- 6 -
الإمام ناصر محمد اليماني
23 - ربيع الثاني - 1429 هـ
29 - 04 - 2008 مـ
۱۰-اردیبهشت-۱۳۸۷ه.ش.
07:49 مساءً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــ
امام عزیز، داستان باردار شدن مریم به نبیّ الله عیسی بن مریم چیست؟{إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسمه الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ (۴۵)وَيُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَمِنَ الصَّالِحِينَ (۴۶)قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ(۴۷)} صدق الله العظيم [آل عمران]
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمرسلين وآلهم الطيبين الطاهرين وعلى التابعين للحقّ إلى يوم الدين، وبعد..
پرسشگر محترم فردوس؛ بدان که خداوند روش بارداری مریم برای پسرش مسيح عيسى عليه الصلاة والسلام را مانند سایر زنان نه ماه مقرر نفرمود؛ بلکه با کلمه "کن فیکون" و بعد از داده شدن بشارت رخ داد. روح القدس جبریل و فرشتگانی که همراه او بودند به مریم بشارت کلمهای ازنزد خداوند را دادند که "با کن فیکون" خلق خواهد شد مسيح عيسى عليه الصلاة والسلام؛ در حالی که در این جهان و جهان دیگر، صاحب وجاهت خواهد بود و از مقرّبان است و با مردم در گهواره و در میان سالی سخن خواهد گفت و از شایستگان است؛ تولد او بلافاصله بعد از داده شدن بشارت از جانب فرشتگان و بر زبان جبریل رخ داد. خداوند تعالی میفرماید:
ولی مریم تنها یک فرشته را مشاهده کرد که همانند انسان دربرابرش ظاهر شده بود و فرشتگانی که همراه او بودند را ندید. او تنها جبریل را درمقابل چشم خود دید. زمانی که فرشتگان از زبان جبریل به مریم بشارت دادند؛ مریم نزدیک خانوادهاش بود ولی میان او و خانوادهاش حجاب و حائلی قرار داشت. بعد از داده شدن بشارت؛ مریم علیها السلام گفت:
{قَالَتْ رَبِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَٰلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ} صدق الله العظيم [آل عمران:۴۷]سپس به شکم خود نگاه کرد ودید که باردار شده و شکمش با کلمه کن فیکون خداوند بزرگ شده است؛ پس دانست که همان روز فرزندش را به دنیا میآورد؛ پس از مکان شرقی خود در نزد خانوادهاش به مکانی دور دست رفت. این مکان نیز به نسبت خانوادهاش در شرق بود، اما از مکان اولی که میان آنها ( او و خانوادهاش ) با مانع جدا بود؛ دورتر قرار داشت.
بعد از باردار شدن به مکانی دورافتاده رفت تا به تنهی نخل رسید و درد زایمان و به دنیا آوردن، آغاز شد و مسيح عيسى ابن مريم عليه وعلى أمة الصلاة والسلام متولد گردید؛ با شنیدن صدای گریه دریافت که نوزاد را به دنیا آورده است و اولین چیزی که به خاطرش رسید این بود که به مردمش چه بگوید؛ آنها به او تهمت و بهتان زده و نسبت دروغ میدهند و باور نمیکنند که او با کلمه "کن فیکون" باردار شده است. برای همین گفت کاش قبل از این مرده و ازخاطرهها رفته بودم. آنگاه پسرش مسيح عيسى ابن مريم از زیر پایش او را ندا داد و گفت: غمگین مباش؛ پروردگارت زیر پای تو چشمه آبی قرار داده است. مریم به میان پاها و فرزندش نگاه کرد که با او سخن میگوید وبه او اطمینان میدهد و میگوید تنه نخل را تکان بده تا رطب تازه فرو ریزد و بخور و بنوش و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار..هم چنین به او گفت: او با مردم سخن خواهد گفت و بر مادرش است که صحبتی نکند چون باورش نمیکنند؛ بلکه این اوست که (فرزند مریم) به حق سخن خواهد گفت.
