الموضوع: بیان (برهان القرآن ان الشمس و القمربحُسبان..) توسط مهدی منتظر

النتائج 1 إلى 2 من 2
  1. افتراضي بیان (برهان القرآن ان الشمس و القمربحُسبان..) توسط مهدی منتظر

    - 1 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    17 - جمادى الآخرة - 1428 هـ
    02 - 07 - 2007 مـ
    ۱۱-تیر-۱۳۸۶ه.ش.
    01:36 صباحاً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=135

    ــــــــــــــ

    برهان از قرآن که نشان می‌دهد ماه و خورشید دو محاسبه زمانی جداگانه دارند...

    بسم الله الرحمن الرحيم، از اليماني المُنتظر خليفة الله على البشر الإمام ناصر محمد اليماني به الشيخ الكريم عبد المجيد الزنداني اليماني وتمام عُلماء المُسلمين، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين، وصلّى الله على جميع الأنبياء والمرسلين من أوّلهم إلى خاتم مسكهم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، ثمّ أمّا بعد..
    ای علمای امت ، در صورتی که مرا گمراه می دانید بیش از این شایسته نیست که در برابر من سکوت پیشه کنید و بر شما واجب است که از کیان دین حنیف اسلام دفاع نمایید ، و اگر می بینید من به حق سخن گفته و(مردم را) به سوی شاهراه حقیقت-صراط مستقیم- راهنمایی می کنم سکوت درباره شأن من برازنده شما نیست.
    و اما من نام خود را "یمانی منتظر" نهاده ام و شما را به گفتگو دعوت کرده ام تا با بیان قرآن برایتان دلیل آورده واسرار آن را که بر شما پوشیده است به خواست خداوند برایتان توضیح دهم،اگر ثابت کردم که من به حق مهدی منتظرم و خداوند مرا از نظر علمی به شما برتری داده است و اگر با بیان حق شما را خاموش کردم ، جایز نیست که سکوت کرده و باید در برابر مسلمانان و تمام عالمیان به قدر و منزلت من اعتراف نمایید . و اگر شما با علم و دلایل قاطع مرا شکست دادید مردم را از شر من در امان نگاه داشته اید تا باعث گمراهی کسی نشوم. من خداوند و تمام بندگان صالح او را به شهادت می گیرم که با توضیح و بیان قرآن عظیم چنان همگی تان را به چالش بکشم که راهی جز اعتراف به شأن من و اینکه خداوند مرا از نظر علم به شما برتری بخشیده و امام امت قرارداده است نداشته باشید . اگر به سکوت خود ادامه دهید مسؤلیت ازگردن من ساقط بوده ودر پیشگاه خداوند باید پاسخگوی سکوت بناحق خود باشید. پیش از این از تعداد اصحاب کهف و داستانشان و درباره مکان آنها واینکه خداوند بعد از آنها با مردمان آبادی چه کرده است برایتان سخن گفتم . اکنون ازروی قرآن به تفصیل درباره مدت اقامت آنها سخن خواهم گفت ،از لحظه ورود به غار تا زمانی که به اذن خداوند (در آینده ) آن را ترک نمایند.گواه آن فرموده خداوند تعالی است که:
    {الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].
    ابن عمر سؤال کرده و یمانی منتظر پاسخ می دهد:
    س ۱-ابن عمر: ای امام گرانقدر تأویل حق این فرموده خداوند را برای ما روشن نما که می فرماید:{الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].
    ج۱-یمانی منتظر: برادر گرامی از لحظه شروع حیات دنیوی راز "زمان" با دقت بسیار زیاد ودر ارتباط با حرکت خورشید و ماه تنظیم شده است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [يس].
    س۲-ابن عمر: منظورتان از "ادراک" چیست؟ ومعنای" إن ادرکته"( وقتی به آن رسید یا ملحق شد) یعنی چه؟
    ج۲-یمانی منتظر:ادراک به این معنی است که بعد از آنکه هلال ماه در کسوف خورشید متولد شد الحاق و اجتماع با ماه صورت گیرد.لذا به جای اینکه مثل همیشه کسوف در حالت محاق ( ودر حالیکه چهره ماه تاریک بوده و هلالی را نمی توان در آن دید) رخ دهد، درآغازماه رخ می دهد . در حالت عادی بعد از محاق ،ماه از خورشید فاصله گرفته و طلوع فجر ماه آغاز می شود و این بدان سبب است که خورشید اجازه ندارد زمانی که دیگر هلال ماه متولد شده است با آن در یک خط قرار گیرد( اجتماع یا الحاق) این قانونی است که تا دنیا پابرجاست حاکم خواهد بود.حال اگر این اتفاق (غیرعادی) رخ دهد، نشانه واعلان این است که عمر اول دنیا به پایان رسیده وخورشید از سمت مغرب طلوع خواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿٥﴾ يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ ﴿٦﴾ فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿٧﴾ وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿٨﴾ وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿٩﴾ يَقُولُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
    س۳-ابن عمر: آیاادراک(ملحق شدن یا رسیدن خورشید به ماه) یکی از شروط (نشانه ها) بزرگ ساعت است یا اینکه در روز قیامت رخ خواهد داد؟
    ج۳-یمانی منتظر:روز قیامت براساس طول روزو سال به حساب خورشید محاسبه می شود. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّـهُ وَعْدَهُ ۚ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الحج].

