الإمام ناصر محمد اليماني
24 - 08 - 1432 هـ
25 - 07 - 2011 مـ
۳- مرداد- ۱۳۹۰ ه.ش.
08:03 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصليّة للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=19495
ــــــــــــــــــــ

فریاد مهدی منتظر بر سر خطبای منبر و مفتیان دیار تا دعوت به گفتگو را قبل از ظهور و قبل از پیشی گرفتن شب از روز پاسخ دهند.

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدي محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وكافة آل بيته الأخيار وجميع أنصار الله الواحد القهار إلى اليوم الآخر أما بعد..
انصار پیشگام برگزیده عزیز در دوران گفتگو قبل از ظهور؛ السلام عليكم ورحمة الله وبركاته. مهدی منتظر همچنان به شما و تمام امت اسلام توصیه می‌نماید از هیچ یک از ائمه علما و خطبای منابر و مفتیان کشورها کورکورانه تبعیت نکنید؛ حال هرچقدرهم به آنها اعتماد داشته باشید که در دین خداوند جز حق چیزی نمی‌گویند، هیهات هیهات....خداوند اعتماد شما به کسی كه مردم را به سوی خداوند دعوت می‌کند از این جهت که او غیر از حق سخن نمی‌گوید و یا به علت اینکه تسبيح او بلند است و یا زبانش دایم مشغول ذکر خداوند است ویا لباس بلندي برتن کرده و یا چون محاسن و صورتی دوست داشتنی دارد را برهان قرار نداده است! بلکه برای هر ادعایی برهان لازم است و امر دین خداوند بر اساس این صفات ظاهری نیست؛ بلکه دعوت به سوی خداوند و معرفی دین خداوند برای مردم بر اساس بصیرت علمی و حق نسبت به پروردگار عالمیان بنا می‌شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨} صدق الله العظيم [يوسف].
ای طلاب علوم ديني ( از)
خطبای منابر در مساجد -خانه‌های خدا- كه برای آموختن دین خداوند از موطن خود خارج مي شويد تا در بازگشت به قوم خود تعلیم دهيد ( راه را براي قوم خود روشن مي كنيد ) ؛ تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ ﴿١٢٢} صدق الله العظيم [التوبة]،
خداوند به شما امر نموده که از کسانی که علوم دین خداوند را به شما آموزش می‌دهند؛ کورکورانه پیروی نکنید چون اگر مطالبی از معلمتان آموخته‌اید حق نباشد و سپس وقتی با آن اطلاعات به سوی مردمتان بازمی‌گردید، راه خدا را برای آنها روشن نمی‌کنید بلکه آنها را گمراهتر کرده و بر کوری و نابینایی انها- نسبت به راه خداوند- می‌افزایید و حاصل آن این است که بار گناه کسانی را که از علوم غیر حق شما پیروی کرده‌اند را در روز قیامت بر دوش می‌گیرید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ ﴿٢٥} صدق الله العظيم [النحل]،
چون خطا و لغزش یک عالم می‌تواند منجر به لغزش
تمام عالم گردد! پس ای طلاب! از خداوند پروا کنید؛ ولی آنان که علم حق پروردگارشان را می‌آموزند که بی شك و تردید از جانب خداوند است؛ برای آنان اجر خودشان و اجر كساني كه که تا روز قیامت از ایشان تبعيت مي كنند مقرر شده است و در پیشگاه خداوند گرامی و مکرمند.

ممکن است یکی از طلاب علم ،در نزد خطبای منابر، بخواهد سخن مهدی منتظر را قطع کرده و بگوید: ناصر محمد ما عقیده پیروی را بر "ثقات" بنا کرده‌ایم یعنی کسانی که مشخص شده است از افراد صادق و مورد اعتماد هستند؛ پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: اگر برهانی قوی نیاورند که علم‌شان از خداست؛ مورد اطمینان بودن تنها، کافی نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ} [البقرة:۱۱۱].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُل هاتوا بُرهانَكُم هـذا ذِكرُ مَن مَعِيَ وَذِكرُ مَن قَبلي بَل أَكثَرُهُم لا يَعلَمونَ الحَقَّ فَهُم مُعرِضونَ ﴿٢٤﴾}صدق الله العظيم [الأنبياء].
ممکن است یکی ازعلمای مسلمین که به پیروی کورکورانه اعتقاد دارد سخن مرا قطع کرده و بگوید: " پيش از اين فتوا داديم كه كساني كه علم از جانب ایشان به ما رسیده است صادق و مورد اطمینان هستند. برای همین می‌گوییم این حدیث یا تفسیر از افرادی نقل شده و به ما رسدیه که مورد اطمینان بوده و دروغ نمی‌گویند. برای همین هم از راه و روش آنها پیروی می‌کنیم و مردم به ما گفته‌اند علمی که از ایشان به ما رسیده از رسول الله است". پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخ او فتوایش را تکرار می‌کند و می‌گوید: آموختن علم از معلم بر اين اساس که او مورد اطمینان و صادق است قرار ندارد و اطمینان شما به ایشان شما را در پیشگاه خداوند بی‌نیاز نمی‌کند؛ در روز قیامت آنها بار گناه شما و شما بار گناه کسانی که از شما پیروی کرده و به هدایت شما اقتدا کرده‌اند را بر دوش خواهید داشت.

