقيقة اسم الله الأعظم. ولذلك لن يرضوا بملكوت آيات الله جميعاً في الدنيا ولا بملكوت آيات الله جميعاً في الآخرة حتى يرضى ربهم في نفسه لا متحسراً ولا حزيناً. وسبب حسرة الله في نفسه على النادمين من عباده الضالين هو بسبب صفة الرحمة في نفس الله ذلكم الله ربكم أرحم الراحمين فاعبدوه حتى يأتيكم اليقين، وسلام ٌعلى المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
ويا (أسس)! فبرغم اسمك وكأنّه اسمُ المستهزئ إلا أنْ تقصد أنّ لك قلبٌ أُسِّسَ على التقوى فنعم الرجل، والله أعلم بما في نفسك وإلى ربك إيابك وعليه حسابك. ولربما أسس يود أن يقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد فهل تظن أن أنصارك قوم يحبّهم الله ويحبّونه أنهم يحبون الله أعظم من رسله وأنبيائه؟". ومن ثمّ يردّ الإمام المهديّ على السائلين وأقول: حاشا لله ربّ العالمين، وتالله إنهم ليحبون ربهم بالحبّ الأعظم، ألا والله العظيم لو علم الأنبياء والرسل بحسرة الله في نفسه على عباده من بعد أن يجيب دعوتهم على أقوامهم فيهلكهم إذاً لما دعا نبي على قومه قط حتى يهديهم الله، وإنما القوم الذين يحبّهم الله ويحبونه علّمهم الإمام المهديّ أنّ الله أرحم الراحمين متحسرٌ وحزينٌ على عباده الضالين النادمين من بعد صيحة العذاب أو الذين ماتوا وهم على ضلالٍ مبينٍ فصاروا من المعذبين النادمين. ومن ثم قال أنصار المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور قوم يحبّهم الله ويحبّونه قالوا: "إذاً فكيف نرضى بجنات النعيم والحور العين وحبيبنا الرحمن الرحيم متحسر وحزين في نفسه على عباده الضالين! ونعوذ بالله ربّ العالمين أن نرضى بملكوت الدنيا والآخرة حتى يكون حبيبنا الرحمن الرحيم راضياً في نفسه لا متحسراً ولا حزيناً". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ ناصر محمد اليماني وأقول: هيا جاهدوا بالدعوة إلى تحقيق رضوان النعيم الأعظم بكل حيلةٍ ووسيلةٍ ولا تخافوا في الله لومة لائم ولكن حسب جهدكم وفي نطاق قدرتكم ولا يكلف الله نفساً إلا وسعها، فأنتم تريدون الله راضياً في نفسه وقد علمتم أنّ الله لا يرضى لعباده الكفر بل يرضى لهم الشكر، وحتى يتحقق رضوان الله في نفسه فلا بد أن تجاهدوا بالدعوة إلى الله على بصيرة من ربكم حتى تجعلوا الناس أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيم يعبدون الله لا يشركون به شيئاً فيرضى.
اللهم قد بلغت، اللهم فاشهد.. فكوكب العذاب على الأبواب، فليتّبع البشر البيان الحقّ للذِّكر الذي يحاجهم به المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني خليفة الله على البشر، وإن أعرضوا وقالوا: "يا ناصر محمد إنك كذاب أشر" فسوف يعلمون ليلة مرور كوكب سقر اللواحة للبشر من عصر إلى آخر أيّنا الكذاب الأشر. ليلةٌ يسبق الليل النهار؛ ليلةُ اكتمال البدر في أحد الأشهر؛ ليلةٌ يُظهر الله المهديّ المنتظَر على كافة البشر في ليلة وهم صاغرون المعرضون عن البيان الحقّ للقرآن العظيم.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام؛ المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ
الإمام ناصر محمد اليماني
07 - 08 - 1433 هـ
27 - 06 - 2012 مـ
04:52 صباحاً
[ لمتابعة رابط المشـاركــة الأصليَّة للبيــان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=49165
ـــــــــــــــــــــ
ردّ المهديّ المنتظَر إلى السائلين عن اسم الله الأعظم..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله وآله الأطهار وجميع أنبياء الله ورسله وآلهم الأطهار وجميع المسلمين التابعين للحقّ إلى يوم الدين..
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته أخي الكريم ( أسس )، وقال الله تعالى: {أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىَ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [التوبة:109].