    ادراک در روز قیامت بر اساس تقویم خورشیدی که معادل هزار روز(24 ساعته) ما ست رخ می دهد ، به این ترتیب که "ادراک "قبل از حادثه طلوع خورشید از مغرب رخ می دهد تا هشداری برای مردمان باشد. به همین علت است که خداوند در قرآن ذکرفرموده اند "ادراک "قبل ازحادثه طلوع خورشید از مغرب رخ خواهد داد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [يس]
    یعنی اگر ادراک رخ داد، قبل از اینکه روزشمسی (که برابر هزار روز ماست)، به پایان برسد؛ خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد.
    س۴-آیا ملحق شدن خورشید به ماه –ادراک- رخ داده اما مردم از آن غافل بوده و روی گردانند؟
    ج۴-یمانی منتظر: بله... و خداوند شاهد و وکیل این کلام است. در رمضان سال ۱۴۲۶ و رمضان ۱۴۲۷ وهم چنین ذیحجه سال ۱۴۲۷ خورشید به ماه رسید. جویندگان حقیقت با رجوع به نوشته های ستاره شناسان که درباره قوانین فلکی است می بینند که گفته شده است: هلال ماه را تنها زمانی می توان رؤیت کرد که ۷تا ۹ ساعت از عمر آن گذشته باشد ، حتی بعد ۷ ساعت هم باچشم مسلح به سختی میتوان آنرا دید. حال ستاره شناسان به ما بگویند چطور هلال ماه دررمضان ۱۴۲۶ رصد شد، در حالی که به گمان شما تنها سه ساعت و چهل و پنج دقیقه از عمرش می گذشت ؟ من می دانم که این حادثه شما را وحشت زده کرد!چطور می توان در حالی که تنها سه ساعت و چهل و پنج دقیقه از عمر هلال می گذرد آنرا دید؟ این غیر ممکن است! من می گویم بله اگر خورشید به ماه نرسیده باشد ،محال است.اما دوشنبه آخر شعبان هلال ماه نو متولد شد و در حالی که عمر هلال رمضان شش ساعت و چهل و پنج دقیقه بود با خورشید در یک خط قرار گرفت(اجتماع)و زمانی که خورشید غروب کرد عمر ماه به ۱۲ ساعت رسیده بود و به همین دلیل بود که علمای شریعت قادر به رؤیت ماه شدند . باید به ستاره شناسان گفت بی هیچ شک و تردیدی سه شنبه اولین روزرمضان ۱۴۲۶ بوده است. با وجود این اکثر شما ادراک را انکار می کنید تا زمانی برسد که خورشید از مغرب طلوع کند و حق ثابت شود امادیگر دیر شده است ( و ایمان کسی پذیرفته نخواهد شد).
    ســ ۵: ابن عمر: وهل لديك طريقة حقّ في رؤية الهلال بالعين المجردة وليس بالمنظار حتى نجربها لعلها تحل الإشكال في رؤية الهلال؟
    جــ ۵:
    اليماني المُنتظَر: نعم أعلم طريقةً، فقد أراني ربّي الطريقة الحقّ في الرؤيا، وهو أن يجعل أحدكم الماء في إناء، ومن ثمّ يجعل غروب الشّمس وراء ظهره، وإذا قد ولد الهلال وقابل للرؤية بالعين المجردة فسوف يراه حتماً بلا شك أو ريب في الماء بالإناء إلّا أن يُغمّ عليكم بسُحبٍ، فإن غُمَّ عليكم فأكملوا العدّة حتى ولو قد دخل رمضان فلا ينبغي لكم أن تصوموا رمضان حتى تروا الهلال، ولم يأمركم الله أن تصوموا رمضان في يومٍ واحدٍ شرطاً يا معشر المسلمين. بل قال الله تعالى: {فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ} صدق الله العظيم [البقرة:185]. ولكن إذا استخدمتم الطريقة التي علّمتكم إيّاها فسوف ترون الهلال بالعين المجردة خيراً من المجهر المُكبر بكثير، وإذا لم يَرَ الهلالَ في الماء بالإناء علماءُ الشريعة فلن يستطيع علماء الفلك أن يروه بالمجهر المُكبر حتى لو كانت مساحة عدسة المجهر كقطر القمر. ومن كذّب جرّب..
    س۶-ابن عمر:پیش از این برای ما ثابت کردید که از لحظه ای که حیات آغاز شد، زمان بر اساس حرکات خورشید و ماه تنظیم گردیده است. آیا ممکن است تعداد ماه های قمری را بر اساس تقویم روز قمری و ماه های خورشیدی را بر اساس تقویم روزخورشیدی به ما آموزش دهید؟
    ج۶-یمانی منتظر: ( به اراده خداوند)تمام اجرام آسمانی تنها دوازده ماه داشته و هر ماه سی روز وهر سال هم ۳۶۰ روزاست.این قانون نظام کیهانی است و نمی توان از آن تعدی کرد . اما اهل نسیء با تجاوز از این قانون کیهانی بر کفر خود افزوده و به جنگ با خداوند و رسولش پرداخته و به مخالفت با قوانین کیهانی حاکم بر حرکات اجرام آسمانی پرداختند. خداوند تعالی می فرماید:
    {إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّـهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّـهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأرض مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ}صدق الله العظيم [التوبة:۳۶]
    اینکه خداوند می فرماید: " ازروزی که آسمان ها و زمین خلق شده است" برای این است که مردم بدانند که این قاعده کیهانی بر تمام اجرام آسمانی حاکم است. اشتباه ستاره شناسان در این است که سال را در همه اجرام متحرک آسمانی بر اساس روز در کره زمین محاسبه می کنندواین خطای بزرگی است .اگر از تقویم زمینی (روز 24 ساعته)برای محاسبه سالهاو تقویم اجرام دیگر استفاده شود، قاعده کیهانی محاسباتی که خداوند برای شمارش سال و تقویم در کتاب خود آورده است مختل می شود.اگر ما سال قمری در سطح ماه را بر اساس روز زمینی (۲۴ ساعت) حساب کنیم طول مدت آن تنها ۱۲ روز قمری خواهد بود که این اشتباه بزرگی است. پس جایز نیست که سال هر کوکبی را بجز بر اساس روز همان کوکب که حاصل دوران آن به دور خود است محاسبه کنیم. آیا شما سال زمین را بر اساس روز قمری تعیین می کنید؟ خیر بلکه با استفاده از طول روز در زمین است پس ماهتان سی روز و سالتان ۳۶۰ روز( بر حسب روز زمینی) است.پس چرا ستاره شناسان در مورد سایر اجرام از این قاعده استفاده نمی کنند و سال هر کوکب متحرک را بر اساس روز خود آن محاسبه نمی کنند؟ ای ستاره شناسان شما جایز نیستید سال قمری را بر اساس روز زمینی تان محاسبه نمایید چراکه در آن صورت قادر نخواهید بود ماهش را سی روزه و سالش را ۳۶۰ روزه قرار دهید. این امر عملی نیست مگر آن که سال قمری بر اساس طول مدت روز برای خود کره ماه محاسبه شود.خداوند مدت روز قمری( روز به حساب کره ماه) را طوری تنظیم کرده است که معادل سی روز شما شود. لذا دوازده روز قمری معادل دوازده ماه شما می شود و سالتان نیز ۳۶۰ روز و بر حسب محاسبات زمینی شماخواهد بود در حالی که این زمان بر روی کره ماه تنها دوازده روز است. روش علمی درست این است که اگر می خواهید سال را در روی کره ماه و با تقویم قمری محاسبه کنید باید بر اساس مدت روز در خود ماه اقدام نمایید . پس یک ماه قمری برابر سی روز قمری خواهد بود سپس می توانید آن را به حساب روزهای زمینی تبدیل کنید تا بفهمید یک ماه قمری چند روز شما خواهد بود.خواهید دید یک ماه قمری معادل سی ماه زمینی خواهد شد .اما فراموش نکنید در تقویم قمری این مدت تنها معادل یک ماه است.
    حال به سراغ سال قمری می رویم که بدانیم چند روز زمینی می شود.اول از همه باید سال قمری را بر اساس روز قمری محاسبه کرد .پس سال قمری بدون کم و زیاد برابر۳۶۰ روز بر حسب محاسبات قمری است. حال سال قمری را به حساب زمینی( با روز ۲۴ ساعته )تبدیل می کنیم که می شود ۳۶۰ ماه زمینی و بعد از تبدیل به سال می بینیم که یک سال قمری دقیقاً معادل سی سال زمینی است لذا گذشت سی سال در کره زمین تنها برابر یک سال در کره ماه و به حساب قمری است.