ممکن است عالم دیگری سخن مرا قطع کرده وبگوید: ناصر محمد؛ ما را نترسان تا جایی که نتوانیم از ترس خداوند و اینکه اشتباه کنیم؛ جرأت نکنیم در مسائل دینی خداوند فتوا دهیم؛ و چون تو می‌گویی خداوند پیروی از"ثقات" را اساس قرار نداده است؛ پس بر چه اساسی خداوند به ما امر نموده تا آیندگان از گذشتگان پیروی کنند؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید: خداوند به شما فرمان داده است تا بر اساس علم و برهان روشن و منیری که از جانب پروردگارشان آمده باشد، از ایشان پیروی کنید. شرط این است که عقل دریابد که علم آنها حق بوده و بی شک وتردید از نزد پروردگار عالمیان آمده ودر برابر دانش آنها خشوع کرده و تسلیم محض شود. چون عقل متفکر به برهان علمی فرد دعوت کننده توجه می‌کند و اگر بی شک وتردید از نزد خداوند باشد؛ حتما درخواهد یافت که عقل او در برابر آن علم خاضع است و می‌بیند که این علم بی شک و تردید از نزد خداوند است؛ چرا که علمی که حق باشد نمی‌تواند با عقل منافات داشته باشد و هیچ یک از دیگری بی‌نیاز نیست. عقل اگر به برهان علمی قانع کننده از نزد پروردگاراستناد نکند به تنهایی فایده ندارد؛ چون اگر برهان علمی از نزد خداوند نباشد، عقل با آن قانع نمی‌گردد و بعد از تدبر و تفکر در برهان‌های علمی مبلغ دینی اگردعوت او از نزد خداوند نبوده و افترا باشد؛ قلب‌هایتان نیز به آن اطمینان نمی‌یابد و بر همین اساس است که طالب علم نباید پیروی کورکورانه کند.
خداوند به شما امر نموده تا در برهان علمی مبلغ دینی تفکر کنید و ببینید آیا عقلتان برهان‌های علمی دعوت او را می‌پذیر و آیا قلبتان با آن مطمئن می‌شود یا خیر؟ چون اگر کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند باعث گمراهی شما شوند؛ خداوند از شما درباره عقلتان سؤال می‌کند که چگونه شد که بدون تفکر و تدبر در برهان‌های علمی آن دعوت کننده؛ کورکورانه از او پیروی کرده‌اید ؟ و این فرموده خداوند تعالی؛ تنفیذ فرمان او به طلاب علوم است:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦} صدق الله العظيم [الإسراء]
چراکه علت گمراه شدن امت‌ها پیروی کورکورانه از اسلاف‌شان بوده است وآنها درباره آنچه که پدرانشان برایشان باقی گذاشته‌اند تفکر نکرده و بدون استفاده از عقل و بدون تدبر راه آنان را ادامه داده‌ و به انبیایشان گفته‌اند:
{أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ ﴿٢١بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ ﴿٢٢وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ ﴿٢٣ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَىٰ مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ ۖ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ ﴿٢٤فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿٢٥} صدق الله العظيم [الزخرف].
شاید یکی از حق‌جویان سخن مرا قطع کرده و بگوید: " آیا برای امت‌هایی که همگی گمراه شدند؛ علت اینکه چرا از مسیر حق پروردگار به بیراهه رفته و گمراه شدند؛مشخص شده است؟" امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ او می‌گوید: به خداوند قسم که بله؛ برای امت‌های گمراه مشخص شده است که علت گمراه شدن آنان از راه راست -صراط مستقیم- پیروی کورکورانه و بدون تدبر و تفکر از اسلافشان بوده است و برای همین همگی آنها یک صدا می‌گویند: علت گمراهیشان پیروی کورکورانه از عقاید پدرانشان و استفاده نکردن از عقلشان بوده است و آنها عقل خود را به کار نبرده‌اند تا برهان علمی گذشتگانشان را با برهان‌های علمی کسی که دعوت جدیدی برایشان آورده؛ مقایسه کنند؛ کسی که از نزد پروردگارشان آمده و به آنان می‌گوید:
{مَا هَـٰذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ﴿٥٢﴾ قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿٥٣﴾ قَالَ لَقَدْ كُنتُمْ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٥٤﴾ قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ﴿٥٥﴾ قَالَ بَل رَّ‌بُّكُمْ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ الَّذِي فَطَرَ‌هُنَّ وَأَنَا عَلَىٰ ذَٰلِكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
اما با کمال تأسف پاسخ کسانی که پیروی کورکورانه می‌کردند تنها این بود که بزرگان قوم به مردم می‌گفتند از پیروی از انبیای خداوند برحذر باشند؛ کسانی که می‌خواهند خدای آنان خدایی واحد باشد؛ بلکه به شدت متعجب بودند که به سوی عبادت خداوند یکتا و بدون شریک دعوت می‌شوند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَعَجِبُوا أَن جَاءَهُم مُّنذِرٌ مِّنْهُمْ ۖ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَـٰذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴿٤أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَـٰهًا وَاحِدًا ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ ﴿٥وَانطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَىٰ آلِهَتِكُمْ ۖ إِنَّ هَـٰذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ ﴿٦مَا سَمِعْنَا بِهَـٰذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿٧أَأُنزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِن بَيْنِنَا ۚ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّن ذِكْرِي ۖ بَل لَّمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ ﴿٨} صدق الله العظيم [ص].
افراد ضعیف قوم‌هایی که استکبار ورزیدند؛ از آنها پیروی کرده و همراه آنان با دعوت حق پروردگارشان محاربه کردند و از پیروی از دعوت کننده به سوی حق پروردگارشان، گمراه شدند و روز قیامت در مقابل خداوند مستکبران قوم به کار ضعفا نمی‌آیند و خداوند تعالی می‌فرماید: {وَبَرَزُوا لِلَّـهِ جَمِيعًا فَقَالَ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللَّـهِ مِن شَيْءٍ ۚ قَالُوا لَوْ هَدَانَا اللَّـهُ لَهَدَيْنَاكُمْ ۖ سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِيصٍ ﴿٢١} صدق الله العظيم [ابراهيم].
سپس میان خود به مشورت پرداختندتا دریابند علت اساسی گمراه شدن بزرگان و ضعفایشان و پیروی نکردن از حق آمده از نزد پروردگارشان چه بوده است و برایشان روشن می‌شود که همگی کورکورانه از اسلافشان پیروی کرده‌اند و برهان‌های علمی دعوت کننده حق پروردگار را با برهان‌های پدران‌شان مقایسه نکردند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿٦إِذَا أُلْقُوا فِيهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِيقًا وَهِيَ تَفُورُ ﴿٧تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ ۖ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ ﴿٨قَالُوا بَلَىٰ قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّـهُ مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ ﴿٩وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠} صدق الله العظيم [الملك].