وأرجو أن تكون من أصحاب المسجد الأول وسراجاً منيراً للأمّة، وما دمت مشهوراً من خطباء المنابر ودَخلتْ صورتُك كثيراً من بيوت المسلمين عن طريق الفضائيات فنحن نرحب بفضيلتكم للحوار في ركنٍ من أركان الإسلام ألا وهي الصلاة التي جعلها الله الصلة بين العبيد والربّ المعبود، ولسوف نفصّلها تفصيلاً بإذن الله ومن محكم الكتاب ذكرى لأولي الألباب ولكن بشرط أن تقوم بتنزيل صورتك واسمك بالحقّ، ولسوف ننظر هل حقاً دخلت الديار بصورتك عن طريق الفضائيات وشاهدناك في التلفاز كونه لا حِلّ لقسمك غير هذا إنك من الذين يظهرون في الفضائيات. فأهلاً وسهلاً ومرحباً بأخي الكريم، ونأمر الأنصار أن يحترموك ويقيمون لك وزناً ولكن كن جدياً فالأمر نبأٌ عظيمٌ وحوار في دين الله فلا تُخفِ نفسك، ومما تخاف يا رجل؟ ويا عجبي من كثير من علماء الأمّة ممن أظهرهم الله على دعوة الإمام المهديّ ناصر محمد في عصر الحوار من قبل الظهور ولم يتجرأ أحد المشايخ المشهورين أن يقوم بتنزيل صورته واسمه بالحقّ ليحاور الإمام ناصر محمد اليماني في ركن الصلاة عمود الدين.
وربما ( أسس ) يودّ أن يقول: "ولماذا لم تستكمل بيان الصلاة للأنصار يا ناصر محمد أولى من أن تبيّنها لشيخٍ مشهورٍ ولم يكن من أنصارك؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد وأقول: يا رجل إنّ الإمام المهديّ لا يريد أن يزيدكم فرقةً جديدةً إلى فرقكم كوني لو أبيّنها جميعاً وآمر أنصاري بالالتزام بتطبيق بيان الصلاة بالحقّ فسوف يضطروا أن يهجروا بيوت الله مساجد المسلمين فيصلوا في بيوتهم مما سوف يضرّ الدعوة المهديّة، فيقول الناس: كان فلان يصلي الصلوات الخمس في المسجد حتى إذا اتّبع الإمام ناصر محمد اليماني فأصبح لا يصلي في بيت الله ولا فرضاً واحداً من فروض الصلوات، ومن ثم يظنّ الناس أنّ ناصر محمد اليماني يضلُّ الأمّة، ويزيد الناس من ناصر محمد نفوراً كبيراً فلا يطّلعون على بيانات الإمام المهديّ ناصر محمد ويحكمون عليه أنه على ضلالٍ مبينٍ، فيظلمون أنفسهم ويُعرِضُون عن دعوة الحقّ من ربهم، ولذلك لم نشأ أن نكمل بيان الصلوات لأحبتي الأنصار وأمرناهم أن يُصلّوا كما يُصلّي أهل السّنة والجماعة حتى ولو كانت صلاتهم فيها زيادة في الركعات فسوف تكتب لهم نافلةً عند ربهم، ويتقبل الله صلوات المسلمين حتى ولو كان فيها اختلافاً فأهم شيء أن تكون خالية من الشرك بالله فلا يدعوا مع الله أحداً. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}صدق الله العظيم [الجن:18].
فالأهم أنّنا أخرجناهم من الظلمات إلى النور فلا يدعون مع الله أحداً ولا يرجون شفاعة العبيد بين يدي الربّ المعبود، وطهّرناهم من رجس الشيطان بالبيان الحقّ للقرآن تطهيراً، فأصبحت عبادتهم لربّهم عبادة بالحقّ وليست عادةً بل قدّروا الله حقّ قدره فاتخذوا رضوان الله غاية بسبب عظيم الحبّ في قلوبهم لربّهم وحبّ الله لهم، فارتقت عبادتهم لربّهم عن المادة في الدنيا والآخرة، ولا يجتمع حبُّ الله الأعظم والمادة في قلوب عبيده، وذلك أعظم فضل من الله في الكتاب آتاه قوماً يحبّهم ويحبّونه أعظم من حبّهم لملكوت ربِّهم في الدنيا والآخرة.