    س۷-ابن عمر:به ما آموختید که سال قمری بر اساس روز قمری در خود ماه محاسبه شده و باز آموختید که یک سال قمری بعد ازتبدیل به روز ۲۴ ساعته برابرسی سال زمینی ماست .از همین جا بود که مقصود فرموده خداوند از: {وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا} [الأحقاف:۱۵] را دریافتیم. یعنی این مدت تنها برابر یک ماه قمری است و با حساب ما منظور سی ماه زمینی خواهد بود. اما به ما خبر دهید منظور ازهزار ماه(الألف الشهر) وهزار سال (الأف السنة) که در قرآن عظیم ازآنها یاد شده چیست؟
    ج۷-یمانی منتظر:شب قدر بر اساس تقویم قمری است که با تقویم ما می شود یک ماه که بهتر از هزار ماه است چه ماهی ؟ ماه خورشیدی بر حسب محاسبات زمینی ما.اما در خورشید این مدت همان یک ماه بر اساس حساب روز درخورشید است وخداوند در قرآن عظیم می فرماید یک چرخش خورشید به دور خود معادل هزار بار چرخیدن زمین حول محور خودش است ، یعنی یک روز برای خورشید برابر هزار روز(۲۴ساعته) ما و یک ماه خورشیدی برابر هزار ماه زمینی( بر اساس ۲۴ ساعت بودن روز)و یک سال خورشیدی برابرهزار سال زمینی ( بر اساس ۲۴ ساعت بودن روز در زمین)است.
    ابن عمر به میان این سخنان پریده و می گوید:صبر کن من چیزی از این قضیه در قرآن پیدا نکرده ام. این کدام آیه است که از خلال آن فهمیدید که مدت یک بار گردش خورشید به دورخود برابر هزار بار گردش زمین ماست و یک ماه خورشیدی برابرهزار ماه و یک سال خورشیدی برابر هزار سال ماست؟
    ج۸ -یمانی منتظر: خداوند تعالی می فرماید:
    {وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
    مدت خواب اول اصحاب کهف{ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِين} است و راز آن در حرکت کره ماه ومدت سال قمری نهفته است. یعنی خواب اول آنها بر حسب سال قمری است و از آنجایی که می دانیم یک سال قمری برابر سی سال زمینی است (با طول روز ۲۴ ساعته) سی را که در سیصد ضرب کنیم عدد ۹۰۰۰سال که بر اساس تقویم ماست بدست می آید. این طول مدت خواب اول اصحاب کهف است و بیدار شدن آنها به امر خداوند نه برای خوردن غذا ،که برای جدا کردن و فاصله افتادن با خواب دوم بود . اولین خواب بر حسب تقویم قمری بیان شده است و بیدار شدن آنها از آن خواب ، نه به جهت صحبت کردن با مردم بلکه برای گفتگو و پرسش و جو میان خودشان بود و خداوند تعالی می فرماید:
    {وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ}
    صدق الله العظيم [الكهف:۱۹]
    و فردی که برای آوردن غذا فرستاده شده بود از دهانه غار بازگشت .حکمت بیدار شدن آنها غذا خوردن نبود بلکه به این جهت بیدار شدند تا از یکدیگر سؤال کنندو با احدی از مردمان آبادیشان سخن نگفته و حالشان آشکار نشد.اراده خداوند بر این قرار داشت که خواب اول بر اساس تقویم قمری {ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ} و خواب دوم و آخرشان بر اساس تقویم خورشیدیبیان شود ولذا خداوند تعالی می فرماید: {وَازْدَادُوا تِسْعًا}صدق الله العظيم.
    چون می دانیم روز خورشیدی برای خود خورشید معادل هزار روز زمینی است و یک ماه خورشیدی برابر هزار ماه زمینی و یک سال خورشیدی برای خورشید برابر هزار سال زمینی ( با روز ۲۴ ساعته ) است ،پس {وَازْدَادُوا تِسْعًا}یعنی نه سال خورشیدی. می دانیم که یک سال خورشیدی برابر هزار سال زمینی ماست پس نه سال خورشیدی معادل ۹۰۰۰ سال زمینی خواهد بود.
    لذا مدت هر دو خواب اصحاب کهف از نظر ساعت و دقیقه و ثانیه نیز با هم برابرند. اولی بر اساس سال قمری برای خود ماه بود که برابر {ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ}بر حسب روز قمری و سال قمری است می دانیم یک سال قمری برابر سی سال زمینی است پس ۳۰۰ سال قمری ۹۰۰۰ سال زمینی خواهد بود.
    اما{وَازْدَادُوا تِسْعًا}اشاره به مدت خواب دوم آنها داشته که تا زمان نوشتن این خطابه نیزادامه دارد ، یعنی نه سال خورشیدی ومی دانیم یک سال خورشیدی برابر هزار سال زمینی است پس نه سال خورشیدی مساوی ۹۰۰۰ سال زمینی خواهد بود پس زمان خواب اول و دوم دقیقا بر اساس ساعت و دقیقه و ثانیه با هم برابر خواهد شد. ای مؤمنان آیا می فهمید( بالاخره توجه می کنید )؟یا می خواهیدتا زمان طلوع خورشید از مغرب سکوت خود را حفظ کنید ؟ بعد از این دیگر می خواهید به چه حدیثی ایمان بیاورید؟ آیا به این قرآن عظیم کافر شده اید؟
    اما اگر کسی به صحت این بیانات ناصر محمد یمانی اعتراض دارد ؛ من خداوند وفرشتگان و بندگان صالح او از جن و انس را شاهد می گیرم که با احاطه علمی و دلایل قرآنی که به من عطا شده او را شکست خواهم داد. پیشاپیش قسم می خورم که ولله ولله ولله چنان با بیانات حق او را خاموش سازم که چاره ای جز اعتراف به امامت من بر این امت در مقابلش نباشدو یا اینکه به این قرآن عظیم کافر گردد. من هنوز دانش و دلایل بسیار بسیار بسیار زیادی در آستین دارم ، یا امامت مرا تأیید کنید یا نسبت به آن کافر شوید و اگر قانع نشده اید با من بحث کنید . ای علمای امت! واقعا از کار شما در حیرتم
    {فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٠﴾} [المرسلات]؟. خداوند قرآن را حجت من بر شما یا حجت شما بر من قرار داده تا ببینیم علم کتاب به چه کسی عطا شده است تا امام مسلمانان و رهبری حکیم و راهنمایی به سمت شاهراه حقیقت –صراط مستقیم- باشد
    ای مسلمانان به خداوند سوگند که عذاب او در راه است. وای برکسی که درباره من شک کند که به قرآن عظیم کافر شده است. آیا من غیر از آنچه که پروردگارم فرموده به شما می گویم؟ «اشهدأن لا إله إلا الله وأشهدُ أن محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم، وأشهد بأنّي المهدي المُنتظر خليفة الله على البشر»
    این کلام را با گمان و اجتهاد بیان نمی کنم . اگر من مهدی منتظر نیستم پس تا روزی که مردم در برابر خداوندشان قرار گیرند لعنت خداوند و فرشتگان و تمام مردم بر من باد و حال ای علمای امت اگرعصیان کرده و نه حاضر به بحث باشید و از طرفی مردد مانده ومرا نه تآیید نمایید و نه تکذیب ، قبل از اینکه از علمای مسیحی و یهودی دعوت کنم ؛ شما را به مباهله فرا می خوانم چرا که شما به این قرآن عظیم ایمان داشته و خطاب من که جز از قرآن نیست برایتان معنایی ندارد. آیا نواب خبر مرا به شما نداده و خطبه های مرا برایتان نفرستاده اند؟ پس چه شده است ؟شما که از راه اینترنت از شأن من آگاهید ؟به عزت خداوندم قسم که در حضور او هر کس به اندازه خود مورد سؤال قرار خواهد گرفت. تصدیق فرموده خداوند:

    {وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].
    والسلام على من اتّبع الهادي إلى الصراط المُستقيم..
    إمام ناصر مُحمد يماني.

    اقتباس المشاركة 4756 من موضوع المهديّ المُنتظَر يعلن برهان القرآن أنّ الشّمس والقمر بحُسبان ..


    - 1 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    17 - جمادى الآخرة - 1428 هـ
    02 - 07 - 2007 مـ
    01:36 صباحاً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=135

    ــــــــــــــ



    المهديّ المُنتظَر يعلن برهان القرآن أنّ الشّمس والقمر بحسبان ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، من اليماني المُنتظَر خليفة الله على البشر الإمام ناصر محمد اليماني إلى الشيخ الكريم عبد المجيد الزنداني اليماني وإلى جميع علماء المسلمين، السلام عليكم ورحمة الله وبركاته، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين في الأولين وفي الآخرين، وصلّى الله على جميع الأنبياء والمرسلين من أوّلهم إلى خاتم مسكهم محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ثمّ أمّا بعد..

    يا معشر علماء الأمّة لا ينبغي لكم السكوت إن كنتم ترونني على ضلالٍ، والواجب عليكم أن تذودوا عن حياض الدّين الإسلامي الحنيف، ولا ينبغي لكم الصمت إذا كنتم ترونني أنطق بالحقّ وأهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ.

    وأنا أُسمّي نفسي اليماني المُنتظَر، فإذا دعوتكم إلى الحوار فقدَّمْتُ برهان بيان القرآن وتوضيح ما شاء الله من أسراره التي خُفيت عنكم فقد أثبتُّ لكم بأنّي حقاً المهديّ المُنتظَر وأن الله قد زادني عليكم بسطةً في العلم، فإذا ألجمتكم بالبيان الحقّ فلا ينبغي لكم الصمت عن الاعتراف بشأني للمسلمين وللعالمين، وإن ألجمتموني بعلمٍ وسلطانٍ فقد كفيتم النّاس شرّي حتى لا أُضِلّ أحداً إن كنت على ضلالٍ، وأنا أُشهد الله وجميع الصالحين من عباده بأنّي أتحداكم بالبيان الحقّ للقرآن العظيم فألجمكم بالحقّ إلجاماً حتى لا يكون أمامكم إلّا الاعتراف بشأني وأن الله حقاً قد زادني عليكم بسطةً في العلم وجعلني إمام الأمّة، وإذا استمريتم في الصمت فقد بَرِئَتْ ذمّتي وسوف تتحملون مسؤولية صمتكم بغير الحقّ بين يديّ الله، وسبق وأن بيّنت لكم كم عدد أصحاب الكهف وما هي قصتهم وأين قريتهم وما فعل الله بقومهم من بعدهم، وأنا الآن أعلن كم لبثوا في كهفهم من البداية إلى يوم خروجهم القادم بإذن الله وأفصّله من القرآن تفصيلاً. تصديقاً لقول الله تعالى: {الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم [الرحمن].

    والسائل ابن عمر والمجيب اليماني المُنتظَر:

    ســ 1: ابن عمر: يا أيّها الإمام الجليل، أخبرنا عن التأويل الحقّ لقوله الله تعالى: {الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿٥﴾} صدق الله العظيم.
    جــ 1: اليماني المُنتظَر: أخي الكريم، وذلك لأن سرّ الزمن لدهر الحياة الدنيا مربوطٌ سرّ حسابه في جريان الشّمس والقمر بدقة متناهية. تصديقاً لقول الله تعالى: {لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [يس].

    ســ 2: ابن عمر: وماذا يقصد بالإدراك؟ وإن أدركته ماذا يعني ذلك؟
    جــ 2: اليماني المُنتظَر: الإدراك هو اللحاق بالقمر فتجتمع به من بعد ميلاده في الكسوف الشمسي، فيكون الكسوف في أوّل الشهر وليس في المحاق كما يكون دائماً وهو مظلم ولا هلال فيه شيئاً، ومن ثمّ يميل الهلال عن الشّمس ويبدأ بزوغ فجر القمر، ذلك لأنه لا ينبغي للشمس أن تدرك القمر فتجتمع به وقد هو هلال من بعد ميلاده ما دام في الدنيا بقية، وأمّا إذا اجتمعت به فهذا إعلان الانتهاء للحياة الدنيا الأولى وطلوع الشّمس من مغربها. تصديقاً لقول الله تعالى: {بَلْ يُرِيدُ الْإِنسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿٥﴾ يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ ﴿٦﴾ فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿٧﴾ وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿٨﴾ وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿٩﴾ يَقُولُ الْإِنسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

    ســ 3: ابن عمر: فهل الإدراك شرط من أشراط السّاعة الكُبرى، أم أنه يحدث يوم القيامة؟
    جــ 3: اليماني المُنتظَر: إنّ يوم القيامة محسوبٌ بحسب الأيام الشّمسيّة والسَّنة الشّمسيّة. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّـهُ وَعْدَهُ ۚ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ ﴿٤٧﴾} صدق الله العظيم [الحج].

    ويأتي الإدراك في يوم القيامة بحسب التاريخ الشّمسيّ في ذات الشمس، ويعادل بحسب أيامنا (24 ساعة) ألف يوم، إذاً الإدراك سوف يأتي قبل طلوع الشّمس من مغربها، ويصبح الإدراك نذيراً لأهل العلم، وكذلك ذكر الله في القرآن بأنّ الإدراك يكون قبل طلوع الشّمس من مغربها. وذلك في قوله تعالى: {لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [يس]. بمعنى أنه إذا أدركت الشّمس القمر فحتماً سوف يسبق الليل النّهار في نهاية اليوم الشمسي.

    ســ 4: ابن عمر: وهل أدركت الشّمس القمر والنّاس في غفلةٍ معرضون؟
    جــ 4: اليماني المُنتظَر: نعم... والله على ما أقول شهيدٌ ووكيلٌ، وكان ذلك في رمضان 1426، وكذلك في رمضان 1427، وكذلك في هلال ذي الحجّة 1427، ولو يعود الباحثون عن الحقيقة إلى كُتيّبات علماء الفلك والتي كتبوا فيها قوانين فلكيّة تقول: بأن الهلال لا ينبغي أن يُرى إلّا وعُمره من سبع إلى تسع ساعات، وحتى وعمره سبع ساعات ففي رؤيته صعوبة بالغة حتى بالمجهر، ولكن لماذا يا علماء الفلك تمّت رؤية الهلال لرمضان 1426 وعمر الهلال كما تظنّون ثلاث ساعات وخمس وأربعون دقيقة؟ وأعلم أنه أدهشكم ذلك! إذاً كيف تتمّ رؤيته وعُمره ليس إلّا ثلاث ساعات وخمس وأربعون دقيقة؟ فهذا مستحيل! فأقول لكم: بلى مستحيلٌ لو لم تدرك الشّمس القمر، وتمّ ميلاد الهلال فجر الإثنين نهاية شعبان فاجتمعت به الشّمس في الظهيرة وعمره ست ساعات وخمس وأربعون دقيقة، وكذلك غابت الشّمس وعمره اثنتي عشرة ساعة، ولذلك تمّت رؤية الهلال من قبل علماء الشريعة فكانت غرّة رمضان 1426 يوم الثلاثاء حقّ بلا شك أو ريب يا علماء الفلك، وأكثركم لا يزال ينكر حتى تطلع الشّمس من مغربها ثمّ يتبيّن له الحقّ ثمّ لا يُقبل منه.