لذا عزیزان من؛ برایتان روشن گردید که درصورت گمراه شدن از راه راست -صراط مستقیم- حجت خداوند بر شما چیست؛ همانا که عدم تفکر با عقل و منطق در برهان دعوت کننده جدید و برهان علمي اسلافتان عامل آن است.
شما را به شهادت می‌گیرم و خداوند را به شهادت می‌گیرم و شهادت خداوند کافی است که من امام مهدی ناصر محمد فرمان دارم با برهان‌های علمی حق از پروردگار عالمیان با شما محاجه کنم و خداوند عقل شما را شاهد من قرار داده است؛چراکه اگر بین برهان‌های علمی امام ناصر محمد یمانی و برهان‌های علمی گذشتگانتان که ندانسته به خداوند نسبت می‌دادند مقایسه‌ای انجام دهید؛ خواهید دید که عقل خودتان بین من و شما به حق شهادت داده و به شما می‌گوید حق بی شک وتردید با امام ناصر محمد یمانی است و من در این مسئله شما را به چالش می‌کشم و از راست‌گویانم. پس برای مثال به تفاسیر کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند اشاره می‌کنم . خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿١٠٦} صدق الله العظيم [البقرة].
حال تفاسیر علمای گذشته را که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند را می‌آوریم:
اقتباس المشاركة :
ابن أبي طلحة، از ابن عباس درباره : ( ما ننسخ من آية ) نقل می‌کند یعنی ما آیه‌ای راتبدیل نمی‌کنیم.
و ابن جريج، از مجاهد نقل می‌کند: ( ما ننسخ من آية ) یعنی ما ایه‌ای را محمو نمی‌کنیم.
و ابن أبي نجيح، از مجاهد نقل می‌کند: ( ما ننسخ من آية ) یعنی نوشته را ثابت نگه می‌داریم و حکم آن را عوض می‌کنیم و این را اصحاب عبدالله بن مشعود برایش نقل کرده‌اند.
و ضحاک گفته است : ( ما ننسخ من آية ) یعنی باعث فراموشی‌ات می‌شویم
و عطاء گفته است: اما ( ما ننسخ ) یعنی ما چیزی از قرآن را رها نمی‌کنیم
و ابن ابی حاتم گفت: یعنی: رها شده ( مانده ) و بر محمد صلی الله علیه و سلم نازل نشدن.
السدی گفت: ( ما ننسخ من آية ) نسخ آن: آن را گرفتن
ابن ابی حاتم گفت: یعنی: آن را گرفتن : آن را بالا بردن ؛ مثل این گفته که زن و مرد پير ( شيخ و شيخه ) زناکار را البته باید سنگسار کنید و این گفته: اگر انسان دو وادي (دره ) پر از مال داشت دنبال وادي سوم مي رفت
انتهى الاقتباس