وأقسم بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهم وربّ العرش العظيم أنهم لن يرضوا بملكوت الدنيا والآخرة ومثله معه ومثله معه مهما زاد ومهما كان ومهما يكون ملكاً بلا حدود فيؤتيه الله لكلّ واحدٍ من قوم يحبّهم الله ويحبّونه إنهم لن يرضوا حتى يتحقق النعيم الأعظم من ملكوت الله أجمعين رضاء نفس ربّهم أرحم الراحمين، وذلك من عظيم حبّهم لربهم تجاوز المادة في الدنيا والآخرة، وقالوا: وكيف نرضى بجنات النعيم ونستمتع بالحور العين وأحبّ شيء إلى أنفسنا متحسرٌ وحزينٌ على عباده الضالين النادمين! ولربّما يودّ الرجل الذي أرجو أن يكون قلبه أُسِس على التقوى أن يقول: "يا ناصر محمد، فهل وهل تزعم أنّ الله يتحسر على الكفار المفسدين في الأرض المعرضين عن دعوة الحقّ من ربّهم فيتحسر عليهم ربّهم في هذه الحياة؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني وأقول: أعوذ بالله أن أقول على الله غير الحقّ، بل غاضبٌ اللهُ على الكفارِ في هذه الحياة وكافةِ المعرضين عن اتّباع الحقّ من ربّهم، ولم أجد أنّ الله يتحسر عليهم شيئاً سبحانه! بل غاضب عليهم ويمقتهم أكبر من مقت المتقين للكافرين، ولا ينبغي أن تأتي الحسرة في نفس الله عليهم من قبل أن تأتي الحسرة في أنفسهم على ما فرطوا في جنب ربهم، وإنما تأتي الحسرة في أنفسهم من بعد أن يأتيهم عذاب ربّهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّـهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿٥٧﴾ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿٥٨﴾ بَلَىٰ قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿٥٩﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
فانظر يا (أسس) متى حدثت الحسرة في أنفسهم على ما فرّطوا في جنب ربهم، وتجد في محكم الكتاب أنه من بعد حدوث صيحة العذاب عليهم من ربهم فيقول أحدهم: وقال الله تعالى: {وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم، وأين فتوى الله في محكم كتابه أنّه متحسر على المعرضين الضالين الذين أهلكهم بسبب إعراضهم عن دعوة رسل الله؟ فهاتِ برهانك إن كنت من الصادقين. ومن ثم يترك المهديّ المنتظَر الجواب من الرب مباشرة من محكم الكتاب: {إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿٢٩﴾ يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
ومن ثم يتبيّن لعبيد النعيم الأعظم أنّ ربهم متحسرٌ وحزينٌ في نفسه على عباده المعذَّبين النادمين، ومن ثم قالوا: "إذاً فماذا نبغي من جنات النعيم وأحبّ شيء إلى أنفسنا متحسرٌ وحزينٌ؟ هيهات هيهات أن نرضى حتى يرضى، وإن لم يرضَ فلماذا خلقنا الله سبحانه؟ فهل لكي نستمتع بالحور العين وجنات النعيم؟". ومن ثم وجدوا الجواب من ربهم في محكم الكتاب عن الحكمة من خلقهم أنه لم يخلقهم لكي يدخلهم جنات النعيم ولا لكي يعذبهم في نار الجحيم، وقال الله تعالى: {وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ} صدق الله العظيم [الذاريات:56].
فهل ترى قوم يحبّهم الله ويحبّونه ضلّوا عن الصراط المستقيم بسبب أنّهم اتّخذوا رضوان الله النعيم الأكبر غاية وليس وسيلة لتحقيق النعيم الأصغر جنات النعيم؟ وهيهات هيهات.. وأقسم بالله العظيم أنهم علموا ومن الآن وهم لا يزالون في الحياة الدنيا أنّ رضوان الله هو النعيم الأكبر وأنّ الجنة هي النعيم الأصغر، فكيف يتخذون النعيم الأكبر وسيلة لتحقيق النعيم الأصغر! ألم يُفتِكم الله في محكم كتابه إنّ رضوان الله على عباده هو النعيم الأعظم من نعيم جنته؟ وقال الله تعالى: {وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}صدق الله العظيم [التوبة:72].