    ســ 5: ابن عمر: وهل لديك طريقة حقّ في رؤية الهلال بالعين المجردة وليس بالمنظار حتى نجربها لعلها تحل الإشكال في رؤية الهلال؟
    جــ 5: اليماني المُنتظَر: نعم أعلم طريقةً، فقد أراني ربّي الطريقة الحقّ في الرؤيا، وهو أن يجعل أحدكم الماء في إناء، ومن ثمّ يجعل غروب الشّمس وراء ظهره، وإذا قد ولد الهلال وقابل للرؤية بالعين المجردة فسوف يراه حتماً بلا شك أو ريب في الماء بالإناء إلّا أن يُغمّ عليكم بسُحبٍ، فإن غُمَّ عليكم فأكملوا العدّة حتى ولو قد دخل رمضان فلا ينبغي لكم أن تصوموا رمضان حتى تروا الهلال، ولم يأمركم الله أن تصوموا رمضان في يومٍ واحدٍ شرطاً يا معشر المسلمين. بل قال الله تعالى: {فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ} صدق الله العظيم [البقرة:185]. ولكن إذا استخدمتم الطريقة التي علّمتكم إيّاها فسوف ترون الهلال بالعين المجردة خيراً من المجهر المُكبر بكثير، وإذا لم يَرَ الهلالَ في الماء بالإناء علماءُ الشريعة فلن يستطيع علماء الفلك أن يروه بالمجهر المُكبر حتى لو كانت مساحة عدسة المجهر كقطر القمر. ومن كذّب جرّب..

    ســ 6: ابن عمر: ما دام أثبتَّ لنا أن زمن الدهر مربوطٌ بحركة الشّمس والقمر لقضاء الدهر والشهر، فهل تعلمنا كم عدد الشهور القمريّة حسب يوم القمر في ذات القمر، وكم عدد الشهور الشّمسيّة حسب يوم الشّمس في ذات الشّمس؟
    جــ 6: اليماني المُنتظَر: إن عدّة الشهور لسنة جميع الكواكب والنّجوم لا ينبغي لها أن تزيد عن اثني عشر شهراً، ولا ينبغي لأيام شهورها أن تزيد عن ثلاثين يوماً، ولا ينبغي أن تزيد أيام سنتها عن 360 يوماً، فذلك نظام كوني وقانون لا ينبغي تجاوزه كما يفعل أهل النسيء زيادة في الكفر محاربةً لله ورُسله ومخالفةً للقاعدة الكونيّة في الكتاب لجريان الكواكب، وقال الله تعالى: {إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّـهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّـهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ} صدق الله العظيم [التوبة:36].

    ومعنى قوله تعالى يوم خلق الله السماوات والأرض أي: تبيانٌ للناس بأن ذلك قاعدة كونيّة تنطبق على جميع الأجرام في الكون.

    وخطأ علماء الفلك بأنهم يحسبون سنة كل كوكب سيّار بحسب يوم الأرض وهذا خطأ كبيرٌ ارتكبه علماء الفلك لأنّه إذا حسبنا سنين الكواكب الأخرى بحسب يوم الأرض (24 ساعة) فسوف تختل القاعدة الكونيّة الحسابيّة في الكتاب في عدد السنين والحساب، فإذا حسبنا السَّنة القمريّة في ذات القمر بحساب يومنا الأرضي (24 ساعة) فسوف تكون السَّنة القمريّة ليست إلّا اثني عشر يوماً قمريّاً، وهذا خطأ كبير؛ بل لا ينبغي أن تُحسب سنة أي كوكبٍ إلّا بحسب يوم الكوكب ذاته نتيجة دورانه حول نفسه، فهل رأيتم بأنكم تحسبون سنتكم الأرضيّة بحساب يوم القمر؟ بل بحساب يومكم أنتم فتجعلون الشهر ثلاثين يوماً والسنة 360 يوماً بحسب يومكم. فلماذا يا معشر علماء الأمّة الفلكيين لا تطبقون هذه القاعدة على الكواكب الأخرى فتحسبون سنة أي كوكبٍ سيّارٍ بحسب يومه في ذاته؟ فلا ينبغي لكم يا معشر علماء الفلك أن تحسبوا السَّنة القمريّة لذات القمر بحساب يومكم الأرضي، وكيف تستطيعون أن تجعلوا شهره ثلاثين يوماً وسنته ثلاث مائة وستين يوماً؟ فهذا مستحيل إلّا أن تحسبوا سنته بحسب يوم القمر في ذات القمر، وإنما جعل الله لكم اليوم القمري حتى يضبط لكم الشهر ثلاثون يوماً، فتحسبون كل اثني عشر يوماً قمريّاً اثني عشر شهراً بحسب أيامكم، فتصبح السنة 360 يوماً بحسب أيامكم لحساب سنينكم مما تعدّون، وليس ذلك في السَّنة القمريّة لذات القمر إلّا اثني عشر يوماً، والعلم الصحيح إذا أردتم حساب السَّنة القمريّة لذات القمر كم تساوي بحسب أيامكم هو أولاً أن تحسبوا السَّنة القمريّة لذات القمر بحسب يوم القمر في ذاته فتجعلون الشهر القمري ثلاثين يوماً بحسب يوم القمر، ومن ثمّ تقومون بالتحويل إلى أيامكم لكي تعلمون كم الشهر القمري يساوي بحسب أيامكم، فسوف تجدون الشهر القمري الواحد يعادل ثلاثين شهراً بحسب أيامكم، ولا تنسوا بأن ذلك ليس إلّا شهراً واحداً في السنة القمريّة.

    ومن ثمّ ننتقل إلى السَّنة القمريّة كم تعادل بأيامنا؟ فأولاً علينا أن نحسب السَّنة القمريّة لذات القمر بحسب أيام القمر وسوف تكون 360 يوماً فقط بلا زيادة أو نُقصان بحسب أيام القمر ونهاره في ذاته، ومن ثمّ نقوم بالتحويل لهذه السَّنة القمريّة كم تساوي بحسب أيامنا (24 ساعة) فسوف نجدها (ثلاث مائة وستون شهراً)، ومن ثمّ نقوم بتحويل هذه الشهور إلى سنين، وسوف يكون الناتج للسنة القمريّة ثلاثون عاماً في منتهى الدقة بحسب أيامنا (24 ساعة) وليس الثلاثون عاماً إلّا سنة قمريّة واحدة من سنين ذات القمر.

    ســ 7: ابن عمر: لقد علّمتنا السَّنة القمريّة لذات القمر بحسب يومه كما علّمتنا بأن السَّنة القمريّة الواحدة سوف تعادل ثلاثين عاماً بالتمام والكمال بعد التحويل بحسب أيامنا (24 ساعة)، ومن خلال ذلك فقد علمنا المقصود من قوله تعالى: {وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا} [الأحقاف:15]، أي شهراً قمريّاً واحداً وإنما بحساب أيامنا (24 ساعة) فحتماً سيكون ثلاثون شهراً. ولكن أخبِرْنا ما هو الألف الشهر المذكور في القرآن العظيم وما هي الألف السنة المذكورة في القرآن العظيم؟
    جــ 7: اليماني المنتظَر: إن ليلة القدر بالقمر والتي نحسبها بأيامنا شهر خيرٌ من شهر شمسيّ والذي يُحسب بأيامنا (24 ساعة) (ألف شهر)، ولكن ذلك ليس إلّا شهر شمسي واحد حسب يوم الشّمس في ذات الشمس. ويقول الله في القرآن العظيم بأن الشّمس تتمّ دورانها حول نفسها بعد أن تتمّ الأرض دورانها حول نفسها ألف مرة، بمعنى أن اليوم الشّمسيّ في ذات الشّمس يعدل ألف يوم من أيامنا (24 ساعة)، وأن الشهر الشّمسيّ يعدل ألف شهر من شهورنا بحساب أيامنا (24 ساعة)، وأن السنة الشّمسيّة الواحدة تعادل ألف سنة من سنيننا بحساب أيامنا (24 ساعة).