حال بیان امام مهدی ناصر محمد یمانی را می‌آوریم که با ظن به خداوند نسبت نمی‌دهد که ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا ۗ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿١٠٦} صدق الله العظيم [البقرة]
وبیان حق این فرموده: { مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ } برای فهمیدن مقصود از بیان { نَنسَخْ } باید به لغت اصل عربی مراجعه نمایید چون باید معنی و مراد از کلمه { نَنسَخْ } در لغات شما وجود داشته باشد چون کتاب به زبان همان قومی نازل می‌شود که نبی مرسل به سوی ایشان فرستاده شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ}صدق الله العظيم [ابراهيم:۴]. چون محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم نبی عربی است؛ پس بر شماست که اول به معنای کلمه { نَنسَخْ } توجه کنید. حتما درمی‌یابید که درباره معنای کلمه { نَنسَخْ } در لغت عربی دو نفر از اصحاب لغت عربی فصیح نیستند که بر سر آن اختلاف داشته باشند. همانا که معنای "النسخُ" یعنی رونوشت از چیزی به صورتی که تصوير درست مثل اصل آن باشد . اما امام مهدی برهان علمی خود را فقط بر اساس لغت‌نامه زبان عربی قرار نمی‌دهد؛ بلکه از آیات محکم قرآن عظیم برایتان برهان آشکار و مبین می‌آورد؛ چرا که لغت عربی هم از تحریف مصون نمی‌ماند اگر كه زبان قران عظيم نمي بود و چون قرآن از تحریف محفوظ است پس قاعده لغات عربی از تحریف مصون مانده چون قرآن به زبان عربی مبین است؛ پس اگر معنا و مراد از کلمه {نَنسَخْ} نسخه چیزی به صورتی که تصوير درست مثل اصل آن باشد؛ باید این معنی را در قرآن عظیم نیز بیابیم.
سؤالی که مطرح می‌شود این است که:نسخه‌ای از قرآن عظیم که به امر خداوند از زبان رسولش جبریل به محمد رسول الله وبه تمام مردم؛ رسانده شده، از کجا نسخ شده است؟ جواب را درآیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{بَلْ هُوَ قُرْ‌آنٌ مَّجِيدٌ ﴿٢١﴾ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ ﴿٢٢﴾} صدق الله العظيم [البروج].
و سؤال دیگر: این لوح محفوظ که به عنوان کتاب مادر به حساب آمده و قرآن عظیم از روی آن نوشته شده است،کجاست؟ جواب را درآیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْ‌آنًا عَرَ‌بِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٣﴾ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿٤﴾}
صدق الله العظيم [الزخرف].
و سؤال دیگر: آیا نسخه این کتاب و نزول آن بر محمدٍ رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم یک‌جا و به یک‌باره انجام شده است: جواب را درآیات محکم کتاب در این فرموده خداوند تعالی می‌یابید:
{وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً ۚ كَذَٰلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ ۖوَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا ﴿٣٢} صدق الله العظيم [الفرقان]
و مقصود از ترتیل یعنی به تدریج ؛ و رونوشت و تنزیل آن یک‌جا و به یک‌باره نبوده است.
حال به سراغ بیان حق این فرموده خداوند می‌آییم: { مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ }: یعنی آیه‌ای که از کتاب مادر توسط جبریل به محمد رسول الله صلی الله علیهم و سلم می‌آید و این آیه درست مطابق اصل آیه است که در لوح محفوظ قرار دارد و این بیان فرموده خداوند تعالی است که { مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ }: یعنی آورده شدن نسخه‌ای از آیه که در لوح محفوظ قرار دارد توسط جبریل به محمد رسول الله صلى الله عليهم وسلم.
و حال سراغ بیان این فرموده خداوند تعالی می‌آییم: { أَوْ نُنسِهَا } یعنی به تأخیر انداختن؛ به این معنی که نزول آیه‌ای از آیات محکم را به زمانی نزدیک موکول و به تأخیر می‌افتد و آیه‌ای فرستاده می‌شود که حکمی موقتی را با خود دارد که در زمانی که خداوند اراده کند قابل تغییر است. حال به سراغ بیان فرموده خداوند تعالی می‌آییم که : { نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا }صدق الله العظيم، و این نوع از آیات دایمی هستند و به جای آیه‌ای که قبل از آن درست درباره همان موضوع آمده است؛ نازل می‌شود و حکم آیه‌ای که قبل از آن آمده است را تغییر داده و لفظ آیه قبلی در کتاب باقی می‌ماند ولی ما حکم آن را اجرا نمی‌کنیم بلکه از حکم آیه‌ای که برای تغییر آن آمده است ، استفاده می‌کنیم. تصدیق فرموده خداوند تعالی: {وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ ۙ وَاللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿١٠١} صدق الله العظيم [النحل]

آیات دایمی و جایگزین برای تغییر حکم آیه‌ای که قبل از آن درباره همان موضوع نازل شده است می‌آیند؛ فقط حکم در آیه جدید از سبکتر به سنگین‌تر می باشد. برای مثال فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنتُمْ سُكَارَىٰ حَتَّىٰ تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ} صدق الله العظيم [النساء:۴۳]
و
سپس آیه تبدیل حکم نازل شد و حکم تحریم و خودداری از ساخت و نوشیدن آن همانند اجتناب از عبادت طاغوت نازل گردید و اجتناب از بزرگ‌ترین أنواع تحریم در کتاب است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿٩٠إِنَّمَا يُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ فِي الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ وَيَصُدَّكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّـهِ وَعَنِ الصَّلَاةِ ۖ فَهَلْ أَنتُم مُّنتَهُونَ ﴿٩١} صدق الله العظيم [المائدة].
شاید یکی از کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: " همانا که فرموده است اجتناب و مقصود از اجتناب تحریم نیست" پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: گمان شما در مورد کسی که بت و طاغوت را می‌پرستد چیست؛ آیا این امر برای مؤمنان حرام است؟ و جواب او معلوم است ؛ خواهد گفت: "بله ، بلکه این شرک است و این بزرگ‌ترین ظلمی است که در کتاب آمده و فرد ممکن است در حق خود بنماید؛ شدیدترین حرمت در کتاب شرک به خداوند است".پس امام ناصر محمد به او می‌گوید: ولی ای مرد تو حرمت شرک را با این بیان که مقصود از اجتناب تحریم مطلق نیست؛ نفی کرده‌ای! پس به تو که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهی می‌گویم: همانا که اجتناب از شدیدترین أنواع تحریم در کتاب است و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى}
صدق الله العظيم [الزمر:۱۷]،

آیا نمی‌بینی که اجتناب بزرگ‌ترین تحریم در ایات محکم کتاب است؟ از خدا پروا کنید ای خردمندان.
و آیاتی که حکمشان با آیه‌ای جدید تبدیل شده است متن و لفظ‌شان باقی می‌ماند ولی آن را به کار نمی‌برید؛ بلکه حکم تبدیل شده جانشین حکم اول می‌شود و به آیاتی که حکم آنها تغییر کرده "آیات المبدلات" گفته می‌شود. و اما آیه‌ای که به جای آیه قبلی آمده است درکتاب به نام" آیات البدل"(آیات جایگزین) نامیده می‌شوند و نام‌گذاری درست آنها آیات "بدل" و "مبدل" است که باید جایگزین ناسخ و منسوخ شود که خداوند درمورد دو نام اخیر هیچ برهانی نفرستاده است چون " نسخ" یعنی نسخه‌ای از لوح محفوظ گرفته شده و درست مطابق اصل آن است.... آیا فکر نمی‌کنید؟
حال به سراغ بیان حق فرموده خداوند می‌آییم که:{ أَوْ مِثْلِهَا } صدق الله العظيم، و این نزول حکم جدید برای آیه سابق است که درست در همان موضوع فرستاده شده است؛ فقط اینکه حکم جدید در این مورد به عنوان جایگزین حکم اول نیامده است بلکه خداوند به حکم قبلی؛ حکمی دیگر اضافه نموده است تا آن را آسان‌تر نماید و احکام دوگانه برای آسان‌تر کردن امر است و این احکام همیشه از حکم سنگین‌تر به حکم آسان‌تر هستند و اغلب آنها از آیات محکم هستند چون تنها برای آسان‌تر کردن حکم نازل شده‌اند نه برای تبدیل حکم. مثل فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ ﴿٦٥} صدق الله العظيم [الأنفال].
سپس حکم اضافی برای آسان‌تر کردن حکم در آیه دیگر می‌آید که برای گروه دیگری از مردم است که یقینشان ضعیف است وخداوند تعالی می‌فرماید:
{الْآنَ خَفَّفَ اللَّـهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا ۚ فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ ۚ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿٦٦} صدق الله العظيم [الأنفال].
و همان‌طور که گفتیم این آیات اضافه شده به آیات دیگر درست درباره همان موضوع بوده وهمیشه حکم جدید برای تخفیف است ونازل شدن آن درکتاب از برای تخفیف در حکم ثقیل تر قبلی است. برای مثال فرموده خداوند تعالی:

{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ ۚ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١٢} صدق الله العظيم [المجادلة].
و سپس آیه دیگری پیدا می‌کنید که با حکم اضافی نازل شده است؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَأَشْفَقْتُمْ أَن تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ ۚفَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّـهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ ۚ وَاللَّـهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٣} صدق الله العظيم [المجادلة]
آیا در اینجا آیه دوم برای نفی حکم آیه اول آمده است؟ خیر بلکه حکم دیگری آمده است و برای آیه من باب تخفیف دو حکم مقرر گردیده است و می‌توان هریک را انتخاب کرد که اجر متفاوتی دارند و این بیان حق فرموده خداوند تعالی است که {أَوْ مِثْلِهَا}صدق الله العظيم. یعنی آیه درست درهمان موضوع نازل شده ولی حکمی سبک‌ترازحکم آیه اولی دارد؛ و این آیه برای تخفیف حکم آمده است نه جایگزین آن؛ بلکه حکم اضافی برای تخفیف است و می‌توان هریک از حکم‌ها را اجرا کرد که البته اجر متفاوتی دارند و این بیان حق فرموده خداوند تعالی است: {أَوْ مِثْلِهَا}صدق الله العظيم.
هیئت علمای کشور عربستان سعودی؛ من از بیان ناسخ و منسوخی که در نزد شماست بسیار تعجب کردم؛ شما ندانسته با این بیانات آیات محکمی که ازآیات ام الکتابند را نفی کرده‌اید. برای مثال اگر یکی از شما در مکانی خالی در دریا یا خشکی باشد و وقت نماز برسد و وضو بگیرد و بخواهد نماز بخواند ولی نمی‌داند قبله دقیقاً کدام طرف است؛ نمیداند مسجدالحرلم در سمت شرق است یا غرب؛ حال حکم او چیست؟ ایا حکم خداوند این است که به سمت شرق یا غرب نماز بخواند و ملامتی بر او نیست چرا که نمی‌داند قبله کدام جهت است؟ یا حکم خداوند این است که نماز نخواند تا بداند مسجدالحرام کدام جهت است؟ حال به حکم حق خداوند بنگریم که در آیات محکم کتاب در انتظار ماست و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلِلَّـهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿١١٥} صدق الله العظيم [البقرة].
اما می بینم که در مجمع ملک فهد که مصحف شریف را چاپ می‌کند و در بیان ناسخ و منسوخ آنها درباره این فرموده خداوند تعالی:
{وَلِلَّـهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿١١٥} صدق الله العظيم،
می‌گویند آیه فوق با این آیه نسخ شده است:

{فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۴۴].
اما امام مهدی به حق فتوا می‌دهد که این دو آیه هر دو از آیات ام‌الکتاب و محکم و بینه هستند و کسی که نمی‌تواند جهت قبله را دریابد می‌تواند از هر یک از آنها پیروی نماید؛ من به حق فتوا می‌دهم که این ایه از فرموده خداوند تعالی:
{فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۴۴].
برای تغییر قبله از سمت مسجد الاقصی به سمت مسجدالحرام نازل شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَىٰ عَقِبَيْهِ ۚ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّـهُ ۗ وَمَا كَانَ اللَّـهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۴۳].
اما می‌بینم فتوای مجمع ملک فهد درباره این فرموده خداوند تعالی:
{فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ} صدق الله العظيم [البقرة:۱۴۴].

این است که برای تبدیل حکم این فرموده خداوند تعالی :
{وَلِلَّـهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿١١٥} صدق الله العظيم،
آمده است.

در لینک زیر فتواهای باطل بسیاری را پیدا می‌کنید و نمی‌دانم آیا هیئت علمای بزرگ می‌دانند یا نمی‌دانند که در این لینک چه پیدا کرده‌ایم؟

http://qurancomplex.gov.sa/Display.a...trans=&print=1
ای علمای اسلام؛ آنچه که می‌خواهیم بگوییم این است که اگر بیان امام مهدی از قرآن عظیم را با تفاسیر اکثر مفسران مقایسه کنید؛بی شک و تردید خواهید دید که عقل‌تان از حق پیروی می‌کند و چون امام مهدی ناصر محمد یمانی به حق سخن می‌گوید، خواهید دید که عقل‌تان در کنار امام مهدی قرار می‌گیرد و عقل‌تان شهادت می‌دهد که بیان او بی شک و تردید حق است. همانا که سزاوار است از حق پیروی گردد البته اگر اندیشه کنید. هم‌چنین فتواهای زیر درباره فرموده خداوند تعالی مرا بسیار متعجب کرده است:
اقتباس المشاركة :
الآية المنسوخة: فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ (البقرة:109) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ
الآية المنسوخة: فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ وَقُلْ لَهُمْ فِي أَنْفُسِهِمْ قَوْلا بَلِيغًا (النساء:63) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ (النساء:81) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: وَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ (النساء:92) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ (الأنعام:68) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ (الأنعام:68) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا (الأنفال:61) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ (حجر:85) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ (النحل:125) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ (الم السجدة:30) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ (الزمر:41) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (الزخرف:89) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ (الجاثية:14) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ (ق:45) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ (الذاريات:54) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا (النجم:29) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ (الممتحنة:10) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)
الآية المنسوخة: وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلا (المزمل:10) الآية الناسخة: فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ (التوبة:5)

انتهى الاقتباس

پايان
امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ می‌گوید: به خداوندی که خدایی جز او نیست من به شدت متعجبم .مطالبی که در این لینک دیدم بسیاری از آیات محکم قرآن عظیم را نفی می‌کند؛ احکامی که به حق نازل شده‌اند .اما در این لینک تمامی این احکام را با این فرموده خداوند تعالی؛ منسوخ به حساب آورده‌اند:

{فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ} [التوبة:۵].
وای برشما از خداوند؛ شما احکامی از کتاب را نفی کرده‌اید که درآیات محکم و بینه که آیات ام ‌الکتابند آمده است؛ آنها ایات ام الکتابند و به زعم شما با این فرموده خداوند تعالی:
{فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ} [التوبة:۵] منسوخ شده‌اند.

اما تمام کسانی که به این اعتقاد دارند از هر فرقه و مذهب اسلامی که باشند؛ دروغ می‌گویند. قسم به پروردگار عالمیان اگر حاضر به گفتگو با امام مهدی ناصر محمد یمانی شوید؛ درمی‌یابید که تماماً نسبت به آیات محکم کتاب که خداوند بر شما نازل نموده به بیراهه رفته و گمراه شده‌اید. اما جرأت نمی‌کنید با ناصر محمد یمانی گفتگو کنید چرا که می‌دانید او هیچ چیزی از شما را قبول نمی‌کند چون سلاحش محکمات قرآن عظیم است و چقدر شما و علمایی که مانند شما هستند بد علمایی بوده و هم خود گمراه شده و هم عده کثیری را گمراه کرده‌اند.
به خداوند که من به شدت حزین هستم؛ جز خدا کسی از شدت این حزن آگاه نیست؛ چون می‌بینم که اگر به درگاه پروردگارتان توبه نکنید و از کسی که با بصیرتی که از سوی پروردگارش آمده و با برهان‌های علمی از آیات محکم قرآن عظیم شما را به سوی پروردگار می‌خواند؛ پیروی ننمایید عذاب خواهید شد. تأسف من برای امت اسلام و علمایشان همانند تأسف یعقوب برای یوسف است؛ آنها از راه حق منحرف شده و امتشان نیز به دنبال آنان گمراه شده‌اند؛ دین خود را فرقه فرقه کرده و هر گروه به داشته‌های خود دلخوشند. هریک تصور می‌کنند که برحقند اما هیچ یک چیزی ندارند مگر اینکه احکام خداوند را که درآیات محکم قرآن عظیم نازل شده اقامه کنند.
آه آه آه ای مردم؛ چقدر چیزهایی را به خداوند به دروغ نسبت داده‌اید که او نگفته است، پس چه کسی شما را از عذاب خداوند حفظ خواهد کرد؛ چه کسی شما را از عذاب خداوند حفظ خواهد کرد؟ چقدر کوکورانه و با ظن به خداوند نسبت دادن برایتان آسان است وهدايت يافته ترين شما تنها یک سخن بر زبان می‌آورد که
اقتباس المشاركة :
"اگر درست گفته باشم از خداست و اگر به خطا رفته باشم از نفس من و شیطان است"
انتهى الاقتباس
و تصور می‌کنند با این سخنی که بعد از فتوای باطل به زبان می‌آورند ؛ دیگر مسئولیتی ندارند.

ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی به شما وعده‌ای صادقانه می‌دهد که من در مسائل کتاب خداوند فتوا نمی‌دهم تا بعد بگویم خدا بهتر می‌داند (الله اعلم ) و اگر خطا کرده باشم از نفس من و شیطان است و پناه بر خدا که از امر شیطان پیروی کرده و چیزی که یقین ندارم را به خداوند نسبت دهم؛ بلکه من به حق به شما فتوا می‌دهم و می‌گویم؛ می‌گویم: قسم به خداوند بزرگ؛ پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آنهاست وقسم به پروردگارعرش عظیم؛ فتوای من از قرآن عظیم جز حقی که بی شک وتردید از نزد پروردگارعالمیان آمده ،نیست. راه نجات شما امت اسلام کدام است؟ اگر شما منتظرید تا علمایتان مرا تصدیق کنند؛ قسم به خداوند بزرگ که استخوان‌های پوسیده و پراکنده را زنده می‌کند که بسیاری از آنان فتواهایشان که از شیطان رجیم است باعث به فتنه افتادن شما خواهند شد در حالی که تصور می‌کنند هدایت شده‌اند. آنها هم خود را گمراه می‌کنند و هم امتشان را. از عقلتان استفاده کنید. شما را به چالش می‌کشم خواهید دید که عقلتان جانب امام مهدی ناصر محمد یمانی را می‌گیرد؛ آیا تعصب شما را به گناه می‌کشاند؟ پس چه کسی شما را از گرفتار شدن با عذاب شدید خداوند- سیاره عذاب- که بر درهاست؛ حفظ خواهد کرد؟
اعضای هیئت علمای بزرگ کشور عربستان سعودی؛ ما نمی‌خواهیم به شما به ناحق ظلم کنیم ولی به شما می‌گویم آیا می‌دانید در این لینک تعداد کثیری از احکام که در ایات محکم کتاب آمده‌اند نفی شده و آن احكام با این فرموده خداوند تعالی:
{فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ} [التوبة:۵] منسوخ شده‌اند؟
ولی من پیش از این بیان حق این ایه را از طریق دکتر طارق السویدان و سلیمان العلوان برای شما فرستاده بودم از زبان طارق السویدان ، جواب سلیمان العلوان به ما رسید که وعده داده بود شما به تمام بیاناتی که امام ناصر محمد یمانی از قرآن آورده است پاسخ خواهید داد و ثابت خواهید کرد او در مسیر باطل است! ولی دو ماه یا بیشتر گذشته و نتوانستید حتی در یک مسئله ثابت کنید که بیانات امام مهدی ناصر محمد یمانی گمراهی آشکاری است! تا کی منتظر شما بمانیم؟ چرا به رئیس علی عبدالله صالح که برای درمان در کشور شماست فتوا نمی‌دهید تا رهبری را به امام مهدی تسلیم کند تا مردم یمن به اذن خداوند از ورطه هلاک نجات یابند؟ ولی روشن است که اگر علی عبدالله صالح از شما فتوا بخواهد؛ تنها باعث گمراهی بیشتراو شده و ناتوانی و کور بودن او از دیدن حق بدتر می‌شود. شما و علمای یمن و تمام علمای مسلمین نه برای خودتان خیری دارید و نه برای امتتان؛ مگر کسانی از علمای مسلمین که پروردگارم به ایشان رحم نموده و آنان را از امر من باخبرساخته و ایشان نیز تصدیق کرده وپیروی نموده اند. به خداوند قسم من از فتنه مسیح کذاب برای انحراف مسلمانان از حق نمی‌ترسم؛ بلکه از فتنه علمایشان می‌ترسم که مانع پیروی مردم از حق می‌شوند تا اینکه وعده خداوند فرا رسد در حالی‌که نمی‌دانند.
وا اسفا بر امتی که علمایشان تنها بر کوری و تشنگی آنان می‌افزایند! از کار کسانی درعجبم که خداوند ایشان را در جریان امر من قرار داده و بیانات حق ما عقل آنها را قانع کرده است و می گویند ناصر محمد یمانی به حق سخن می‌گوید و راه راست را نشان می‌دهد؛ ولی می‌ترسیم از او پیروی کرده و دعوتش را اجابت کنیم و او مهدی منتظر نبوده و نوآور دینی باشد. مهدی منتظر ناصر محمد یمانی در پاسخ ایشان می‌گوید: ای جاهلان کار شما باعث تعجب شدید من است؛ ایا شما مهدی منتظر را عبادت می‌کنید یا خداوند واحد قهار را؟ سؤالی که مطرح می‌شود این است که: آیا شایسته خداوند است که شما را به این خاطر مورد بازخواست قرار دهد که از دعوت به عبادت عاری از شرک خداوند که براساس سیره کتاب خدا و سنت حق رسولش استوار است پیروی کرده‌اید؛ آیا تدبر نمی‌کنید؟ ما شما را مجبور نمی‌کنیم که باور کنید ناصر محمد یمانی مهدی منتظر است؛ بلکه برای اعتلای کلمة‌الله و پیروی از حق پروردگارتان بیعت شما را می‌پذیریم.
و اما آیا ناصر محمد یمانی؛ مهدی منتظر است یا یک بدعت گذار دینی و دروغ‌گویی گستاخ؟ به شما می‌گویم که اگر دروغ بگویم گناه آن بر دوش من است و خداوند شما را عذاب نخواهد کرد چون به دعوتی پاسخ گفته‌اید که عقلتان پذیرفته و قلبتان با اطمینان به آن آرام شده است. خداوند تنها ناصر محمد یمانی را؛ اگر مهدی منتظر نباشد به خاطر ادعای مهدویتش بازخواست خواهد کرد. به خداوند قسم که تنها کسی مورد بازخواست قرار می‌گیرد که مهدی منتظر نباشد و ادعا کند مهدی منتظر است؛ به کجا می‌روید؟ یا اینکه قصد دارید مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را آزار داده و اذیت کنید؟ در این صورت به شما و تمام دشمنان در مشارق و مغارب زمین می‌گویم:
{فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنظِرُونِ} [هود:۵۵]
و به زودی خواهید دانست که بازگشتتان به کجاست.( وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ ﴿٢٢٧﴾)
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله رب العالمين..
أخو عُلماء الأمّة من يكشف به الله الغمة ويزيل به الظلمة؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.