والسؤال الذي يوجهه الإمام المهديّ عن حقيقة اسم الله الأعظم إلى كافة المسلمين: فهل ترون أنصار الإمام المهديّ في عصر الحوار من قبل الظهور الذين اتخذوا رضوان نفس ربهم على عباده غاية في أنفسهم ثابتة في الدنيا والآخرة أنّهم ضلّوا عن الصراط المستقيم؟ قل هاتوا برهانكم إن كنتم صادقين. ألا والله الذي لا إله غيره إنّ قوماً يحبّهم الله ويحبّونه حقاً وجدوا أنّ رضوان الله على عباده هو النعيم الأعظم من جنته لا شك ولا ريب، ولذلك اتخذوا رضوان الله غاية أولئك سوف يفتي المهديّ المنتظَر كافة البشر في شأن قوم يحبّهم الله ويحبّونه، وأقول: أقسم بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهم وربّ العرش العظيم أنهم لن يرضوا بملكوت ربّهم أجمعين في الدنيا والآخرة حتى يحقق لهم النعيم الأعظم ويرضى، وهم على ذلك لمن الشاهدين شهادة الحقّ اليقين أنّ الإمام المهديّ أفتى في شأنهم بالحق وبين للناس حقيقة خفية في أنفسهم لا يعلم بها إلا الله في أنفسهم، وتلك آية المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم وهي أكبر آية في الكتاب على الإطلاق، فليس أكبر من آية النعيم الأعظم آية في الوجود كله... سبحان الله العظيم وتعالى علوَّا كبيراً.
ولن يثبت مع الإمام المهديّ في الدنيا والآخرة غير قوم يحبّهم الله ويحبّونه اجتمعوا على حبّ الله من بقاع الأرض الشتى، ألا والله الذي لا إله غيره إنّه ليغبطهم الأنبياء والشهداء لقربهم ومكانتهم من ربِّهم وهم ليسوا بأنبياء ولم يكونوا ممن يبتغون الشهادة في سبيل الله، ولذلك فليسوا من الشهداء كونهم لا يتمنون لقاء الكافرين ليقتلوهم ويسفكون دماءهم، بل اتّبعوا الأحبّ إلى نفس الله فتمنوا هداهم، ولا تجدنهم يتمنون قتال الكافرين وسفك دمائهم أو ليقتلهم الكافرون ليدخلوا الجنّة بل يتمنون هدى الأمّة كلها، وجعلوا هدف هدى الناس جميعاً هدفهم يعملون الليل والنهار على تحقيق هذا الهدف السامي والعظيم، أولئك رحمة من الله للأمّة، كم تجهلون قدرهم ولا تحيطون بسرهم. وأقسم بالله العظيم أنّ تلك حقيقة قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه الذين وعدكم الله بهم في محكم كتابه: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءاَمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [المائدة:54].
ولربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "يا ناصر محمد أفلا ترى أنّ قوماً يحبّهم الله ويحبّونه يتمنون قتال الكافرين ليسفكوا دماءهم فلا يحرصوا على هداهم، والدليل قول الله تعالى: {أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ} صدق الله العظيم؟". ومن ثمّ يردّ الإمام المهديّ على السائلين وأقول: والله لا أعلم إلا أنّهم يتمنون لقاء شياطين الجنّ والإنس ولا يتمنون قتال الكافرين من الضالين الذين لا يعلمون، وأما جهادهم المقصود في هذه الآية إنه جهادهم بدعوة البشر إلى تحقيق النعيم الأعظم لا يخافون في الله لومة لائم، وإنما اللوم لا يكون في القتال بل يكون في الدعوة فيلومونهم الذين لا يعلمون سرّ دعوتهم الحقّ، ألا والله أن أعظم فضل من الله على عباده في الكتاب هو الفضل الذي آتاه قوماً يحبّهم ويحبّونه، فهل تجدونه ذكر في عبادتهم جنة ولا ناراً؟ بل ذكر السرّ في عبادتهم لربهم بسبب عظيم حبّهم لربهم تجاوز حبّ المادة مهما تكون فيرونها حقيرةً وصغيرةً في الدنيا والآخرة، فلن يرضوا في أنفسهم حتى يرضى حبيبهم ولذلك لم تجدوا الله ذكر في موضع ذكرهم لا جنة ولا ناراً. قال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ ءاَمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ وَلا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [المائدة:54].
ألا والله الذي لا إله غيره إنّ ذلك أعظم فضل في الكتاب أن يجعل عبادتهم لربهم تطهرت من الماديات تطهيراً: {ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم، فهل ذكر جنة النعيم في موضع ذكرهم في الكتاب أنّها هي فضل الله عليهم العظيم؟ كلا وربي بل {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} ذلك هو الفضل الأعظم في الكتاب، ولذلك قال الله تعالى: {ذَلِكَ فَضْلُ اللهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}.