    مقاطعة من ابن عمر: مهلاً مهلاً .. ولكنّي لم أجد بأن الله يقول ذلك في القرآن، فأين هذه الآية التي فهمت من خلالها بأن الشّمس تتمّ دورانها مرة حول نفسها بعد ألف دورة لكوكبنا الأرضي، وأن الشهر الشّمسيّ يعدل ألف شهر، وأن السنة الشّمسيّة الواحدة تعادل ألف سنة مما نعدّه نحن؟

    جــ 8: اليماني المنتظَر: قال الله تعالى: {وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
    فأمّا النّومة الأولى لأصحاب الكهف فكانت {ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ}، وجعل الله سرّ حسابها في جريان القمر لسنة قمريّة في ذات القمر، بمعنى أنهم لبثوا في نومتهم الأولى ثلاث مائة سنة قمريّة لذات القمر، وبما أننا قد علمنا بأن السَّنة القمريّة الواحدة تساوي بحسب أيامنا (24 ساعة) ثلاثون عاماً إذاً نقوم بضرب 30 في 300 مائة سنة = 9000 تسعة آلاف سنة بحسب أيامنا (24 ساعة)، وهذه هي المدة لزمن نومة أصحاب الكهف الأولى، ولم يبعثهم الله ليأكلوا طعاماً بل ليكون فاصلاً بين النومتين، فيجعل الأولى بحساب السنة القمريّة، ولم يبعثهم الله ليتكلموا مع أحدٍ بل الهدف ليتساءلوا فيما بينهم. وقال الله تعالى: {وَكَذَٰلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ ۚ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ} صدق الله العظيم [الكهف:19].

    وقد عاد رسول الطعام من باب الكهف، ولم يجعل الله الحكمة من بعثهم لكي يأكلوا بل ليتساءلوا بينهم وليس لكي يتكلمون مع أحد فيتبيّن أمرهم، ويريد الله أن تكون النّومة الأولى بحساب السَّنة القمريّة لذات القمر {ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ}، ومن ثمّ ينامون النّومة الثانية والأخيرة فيجعلها بحساب السّنة الشّمسيّة وذلك قول الله تعالى: {وَازْدَادُوا تِسْعًا} صدق الله العظيم.

    وبما أنَّا قد علمنا بأن اليوم الشّمسيّ لذات الشّمس يعدل ألف يومٍ أرضيّ، وأن الشهر الشّمسيّ يعدل ألف شهرٍ من شهورنا بحساب أيامنا (24 ساعة)، وأن السّنة الشّمسيّة الواحدة في ذات الشّمس تعادل ألف سنة أرضيّة بحسب أيامنا (24 ساعة) إذاً {وَازْدَادُوا تِسْعًا} أي تسع سنوات شمسيّة، وقد علمنا بأن كل سنة واحدة شمسيّة تعادل ألف سنة بحساب أيامنا (24 ساعة)، إذاً التسع سنوات الشّمسيّة سوف تكون بحسب أيامنا (24 ساعة) = 9000 تسعة آلاف سنة مما نعدّه نحن بحسب أيامنا (24 ساعة).

    إذاً أصحاب الكهف ناموا نومتين متساويتين بالسّاعة والدقيقة والثانية، فأمّا الأولى: فكانت بحساب السَّنة القمريّة في ذات القمر وهي {ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ} قمريّة بحساب اليوم القمري والسَّنة القمريّة لذات القمر، وقد علمنا بأن السَّنة القمريّة الواحدة تعادل ثلاثين سنة مما نعدّه نحن بحساب أيامنا (24 ساعة) إذاً الثلاث مائة السنين القمريّة حتماً سوف تكون بحساب أيامنا تسعة آلاف سنة أرضيّة مما نعدّه نحن بحساب أيامنا (24 ساعة).

    وأما قوله: {وَازْدَادُوا تِسْعًا}، وذلك الأمد لنومتهم الأخرى والتي لا تزال حتى السّاعة لصدور خطابنا هذا، وهي تسع سنوات شمسيّة، وقد علمنا بأن السّنة الشّمسيّة الواحدة تعادل بحساب أيامنا (24 ساعة) ألف سنة مما تعدّون، إذاً التسع سنوات الشّمسيّة سوف تكون تسعة آلاف سنة أي نفس المدة لنومتهم الأولى ونومتهم الثانية متساويات في الزمن في منتهى الدقة بحسب أيامنا بالسنة واليوم والسّاعة والدقيقة والثانية. فهل أنتم مؤمنون؟ أم إنكم سوف تظلون صامتون حتى تطلع الشّمس من مغربها؟ فبأيّ حديث بعده تؤمنون يا معشر المسلمين؟ أم إنكم بهذا القرآن العظيم كافرون؟

    ومن كان له أي اعتراض على البيان الحقّ لناصر محمد اليماني فإنّي أشهد الله وملائكته وجميع الصالحين من إنْسِهم وجنِّهم أنني أتحداه بكُل ما أوتيت من علمٍ وسلطانٍ لبيان القرآن، والله والله والله قسمٌ مُقدّم لألجمهُ بالحقّ إلجاماً حتى لا يكون أمامه إلّا الاعتراف بإمامتي للأمّة أو يكفر بهذا القرآن العظيم، ولا أزال أدّخر في جُعبتي الكثير والكثير والكثير من العلم والسلطان فإمّا أن تعترفوا بإمامتي وإمّا أن تكفروا وإمّا أن تحاوروني إذا لم تقتنعوا بعد، فقد أصبحت حيران في شأنكم يا معشر عُلماء الأمّة {فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ ﴿٥٠﴾} [المرسلات]؟ فقد جعل الله القرآن حُجتي عليكم أو حجتكم عليّ فلننظُر أيّنا أتاه الله علم الكتاب وجعلهُ للمسلمين إماماً وقائداً حكيماً وهادياً إلى صراط مستقيم..

    يا معشر المسلمين وتالله إنّ عذاب الله قادمٌ، فيا ويل من كفر بأمري فقد كفر بهذا القرآن العظيم، فهل أُكلمكم إلّا بحديث ربّي؟ وأشهد أن لا إله إلّا الله وأشهدُ أن محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، وأشهد بأنّي المهديّ المُنتظَر خليفة الله على البشر، ولم أقل ذلك اجتهاداً بالظنّ والاجتهاد، وإن لم أكن المهديّ المُنتظَر فإنّ عليّ لعنة الله والملائكة والنّاس أجمعين في كل ثانية في السنين إلى يوم يقوم النّاس لربّ العالمين، فإن عصيتم يا معشر علماء الأمّة فلا حاورتم ولا صدّقتم ولا كفرتم مذبذبين فسوف أدعوكم إلى المباهلة قبل أن أدعو علماء النّصارى واليهود ذلك بأنكم تؤمنون بهذا القرآن العظيم والذي لا أخاطبكم من سواه فلم يَعْنِكُمْ شيئاً، أم إن النّواب لم يُبلّغوكم بشأني ويرسلوا إليكم خطاباتي؟ أم ماذا دهاكم يا من اطّلعتم على شأني من عالم الإنترنت؟ وبعزّة ربّي لَتُسْأَلُنَّ بين يديّ الله وكُلٌّ منكم على قدر جهده. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ ۖ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿٤٤﴾} صدق الله العظيم [الزخرف].