تا این که در حالی که او را در آغوش داشت به سوی مردم رفت؛ گفتند مریم کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی! و به او اتهام زنا زدند. پس او-نوزاد-را در حالی که درگهواره بود درمیان دستهای شان گذاشت و بر طبق توصیه پسرش سخنی نگفت چون او با آنان سخن خواهد گفت؛ پس به فرزندش اشاره کرد! گفتند:" چگونه با کودکی که درگهواره است سخن بگوییم؟" و سپس او که سلام و صلوات بر او باد صحبت کرد. خداوند تعالی میفرماید:{فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيّاً (۲۹) قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيّاً (۳۰) وَجَعَلَنِي مُبَارَكاً أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيّاً (۳۱)} صدق الله العظیم[مريم]
خداوند تعالی میفرماید:
{وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا ﴿١٦﴾فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا ﴿١٧﴾ قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَـٰنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا ﴿١٨﴾قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِيًّا ﴿١٩﴾ قَالَتْ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا ﴿٢٠﴾ قَالَ كَذَٰلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِّلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِّنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَّقْضِيًّا ﴿٢١﴾فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا ﴿٢٢﴾فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَا لَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَـٰذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا ﴿٢٣﴾ فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا ﴿٢٤﴾ وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ﴿٢٥﴾فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَـٰنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا ﴿٢٦﴾ فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا ﴿٢٧﴾ يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا ﴿٢٨﴾ فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا ﴿٢٩﴾ قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّـهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا ﴿٣٠﴾ وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا ﴿٣١﴾ وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا ﴿٣٢﴾ وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا ﴿٣٣﴾ ذَٰلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿٣٤﴾ مَا كَانَ لِلَّـهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ ﴿٣٥﴾ وَإِنَّ اللَّـهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَـٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ ﴿٣٦﴾ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [مريم].
اگر در کتاب خداوند قرآن عظیم تدبر کنید؛ برایتان روشن میشود که مریم علیها الصلاة و السلام با کلمه "کن فیکون" او را باردار شد؛ یعنی اول نطفه نبود بعد آمیخته شده و سپس به پاره گوشت و سپس استخوان وروی استخوان هم گوشت گرفته شود. این درصورتی است که ایشان متأهل باشد ولی هیچ بشری او را لمس نکرده و بدکاره نیز نبود. بلکه خداوند فرمود "باش" و مسیح عیسی بن مریم موجود شد و شکم مریم بزرگ گردید. برای همین مریم از مکان شرقی که درکنار خانوادهاش بود به مکانی دورتر و جداتر از مکان اول رفت. سپس با رسیدن به تنه نخل، درد زایمان آغاز شد و همان روز نیز زایمان کرد. فردوس! برای همین کسی از خانوادهاش او را با فرزندی که درشکم داشت ندید. او در یک روز باردار شد و در همان روز وضع حمل کرد و خانواده او امکان داشت که حرف او را باور کنند ولو اینکه مسيح عيسى ابن مريم عليه الصلاة والسلام، صحبت نمیکرد چون خانواده میدانستند که باردار نیست و او را باردار ندیده بودند؛ پس باید او را راستگو میدانستند. اما مشکل با قومش بود؛ آنها حرف او و خانوادهاش را درمورد باردار نبودنش باور نمیکردند و برای همین در حالی که فرزندش را در آغوش داشت به سوی قوم خود رفت نه به طرف خانوادهاش. به سمت مردمش رفت تا فرزندش بیگناهی او و خانوادهاش را ثابت کند چرا که مریم آبروی خانوادهاش بود؛ هم چنین به قوم خود که از بنی اسراییل بودند خبر دهد که او رسول خداوند است که به سوی ایشان فرستاده شده و خداوند او را نبیّ قرار داده است. فردوس گرامی این پایان امری است که درمورد آن فتوا خواسته بودی.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
الإنسان ناصر محمد اليمانيّ الذي علَّمه ربّه البيان.
- 6 -
الإمام ناصر محمد اليماني
23 - ربيع الثاني - 1429 هـ
29 - 04 - 2008 مـ
۱۰-اردیبهشت-۱۳۸۷ه.ش.
07:49 مساءً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
ـــــــــــــــ
امام عزیز، داستان باردار شدن مریم به نبیّ الله عیسی بن مریم چیست؟======== اقتباس =========
اقتباس المشاركة 223427 من موضوع فتوای امام مهدی در مورد بارداری مریم صدیقه علیها السلام...
اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..