ولربّما يودّ أحد السائلين أن يقول: "وما هو ذلك الفضل المقصود؟" ومن ثم نترك الجواب مباشرة من الربّ في محكم الكتاب: {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} ، ولكن حبّهم لربهم عَظُمَ حتى تجاوز المادة فاتّخذوا رضوان الله غاية ولن يرضوا حتى يرضى، فكونوا على ذلك من الشاهدين.
وإن لله مائة اسم وعلّم الأنبياء للأمم منها 99 اسماً وخصّ الله الإمام المهديّ المنتظَر أن يُعرّف للبشر حقيقة اسم الله الأعظم الذي جعله الله صفة لرضوان نفسه على عباده، وفي ذلك سرّ الإمام المهديّ المنتظَر لو كنتم توقنون. ولربّما يودّ الذين يلحدون في أسماء الله أن يقاطعني فيقول: "يا ناصر محمد إنّما ذلك الاسم الأعظم الذي إنْ دُعي به الرب أجاب". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهدي: لا فرق بين أسماء الله الحسنى سبحانه وتعالى علواً كبيراً. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَلله الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَآئِهِ} [الأعراف:180].
وقال تعالى: {قُلِ ادْعُواْ الله أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى} صدق الله العظيم [الإسراء:110].
فكيف تعتقدون إنّ اسم الله الأعظم أنَّ من عَلِمَهُ ثمّ يدعو الله به إلا وأجابه الربّ؟ أليست تلك العقيدة الباطل تفريقٌ بين أسماء الله يا معشر خطباء المنابر ومفتي الديار؟ بل يجيبكم الله بأيّ اسمٍ تدعونه به من أسمائه الحسنى. تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلِ ادْعُواْ الله أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى} صدق الله العظيم، ولكن من عظيم جهلكم أنّكم ظننتم أنّ اسم الله الأعظم هو أعظم من أسمائه الحسنى الأخرى، وإنكم لكاذبون يا من تقولون على الله ما لا تعلمون. ولسوف يفتيكم الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني لماذا يُوصف اسم الله الأعظم بالأعظم فليس أنه أعظمُ من أسماء الله الحسنى سبحانه وتعالى إلهٌ واحدٌ فلا فرق في أسماء الله الحسنى، وإنما يُوصف اسم الله الأعظم بالأعظم كون سرّه في نفسه جعله صفة لرضوان نفسه على عباده، والذين قدروا ربّهم حقّ قدره سوف يجدون رضوان الله على عباده هو النعيم الأعظم من نعيم جنته، ولذلك يوصف بالاسم الأعظم كونه صفة رضوان الله على عباده فيجدون أنه حقاً نعيمٌ أكبر من نعيم جنته حقاً كما أفتاهم في محكم كتابه أنّ رضوان الله على عباده نعيم أكبر من جنته. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ} صدق الله العظيم [التوبة:72].
ولربّما يودّ أن يقاطعني أحد أولي الألباب فيقول: "إن كنت حقاً المهديّ المنتظَر لا شك ولا ريب فسوف نجد القوم الذي وعد الله بهم في محكم كتابه أنه قد بعثهم للعالمين يدعون المسلمين والناس أجمعين على بصيرةٍ من ربهم فصفهم لنا يا ناصر محمد اليماني حتى نعرفهم من بين الدعاة إلى الله". ومن ثمّ يترك الإمام المهديّ للربّ الجواب على السائلين في محكم الكتاب: {يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ} صدق الله العظيم، فلن تجدونهم يتكلمون عن الجنة ونعيمها؛ بل يدعون الناس إلى النعيم الأعظم منها أن يتخذوا رضوان الله غاية، وعلّموهم أن ذلك سوف يجدونه هو حقاً النعيم الأعظم من جنته. ولكن هذه الحقيقة لن يدركها إلا أصحاب الحبّ الأعظم في الكتاب الذين استجابوا لدعوة الإمام المهديّ إلى النعيم الأعظم من نعيم الدنيا والآخرة، ومن ثم يجدون في أنفسهم الآن وهم لا يزالون في الحياة الدنيا أنّ رضوان نفس ربّهم على عباده هو حقاً النعيم الأعظم من نعيم ملكوت الدنيا والآخرة، وإذا لم يوجد هذا الوصف لقوم يحبّهم الله ويحبّونه في هذه الأمّة فلست الإمام المهديّ المنتظَر فكونوا على ذلك من الشاهدين، وإنهم ليعلمون علم اليقين لا شك ولا ريب إنّ الإمام المهديّ المنتظَر هو حقاً الإمام ناصر محمد اليماني من قبل أن يرون وجهه على الواقع الحقيقي وإنما في الصور شاهدوه فما الذي جعلهم موقنين أنّه الإمام المهديّ المنتظَر لا شك ولا ريب؟ والجواب بالحق: إن سرّ يقينهم هو في الآية التي أيّد الله بها المهديّ المنتظَر لم ترها أعينهم ولم تسمعها آذانهم برغم أنّها أعظم آية في الكتاب على الإطلاق وأكبر آية في الكتاب على الإطلاق بل أعظم من ملكوت آيات الله الكبرى جميعاً في الدنيا والآخرة، وتلك الآية هي حقيقة اسم الله الأعظم. ولذلك لن يرضوا بملكوت آيات الله جميعاً في الدنيا ولا بملكوت آيات الله جميعاً في الآخرة حتى يرضى ربهم في نفسه لا متحسراً ولا حزيناً. وسبب حسرة الله في نفسه على النادمين من عباده الضالين هو بسبب صفة الرحمة في نفس الله ذلكم الله ربكم أرحم الراحمين فاعبدوه حتى يأتيكم اليقين، وسلام ٌعلى المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
ويا (أسس)! فبرغم اسمك وكأنّه اسمُ المستهزئ إلا أنْ تقصد أنّ لك قلبٌ أُسِّسَ على التقوى فنعم الرجل، والله أعلم بما في نفسك وإلى ربك إيابك وعليه حسابك. ولربما أسس يود أن يقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد فهل تظن أن أنصارك قوم يحبّهم الله ويحبّونه أنهم يحبون الله أعظم من رسله وأنبيائه؟". ومن ثمّ يردّ الإمام المهديّ على السائلين وأقول: حاشا لله ربّ العالمين، وتالله إنهم ليحبون ربهم بالحبّ الأعظم، ألا والله العظيم لو علم الأنبياء والرسل بحسرة الله في نفسه على عباده من بعد أن يجيب دعوتهم على أقوامهم فيهلكهم إذاً لما دعا نبي على قومه قط حتى يهديهم الله، وإنما القوم الذين يحبّهم الله ويحبونه علّمهم الإمام المهديّ أنّ الله أرحم الراحمين متحسرٌ وحزينٌ على عباده الضالين النادمين من بعد صيحة العذاب أو الذين ماتوا وهم على ضلالٍ مبينٍ فصاروا من المعذبين النادمين. ومن ثم قال أنصار المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور قوم يحبّهم الله ويحبّونه قالوا: "إذاً فكيف نرضى بجنات النعيم والحور العين وحبيبنا الرحمن الرحيم متحسر وحزين في نفسه على عباده الضالين! ونعوذ بالله ربّ العالمين أن نرضى بملكوت الدنيا والآخرة حتى يكون حبيبنا الرحمن الرحيم راضياً في نفسه لا متحسراً ولا حزيناً". ومن ثمّ يردّ عليهم الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ ناصر محمد اليماني وأقول: هيا جاهدوا بالدعوة إلى تحقيق رضوان النعيم الأعظم بكل حيلةٍ ووسيلةٍ ولا تخافوا في الله لومة لائم ولكن حسب جهدكم وفي نطاق قدرتكم ولا يكلف الله نفساً إلا وسعها، فأنتم تريدون الله راضياً في نفسه وقد علمتم أنّ الله لا يرضى لعباده الكفر بل يرضى لهم الشكر، وحتى يتحقق رضوان الله في نفسه فلا بد أن تجاهدوا بالدعوة إلى الله على بصيرة من ربكم حتى تجعلوا الناس أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيم يعبدون الله لا يشركون به شيئاً فيرضى.
اللهم قد بلغت، اللهم فاشهد.. فكوكب العذاب على الأبواب، فليتّبع البشر البيان الحقّ للذِّكر الذي يحاجهم به المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني خليفة الله على البشر، وإن أعرضوا وقالوا: "يا ناصر محمد إنك كذاب أشر" فسوف يعلمون ليلة مرور كوكب سقر اللواحة للبشر من عصر إلى آخر أيّنا الكذاب الأشر. ليلةٌ يسبق الليل النهار؛ ليلةُ اكتمال البدر في أحد الأشهر؛ ليلةٌ يُظهر الله المهديّ المنتظَر على كافة البشر في ليلة وهم صاغرون المعرضون عن البيان الحقّ للقرآن العظيم.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده الإمام؛ المهديّ ناصر محمد اليماني.
ـــــــــــــــــــ