    والسلام على من اتّبع الهادي إلى الصراط المستقيم..
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
    _______________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  2. افتراضي ای جماعت مسلمین! بعد قرآن به چه چیزی ایمان می‌آورید؟

    - 2 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    18 - جمادى الآخرة - 1428 هـ
    03 - 07 - 2007 مـ
    ۱۲-تیر-۱۳۸۶ه.ش.
    08:59 مساءً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=136

    ـــــــــــــ


    ای جماعت مسلمین! بعد قرآن به چه چیزی ایمان می‌آورید؟


    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين وعلى من تبعهم بإحسان إلى يوم الدين، ثمّ أمّا بعد..
    ای علمای امت! به من خبردهید آیا منتظرید امام منتظر با کتاب جدیدی بیاید و از مردم دعوت کند به آن ایمان بیاورند و یا آیا خداوند او را به عنوان رسول برمی‌انگیزد؟ خیر، بلکه او امام عادلی است که حرف آخر را می‌زند و خداوند با تأویل حق آیات خدا در قرآن به او یاری می‌رساند وعلمی و منطقی بودن تأویل حق او در مورد نشانه‌های قرآنی را درعالم واقعیات و به صورت حقیقی در نفس و وجود مردم و در آفاق به آنها نشان خواهد داد؛ تا برایشان روشن شود او برحق است. این خطاب به کسانی است که هنوز نسبت به قرآن عظیم کافرند. اما کافران می‌بینند علمای مسلمین تأویل حق او را قبول نمی‌کنند و به همین خاطر در پیشگاه خداوند مسئول خواهند بود. اگر علمای مسلمین تأویل حق قرآن عظیم و مقصودی که پروردگار در نفسش دارد را تصدیق نکنند در این صورت، هم بار گناه خود و کسانی را که کافرند و هم بارمسلمانان عادی را بردوش خواهند داشت. چون اگر علمای امت مرا باور کنند؛ مسلمانان هم مرا تصدیق خواهند کرد. اما تا این زمان، علمای مسلمینی که ازامر من باخبر شده‌اند؛ هم چنان دودل بوده و تردید دارند آیا او مهدی است یا یمانی است و یا یک دورغگوی گستاخ! مردد هستند و نه تصدیق می‌کنند و نه تکذیب! حال فرض کنیم ناصر محمد یمانی، آشکارا گمراه باشد؛ آیا بهتر نیست علمای امت او را در حد خود متوقف کنند تا برای مردم روشن شود من آن مهدی که امت‌ها منتظر او هستند؛ نیستم؟ یا مگر شما علمای امت با تأویل‌های قدیمی که برهان ندارند و براساس ظن و با اجتهاد بیان شده‌اند به فتنه افتاده‌اید؛ اما خداوند شما را از پیروی از گمان نهی نموده و ظن و گمان کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند.
    تا ساعت صدور این بیان، من در قرآن نکته‌ای دال بر اینکه اصحاب کهف از غارشان خارج شده باشند؛ پیدا نکرده‌ام. کار شما عجیب است که باور دارید آنها از غارشان خارج نشده‌اند با اینکه در زمان‌های گذشته آنها را پیدا کرده و برای آنها بنایی ساخته شده است و در عین حال آنان را از غارشان خارج نکرده‌اند. اما خداوند در قرآن عظیم خبرداده است آنان از غار خارج خواهند شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
    شما را به خدا این آیه واضح نیست و خبر نمی‌دهد آنها قبل از مرگشان ازغار خارج خواهند شد؟ پس چگونه می‌گویید به درگاه خدا دعا کردند و خداوند درغار جان آنها را گرفت؟ همچنین اینکه یکی از آنان با پول [قدیمی] از غار بیرون رفت و باعث شد که امرشان کشف شود و آنها را پیدا کنند نیز افسانه است. اگرتأویل شما درست باشد؛ چرا کسانی که آنها را پیدا کردند درموردشان نزاع کرده و هر یک داستان و ماجرای خود را در مورد آنها بیان می‌کنند؟ چرا مردی که به دنبال غذا رفته بود، جریان را با مردمی که ملاقاتشان کرد در میان نگذاشت و آنها را به سوی مکانی که غار در آن قرار داشت و دوستانش که در غار منتظر او بودند راهنمایی نکرد؛ با آگاهی از اینکه سال‌های زیادی گذشته و دوره مردمانی که از ترس آنها به غار گریخته بودند؛ گذشته است؟ اما آنچه که من در قرآن می‌یابم این است که کسانی که آنها را پیدا می‌کنند؛ از امرشان خبر نداشته و درمورد ایشان گرفتار اختلاف و نزاع می‌شوند! مگر شما نمی‌دانید در این آیه تنازع برسرچیست؟ جدال و اختلاف درمورد شأن آنهاست ولی هیچ کدام برهانی نداشته و هریک از روی ظن و گمان داستانی درباره‌شان می‌سازند. تا بالاخره یکی از آنان در موردشان می‌گوید:
    {ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا ربّهم أَعْلَمُ بِهِمْ} [الكهف:۲۱].

    اما می‌بینم درمورد آنها برای مردم داستان‌ها ساختید در حالی که آنچه که من یافته‌ام این است که کسانی که آنها را پیدا می‌کنند حرفی غیر از حرف شما زده و می‌گویند:
    {ربّهم أَعْلَمُ بِهِمْ} [الكهف:۲۱]،

    عجیب‌تر تصور شما در مورد این فرموده خداوند تعالی است:
    {لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا ﴿١٨﴾} [الكهف].
    و فکر می‌کنید معنای آن این است که به علت بلند شدن مو و ناخن‌هایشان، مردم از آنان می‌گریزند!! اگر این تأویل درست باشد؛ پس چرا می‌بینیم بعد از این که خداوند آنها را از خوابشان برانگیخت می‌گویند:
    {لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ ۚ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ} [الكهف:۱۹].
    شما را به خدا؛ چطور ممکن است بگویند بخشی از روز و یا روزی را در غار مانده‌ایم درحالی‌که می‌بینند موهای‌شان بلند شده و ناخن‌هاشان هم از بس رشد کرده مثل چنگال شده است؟!پس روشن است که آنها اثری از این تأویل باطل نمی‌بینند [که درمورد مدت اقامتشان از یک‌دیگر سؤال می‌کنند]. از شما جماعت دانشجویان و طلاب علوم تعجب می‌کنم؛ چطور بدون تدبراز چنین تفاسیری پیروی می‌کنید؛ آیا این تفسیرها از نظرعقلی قابل قبولند و قلب از آنها اطمینان پیدا می‌کند؟ یا مگر این مفسران از رسولان و انبیا هستند که از روی میل و هوی سخن نمی‌گویند و برای همین شما بدون تدبرو کمترین فکری از سخنان‌شان پیروی می‌کنید؟! وراست گفت خداوند بلندمرتبه:
    {إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾} [الرعد].

    یمانی منتظر از شما دعوت می‌کند که ای خردمندان! از عقل وخرد خود استفاده کنید؛ در آن صورت متوجه می‌شوید چقدر بیان من از قرآن، با بیان کسانی که ندانسته به خداوند نسبت می‌دهند تفاوت دارد. تفاسیر آنها روزنه‌های بسیاری دارد که می‌توانید از راه آنها وارد شده و درباره آن مجادله کنید. اما دربیان یمانی منتظر ته سوزنی راه نفوذ وجود ندارد. چه کسی می‌تواند به این بیان حق خرده بگیرد و آن را انکار کند و تفسیری بهتر و تأویلی مناسب‌تر برای آن بیاورد؛ اگر چنین است متشکر می‌شویم که برای گفتگو قدم پیش بگذارد
    أخو أولي الألباب الإمام ناصر محمد اليماني.
    ـــــــــــــــــــــ

    اقتباس المشاركة 4757 من موضوع المهديّ المُنتظَر يعلن برهان القرآن أنّ الشّمس والقمر بحُسبان ..


    - 2 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    18 - جمادى الآخرة - 1428 هـ
    03 - 07 - 2007 مـ
    08:59 مساءً
    ( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )

    [ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=136

    ـــــــــــــ



    بأي حديثٍ بعده تؤمنون يا معشر المُسلمين ؟

    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين وعلى من تبعهم بإحسان إلى يوم الدين، ثمّ أمّا بعد..
    يا معشر علماء الأمّة، أخبروني هل تنتظرون الإمام المُنتظَر ليأتي بكتابٍ جديدٍ يدعو النّاس إلى الإيمان به، أم أنّ الله يجعله رسولاً؟ بل إمامٌ عدلٌ وذو قولٍ فصلٍ يؤيّده الله بالتأويل الحقّ لحقائق آيات الله بالقرآن في الآفاق وفي أنفسهم على الواقع الحقيقي بالعلم والمنطق حتى يتبيّن لهم أنّهُ الحقّ، وهذا الخطاب للذين لا يزالون كفّاراً بهذا القرآن العظيم ولكن إذا رأى الكفّار بأن علماء المسلمين لم يصدّقوا بهذا التأويل الحقّ فسوف تتحملون المسؤولية بين يديّ الله، فإذا لم يصدّق علماء المسلمين التأويلَ الحقّ للقرآن العظيم المقصود في نفس ربّهم فإذاً سوف يتحمّلون وزرهم ووزر الذين كفروا وكذلك وزر المسلمين العامّة، وذلك لأنه لو صدّقني علماء الأمّة لصدّقني المسلمون ولكن إلى حدّ الآن وعلماء المسلمين من الذين اطّلعوا على أمري لا يزالون في ريبهم يترددون هل هذا هو المهديّ أم اليماني أم كذابٌ أشِر؟ مُذبذبين لا يميلون إلى التّصديق ولا مالوا إلى التكذيب! فلنفترض بأن ناصر محمد اليماني على ضلالٍ أليس بالأحرى أن يوقفَهُ علماء الأمّة عند حدّه حتى يتبيّن للناس بأنّي لست المهديّ الذي تنتظره الأمم؟ أم إنكم يا معشر علماء الأمّة قد فُتنتم بتأويلات سابقة لا تلتزم بالبرهان بل بالظنّ والاجتهاد وقد نهاكم الله عن اتّباع الظنّ فإنه لا يغني من الحقّ شيئاً.

    ولا أجدُ في القرآن بأنّ أصحاب الكهف قد خرجوا من كهفهم إلى حدِّ السّاعة لصدور هذا البيان، والعجيب من أمركم بأنكم تؤمنون بأنهم لم يخرجوا من كهفهم وأنه قد تمَّ العثور عليهم منذ زمنٍ بعيدٍ وأقاموا عليهم بُنياناً ولم يخرجوهم من كهفهم، ولكن الله قد أنبأكم في القرآن بأنهم سوف يخرجون من كهفهم، وقال الله تعالى: {وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الكهف].

    فبالله عليكم أليست الآية واضحةً بأنهم سوف يخرجون من كهفهم قبل مماتهم، فكيف تقولون بل دعوا الله فأماتهم في كهفهم؟ وكذلك الأسطورة بأنه ذهب بالعملة ومن خلالها كُشف أمرهم وعثروا عليهم، فإذا كان تأويلكم هذا حقّ فلماذا نجد الذين عثروا عليهم تنازعوا في شأنهم كُلٌ يدلي بدلوه في توقع قصتهم وشأنهم؟ فلماذا الرجل الذي ذهب لإحضار الطعام لم يُنبئ النّاس الذين قابلهم بقصّتهم ما دام علم بأنه مضت عليهم سنين كثيرة وأنّه قد انتهى النّاس الذين كانوا مُختبئين خوفاً منهم، ثمّ دل النّاسَ على مكان الكهف وأصحابه المُنتظرين له بالكهف؟ لكني أجد في القرآن بأن الذين عثروا عليهم لا يحيطون بعلمهم شيئاً وتنازعوا في أمرهم! أم إنكم لا تعلمون ما هو التنازع في هذه الآية؟ إنّهُ الجدل واختلاف التوقعات في شأنهم ولكن بدون سُلطان وكل منهم يتوقع قصّتهم بالظنّ، ومن ثمّ قال من قال منهم: {ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا ۖ رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ} [الكهف:21].

    لكني أراكم قصصتم على النّاس علمهم غير إنّي أجد الذين عثروا عليهم قالوا غير قولكم {رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ} [الكهف:21]، بل العجيب من أمركم بأنكم تظنّون بأن معنى قوله تعالى: {لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَيْهِمْ لَوَلَّيْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا} [الكهف:18]، بأنّ ذلك بسبب طول شعرهم وأظافرهم! فإن كان ذلك تأويل حقّ فلماذا نجد بأنهم قالوا بعد أن بعثهم الله من منامهم: {لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ ۚ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ ۖ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ} [الكهف:19].

    فبالله عليكم كيف سوف يقولون يوماً أو بعض يوم وهم سوف يرون بأن شعرهم قد صار طويلاً وكذلك أظافرهم قد أصبحت مخالباً من طولها؟! إذاً لم يروا من ذلك التأويل الباطل شيئاً، فيا عجبي منكم يا معشر طلاب العلم كيف تتبعون تفاسيراً بدون تدبّرها هل هي منطقيّة يقبلها العقل وتطمئن إليها قلوبكم؟ أم إن أولئك المُفسرون في نظركم رسلاً أو أنبياءَ لا ينطقون عن الهوى لذلك تتبعون تفاسيرهم بدون تدبرٍ أو أدنى تفكير؟! وصدق الله العظيم: {إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ} [الرعد:19].

    واليماني المُنتظَر يدعوكم لاستخدام ألبابكم يا أولي الألباب وسوف تجدون بين بياني للقرآن وبين بيان الذين يقولون على الله ما لا يعلمون اختلافاً كثيراً؛ بل وتستطيعون أن تدخلوا عليهم من مداخل كثيرة فتجادلوهم بها أمّا اليماني المُنتظَر فلن تجدون خُرم إبرة، فمن ذا الذي يُجادلني في البيان الحقّ فينكره ويأتي بتفسيرٍ هو خير منه وأحسن تأويلاً فليتفضل للحوار مشكوراً.

    أخو أولي الألباب الإمام ناصر محمد اليماني.
    ______________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 1
    آخر مشاركة: 21-12-2015, 12:22 AM
  2. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 26-09-2013, 07:03 PM
  3. [ كتاب ] pdf بعنوان (برهان القرآن أن الشمس والقمر بحسبان) للإمام ناصر محمد اليماني
    بواسطة حسين الوايلي في المنتدى المادة الإعلامية والنشر لكل ما له علاقة بدعوة الإمام المهدي ناصر محمد اليماني
    مشاركات: 2
    آخر مشاركة: 19-09-2013, 09:25 PM
  4. المهديّ المُنتظَر يعلن برهان القرآن أنّ الشّمس والقمر بحسبان ..
    بواسطة الإمام ناصر محمد اليماني في المنتدى أدركت الشمس القمر وسبقته
    مشاركات: 1
    آخر مشاركة: 17-03-2010, 02:05 AM
  5. المهديّ المُنتظَر يعلن برهان القرآن أنّ الشّمس والقمر بحُسبان ..
    بواسطة الإمام ناصر محمد اليماني في المنتدى ۞ موسوعة بيانات الإمام المهدي المنتظر ۞
    مشاركات: 1
    آخر مشاركة: 17-03-2010, 02:05 AM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •